عبدالرزاق کاشانی
ابوالفضل عبدالرزاق کاشانی ملقب و مشهور به کمال الدین کاشانی در اواسط سده هفتم هجری در کاشان به دنیا آمد. ابتدا به آموختن علوم رایج روی آورد و شمار زیادی از این علوم را فرا گرفت اما بدان جهت که مقصود خود را بازنیافته بود در وادی حقیقت قدم نهاد و به پرورش روح و تزکیه نفس پرداخت و چندی نگذشت که جامع علوم ظاهری و باطنی شد.[۱] وی در سال ۷۳۶ق در نطنز درگذشت[۲] و سپس در خانقاه مرشدش نورالدین عبدالصمد اصفهانی نطنزی به خاک سپرده شد، و این خانقاه هنوز در نطنز باقی است.[۳]
آثار او
[ویرایش]عبدالرزاق کاشانی علاوه بر علوم باطنی در علوم ظاهری و عقلی مانند شرعیات (فقه و حدیث و تفسیر وعلوم مرتبط)، اصول فقه، کلام، معقولات (منطق وعلوم طبیعی) و علوم الهی (فلسفه) تبحر زیاد داشتهاست؛ و شارح آثار عرفانی از جمله شارح آثار و عقاید ابن عربی و مروج اصل وحدت وجود است. از آثار عمده او لطائف الاعلام، تاویلات القرآن، اصطلاحات الصوفیه، شرح فصوص الحکم محیی ابن عربی، و شرح منازل السائرین عبدالله انصاری است. از جمله رویدادهای علمی زندگانی عبدالرزاق کاشانی این است که میان وی با رکن الدوله علاءالدوله سمنانی (عارف و درگذشته ۷۳۶ق) که منتقد وحدت وجود بوده در این زمینه مکاتباتی شدهاست.
مراتب علمی او
[ویرایش]عبدالرزاق در نامهای که به علاءالدوله سمنانی نوشته اطلاعاتی مختصر اما بسیار با ارزش دربارهٔ مراتب تعلم و علومی که آنها را فراگرفته بود به دست میدهد.
وی در این باره میگوید:
«و چون در اوایل جوانی از بحث و فضلیات و شرعیات فارغ شده بود و از آن بحثها و بحث اصول کلام هیچ تحقیقی نگشود تصور افتاد که بحث معقولات و علم الهی و آنچه بر آن موقوف بود مردم را به معرفت رساند و از این ترددها باز رهاند. مدتی در تحصیل آن علوم صرف شد و استحضار آن به جایی رسید که بهتر از آن صورت نبندد و چندان وحشت و اضطراب و احتجاب از آن پیدا شد که قرار نماند و معلوم گشت که معرفت مطلوب از طور عقل برتر است چه در آن علوم هرچند حکما از تشبیه به صور و اجرام خلاص یافتهاند، در تشبیه به ارواح افتادهاند. تا وقتی که صحبت متصوفه و ارباب ریاضت و مجاهده اختیار افتاد و توفیق حق دستگیر شد…»[۴]
از این اشارات بر میآید که وی بر علوم رسمی و رایج روزگار خود احاطه پیدا کرد و ابتدا علوم ادبی را فرا گرفت سپس شرعیات یا علوم اسلامی را آموخت و از آن پس به کسب اصول فقه و اصول کلام پرداخت و سپس علوم عقلی را فرا گرفت اما هیچیک از این علوم او را اقناع نکرد و وی به دنبال گمشده خود پای در طریقت گذاشت.
کمال الدین در این راه با عزالدین محمود هم درس و همراه شد و مانند او در شمار شاگردان نورالدین عبدالصمد نطنزی درآمد.[۵] بعد از درگذشت نورالدین صحبت مشایخ دیگری چون شمس الدین کیشی، نورالدین ابرقوهی، صدرالدین روزبهان ثانی، ظهیرالدین بزغش شیرازی و نورالدین عبدالرحمان اسفراینی را دریافت.[۶]
تمایلات شیعی کمال الدین عبدالرزاق که از آثارش پیداست موجب شده عده ای او را از بزرگان امامیه بدانند.[۷] در مقابل صاحب روضات الجنات معتقد است که تشیع وی خالی از نظر نیست زیرا در کلماتش مدح خلفا و تعظیم آنها دیده میشود.[۸]
شخصیت عرفانی او
[ویرایش]شخصیت عرفانی عبدالرزاق کاشانی در میان عارفان این دوره ویژگی خاصی دارد. وی بهطور رسمی پرورش یافته مشرب عرفانی سهروردیه است زیرا نسبت و تربیت عرفانی او با چند واسطه به شهاب الدین و ابونجیب سهروردی میرسد. بر این اساس وی به ترویج تعالیم و میراث سهروردیه که از مشربهای با نفوذ سنت اول بهشمار میآید، همت گمارد البته وی بیشتر به مبانی و تعالیم سنت دوم و مکتب ابن عربی و تبیین و ترویج مبانی و اصول آن گرایش نشان داد و در مقابل مخالفان محیی الدین به دفاع از آراء و مبانی فکری او پرداخت؛ که این موضوع میتواند از گرایشهای شیعی او سرچشمه گرفته باشد زیرا مبانی سنت دوم در بستر تفکرات شیعی بیشتر مجال ظهور مییافت و علایق عارفانی را که با معتقدات شیعی آشنایی و سازگاری داشتند به خوبی برمیانگیخت. تألیفات ارزشمند و متنوع وی و همچنین مکاتبات او با علاء الدوله سمنانی در دفاع از دیدگاههای شیخ اکبر محیی الدین بن عربی به خوبی بیانگر دغدغههای فکری و اعتقادی اوست.[۹]
منابع
[ویرایش]- ↑ نفحات الانس. صص. ۴۸۳.
- ↑ کشف الظنون. ج. ۱. صص. ۱۰۷.
- ↑ مقاله زندگینامه ابوالفضل عبدالرزاق کاشانی ملقب به کمال الدین بانک مقالات دانشجویی
- ↑ نفحات الانس. صص. ۴۸۷.
- ↑ نفحات الانس. صص. ۴۸۱.
- ↑ ترجمه اصطلاحات الصوفیه. صص. ۲۴.
- ↑ تحفة الاخوان. صص. مقدمه-۱۸.
- ↑ روضات الجنات. صص. ۱۱.
- ↑ نفحات الانس. صص. ۴۸۳–۴۹۲.