شیخ صنعان
اثر عطار | |
زبان | فارسی |
---|---|
گونه | ادبیات تعلیمی |
قالب | مثنوی |
بحر | رمل مسدس محذوف |
شمار ابیات یا خطها | ۴۰۹ |
اندازه و وزن | فاعلاتن فاعلاتن فاعلن |
«شیخ صَنعان» یا سمعان[۱] عنوان داستانی از عطار نیشابوری است. «شیخ صنعان» طولانیترین و شیرینترین حکایت کتاب منطق الطیر است.[۲] داستانهای فراوانی با موضوع و پیرنگهای کمابیش مشابه (دلبستگی پارسا مردی به دختری ترسا) در ادبیات فارسی آمده است.[۳] در تحفهالملوک و رسالهای بی نام، نام کامل او عبدالرّزاق صنعانی آمده است.[۳]
داستان شیخ صنعان
[ویرایش]صنعان، پیری صاحب کمال و پیشوای مردم زمانه خویش بود. او قریب پنجاه سال در کعبه اقامت داشت و هرکس به حلقهٔ ارادت او درمیآمد از ریاضت و عبادت نمیآسود. وی خود نیز هیچ سنّتی را فرونمیگذاشت و نماز و روزه بیحد بهجا میآورد.
او حدود پنجاه بار حج کرده و در کشف اسرار معنوی به مقام کرامت رسیده بود.[۴] وی چند شب پیاپی خواب میبیند که مقیم روم شده و بر یک بت سجده میکند. او با مریدانش به روم سفر میکند و در آنجا دختری ترسایی (مسیحی) را میبیند و عاشق او میشود. وی بیش از یک ماه برای وصال دختر عجز و لابه میکند. دختر برای شیخ چهار شرط میگذارد:
سجده کردن بر بت، سوزاندن قرآن، نوشیدن خمر و دست شستن از ایمان[۵]
صنعان علاوه بر اجرای این شروط، یکسال نیز به جای کابین دختر برای او خوکبانی میکند. مریدان از بازگشت او ناامید میشوند و به دیار خود بازمیگردند. یکی از مریدان که در سفر با وی نبوده به امید بازگشت او به روم سفر میکند و در آنجا ۴۰ روز برای وی به دعا و تضرع مینشیند. سرانجام پیامبر اسلام را در خواب میبیند و مژده بازگشت او را میگیرد.
صنعان، سرانجام از قید عشق دختر آزاد میشود و این بار با خوابی که دختر میبیند؛ دختر، عاشق او میشود و با او به دیارش میرود و مسلمان میشود. دختر در خواب میبیند که آفتاب به کنارش افتاده و به او میگوید با شیخ روان شو.[۵]
دربارهٔ شعر
[ویرایش]عطار نیشابوری این داستان را در قالب مثنوی و در ۴۰۹ بیت سرودهاست. حکایت شیخ صنعان با این بیتها آغاز میشود:
نمونهای از شعر
[ویرایش]مطلع شعر اینگونه است:
شیخ صنعان پیر عهد خویش بود | در کمال از هر چه گویم بیش بود | |
شیخ بود او در حرم پنجاه سال | با مرید چارصد صاحب کمال |
هر مریدی کان او بود ای عجب | مینیاسود از ریاضت روز و شب | |
هم عمل هم علم با هم یار داشت | هم عیان کشف هم اسرار داشت | |
قرب پنجه حج بجای آورده بود | عمره عمری بود تا میکرده بود | |
خود صلوة وصوم بیحد داشت او | هیچ سنت را فرونگذاشت او | |
پیشوایانی که در عشق آمدند | پیش او از خویش، بیخویش آمدند |
پانویس
[ویرایش]- ↑ «پایگاه سخن».
- ↑ «تبیان».
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ «روایتی کهن از حکایت شیخ صنعان». www.mazdaknameh.ir. دریافتشده در ۲۰۲۴-۱۱-۲۵.
- ↑ «تبیان».
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ «نامه فرهنگستان» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۵ فوریه ۲۰۱۷.
برای مطالعهٔ بیشتر
[ویرایش]- ذوالفقاری، حسن (۱۳۹۹). «شیخ صنعان» دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.