علیمرادخان بختیاری
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. این صفحه ممکن است دارای الگوی ویکیپروژهٔ وابسته به این نوشتار باشد که در آن میتوانید جعبهٔ اطلاعات استاندارد مناسب برای این مقاله را بیابید. همچنین رده:الگو:جعبههای اطلاعات را نیز ببینید. |
علیمرادخان بختیاری از بزرگان باب ممیوند و شاخه چهارلنگ بود.
علیمرادخان پس از روی کار آمدن نادرشاه افشار، به او پیوست. اما پس از رنجش از رفتار یکی از فرماندهان قزلباش، از سپاه نادر روی برتافته و بانی شورشی بزرگ در سال ۱۱۱۳ شمسی برابر با ۱۱۴۷ قمری و ۱۷۳۵ میلادی برعلیه نادرشاه شد.
قیام علیمرادخان بختیاری همزمان با قدرت گرفتن نادرشاه بود. علیمراد و نادرشاه مدت دو سال با هم جنگیدند و علیمرادخان بختیاری در سه جنگ سپاه نادر را شکست داد و حتی دو تن از فرماندهان نامآور سپاه نادر در این نبردهای نظامی در کوهستانهای زاگرس کشته شدند.
علیمرادخان بعد از اینکه سپاه نادر را در سالند شکست داد، رسماً تاجگذاری کرد و «علیمرادشاه» نامیده شد. علیمرادشاه بنام خود سکه ضرب نمود که این شعر روی آن حک شده بود: «میکنم دیوانگی تا بر سرم غوغا شود / سکه بر زر میزنم تا صاحبش پیدا شود». [نیازمند منبع]در روی دیگر سکه نوشته بود: «علی، مراد مرا داد و بخت یاری کرد به زیر سکه من نقره کامرانی کرد».
منظور از عبارت «تا صاحبش پیدا شود» احتمالاً اعتقاد به مشروعیت شاهزاده طهماسب دوم صفوی بودهاست. همچنین ممکن است اعتقاد به ظهور امام زمان (عج) باشد.
علیمرادشاه بختیاری که قلمرو حکومتش در استانهای کنونی لرستان، غرب اصفهان، چهارمحال بختیاری، شمال و شرق خوزستان، فارس و بوشهر (جغرافیای فعلی تیرههای مختلف مردم لرزبان) بود، به مدت سه سال پادشاهی کرد.
حکومت علیمراد، همزمان با ظهور نادر به عنوان یکی از نوابغ نظامی بود. علیمرادشاه بختیاری که خود نیز از نوابغ نظامی عصر خود و برخوردار از حمایت مردمی لرتباران بود، سه بار نادر را شکست داد ولی در چهارمین نبرد وضع دیگرگون شد.
نادر پس از پیروزی در نبرد چهارم، دستور داد چشمانش را کور کنید و دست و پایش را ببرید تا عجز و لابهٔ او را به چشم خود ببینم. جلادان چنین کردند و علیمراد پس از سه روز تحمل درد و رنج، جان داد.
نادر پس از برچیدن حکومت علیمرادشاه بختیاری، حدود ده هزار خانوار از بختیاریان را به خراسان تبعید کرد که بعدها اغلب آنها بازگشتند و برخی ماندگار شدند.[۱][۲]
پانویس
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- امیراحمدیان، بهرام، ایل بختیاری، تهران، ۱۳۷۸
- دیگار، ژان پیر، فنون کوچنشینان بختیاری، ترجمهٔ اصغر کریمی، مشهد، ۱۳۶۶
- عکاشه، اسکندر، تاریخ ایل بختیاری، به کوشش فرید مرادی، تهران، ۱۳۶۵