پرش به محتوا

شبانه (نقاشی)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
جیمز ابوت مک نیل ویسلر، شبانه سیاه و طلایی - موشک در حال سقوط، 1874[۱][۲]
رامبراند، نگهبان شب یا گروهشبه‌نظامی کاپیتان فرانس بنینگ کوک، ۱۶۴۲، موزه ریکس، آمستردام

نقاشی شبانه اصطلاحی است که توسط جیمز ابوت مک‌نیل ویستلر برای توصیف یک سبک نقاشی که صحنه‌های تداعی‌کنندهٔ شب یا اجسام ظاهرشده در پرده‌ای از نور، در گرگ‌ومیش یا در غیاب نور مستقیم به تصویر می‌کشد، اختراع شد. در کاربرد گسترده‌تر، این اصطلاح به هر نقاشی از صحنه شب،[۳] یا قطعه شب، مانند دیده‌بان شب رامبراند اشاره دارد.

ویسلر از این اصطلاح در عنوان آثارش برای نشان‌دادن نقاشی‌هایی با «حال و هوای رؤیایی و متفکر» با استفاده از یک نام موسیقی استفاده کرد.[۴] او همچنین با استفاده از اصطلاحات مرتبط با موسیقی، مانند «سمفونی»، «هارمونی»، «مطالعه» یا «تنظیم»، برای تأکید بر کیفیت آهنگ و آهنگ‌سازی و بی‌توجهی به محتوای روایی، آثار را عنوان کرد (و عناوین دوباره داد).[۵] استفاده از اصطلاح «شبانه» را می‌توان با جنبش تونالیسم آمریکایی در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ مرتبط کرد که «با نور ملایم و منتشر، تناژ خاموش و اشیاء طرح‌دار مه‌آلود مشخص می‌شود، که همهٔ آن‌ها آثار را با یک حس روحیهٔ قوی آغشته می‌کنند.» در کنار صحنه‌های زمستانی، شب‌گردی‌ها موضوع رایج تونالیست‌ها بودند.[۶] فردریک رمینگتون نیز از این اصطلاح برای صحنه‌های شبانهٔ خود از غرب قدیمی آمریکا استفاده کرده‌است.[۷][۸]

شب‌های رامبراند

[ویرایش]

در شمال اروپا، عصر طلایی هلند یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان تمام دوران را به وجود آورد. اولین هنرمندی که به‌طور منظم صحنه‌ها را در حالت شبانه نقاشی کرد، رامبراند ون راین (۱۶۰۶–۱۶۶۹) بود. بسیاری از پرتره‌های او نیز با استفاده از روش شبانه نقاشی شده‌اند. همان‌طور که در آسیاب (۱۶۴۵)، بیشتر مناظر او برای برانگیختن حس شبانه نقاشی شده‌اند، که می‌تواند به صورت آرام یا طوفانی بیان شود.[۹]

صحنه‌های شب از رامبراند

[ویرایش]

شبانه‌ها اثر جیمز ابوت مک نیل ویستلر

[ویرایش]
جیمز ابوت مک نیل ویسلر، شبانه آبی و طلایی: پل قدیمی باترسی، c. 1872-1875[۱۱][۱۲]

قبل از آن‌که ویستلر (۱۸۳۴–۱۹۰۳)، با الهام از زبان موسیقی، شروع به استفاده از این کلمه در عنوان‌های بسیاری از آثار خود کند، «شبانه» اصطلاحی بود که معمولاً به انواع خاصی از آهنگ‌های موسیقی گفته می‌شد،[۱۳] مانند شبانه آبی و نقره ای (۱۸۷۱)، در مجموعه گالری تیت، لندن، انگلستان.[۱۴]

پرونده:Remington-Sunset on the Plains-1905-06.jpg
فردریک رمینگتون، غروب آفتاب در دشت، ۱۹۰۵–۱۹۰۶، نماینده سبک امپرسیونیستی اواخر او است. این نقاشی در مجموعه موزه وست پوینت، آکادمی نظامی ایالات متحده، نیویورک است.

نقاشی‌های تصویرشده در گالری زیر به ترتیب تاریخ تکمیل، از چپ به راست هستند:

توماس ایکینز، هیوااتا، 1870.[۱۵]
رابرت هنری، برفی در نیویورک ۱۹۰۲، نمونه ای از یک شب شهری توسط یک رئالیست آمریکایی، گالری ملی هنر، واشینگتن دی سی است.

صحنه‌های شبانه توسط امپرسیونیست‌های آمریکایی و دیگر رئالیست‌های آمریکایی

[ویرایش]
توماس کول، سفر زندگی، پیری، ۱۸۴۲، گالری ملی هنر

صحنه‌های شب توسط امپرسیونیست‌های آمریکایی و رئالیست‌های آمریکایی

[ویرایش]

صحنه‌های شبانه توسط هنرمندان دیگر جنبش‌ها

[ویرایش]
توماس کول، تورنادو ۱۸۳۵. بنیان‌گذار گروه نقاشان رودخانه هادسون در سال ۱۸۲۵، که تا دهه ۱۸۷۰ بر جنبش منظره در آمریکا مسلط بود.

هنرمندان دیگری که صحنه‌های شبانه را خلق کرده‌اند عبارت‌اند از:

  • یاکوب ون رویسدیل (۱۶۲۸–۱۶۸۲)، <i id="mwAUA">منظره با کلیسا</i> (حدود ۱۶۶۰)]
  • Jacob van Ruisdael, <i id="mwAUM">Landscape</i> (حدود ۱۶۶۵)
  • آگوستوس لئوپولد اگ (۱۸۱۶–۱۸۶۳)، <i id="mwAUc">گذشته و حال شماره سه</i> (حدود ۱۸۵۳)]
  • جان لافارگ (۱۸۳۵–۱۹۲۰)، بانوی شالوت (۱۸۶۲)
  • ادگار دگا (۱۸۳۴–۱۹۱۷)، <i id="mwAU4">داخلی</i> (ملقب به <i id="mwAU8">تجاوز جنسی</i>) (۱۸۶۸–۶۹)، موزه هنر فیلادلفیا[۱۶]
  • ونسان ون گوگ (۱۸۵۳–۱۸۹۰)، شب پرستاره بر فراز رون (۱۸۸۸)

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. Whistler versus Ruskin, Princeton edu. بایگانی‌شده در ژوئن ۱۶, ۲۰۱۰ توسط Wayback Machine Retrieved June 13, 2010
  2. [۱] بایگانی‌شده در ۲۰۱۲-۰۱-۱۲ توسط Wayback Machine, from the Tate, retrieved April 12, 2009
  3. Lawton, Denis. (1992). Education And Politics For The 1990s: Conflict Or Consensus? (edition reprint). Psychology Press. p. 150. شابک ‎۰۷۵۰۷۰۰۷۹۳.
  4. "Tonalism and the "Nocturne". Detroit Institute of Arts. Archived from the original on 2012-06-16. Retrieved 2012-09-01.
  5. Anderson, Ronald and Anne Koval. (2002). James McNeill Whistler: Beyond the Myth. Da Capo Press. p. 186. شابک ‎۰−۷۸۶−۷۱۰۳۲−۲. (Note: need to verify this was the edition used.)
  6. Conrads, Margaret C. (1990). American Paintings and Sculpture at the Sterling and Francine Clark Art Institute. Contributor: Sterling and Francine Clark Art Institute. Hudson Hills. p. 148. شابک ‎۱۵۵۵۹۵۰۵۰۷.
  7. "Artistic experiments". National Gallery of Art. Archived from the original on 2012-09-24. Retrieved 2012-09-01.
  8. "18 images of Remington's nocturnes on 18 web pages". National Gallery of Art. Archived from the original on 2012-09-16. Retrieved 2012-09-01.
  9. Robert Hughes (11 February 2006). "The Enduring Genius of Rembrandt". The Guardian.
  10. "Collections.frick.org". Archived from the original on 2014-02-01. Retrieved 2012-09-03.
  11. Moore, Susan (2003-11-01), "Guardian of the nation's treasures", The Spectator, London
  12. Steiner, Wendy (January 1993), "A Pot of Paint: Aesthetics on Trial in Whistler v. Ruskin", Art in America, retrieved 2009-05-26
  13. "Images of many of Whistler's nocturne paintings, and some by his contemporaries, can be seen at this website for the Detroict Institute of Arts". Dia.org. Archived from the original on 2012-07-18. Retrieved 2012-09-01.
  14. Ronald Anderson and Anne Koval, James McNeill Whistler: Beyond the Myth, Carroll & Graf, New York, 1994, شابک ‎۹۷۸−۰۷۸۶۷۰۱۸۷۲
  15. "Tamsquare.net". Archived from the original on 2011-09-29. Retrieved 2012-09-03.
  16. "Philadelphia Museum of Art - Collections Object: Interior". www.philamuseum.org.

برای مطالعهٔ بیشتر

[ویرایش]
  • هولدن، دونالد. Whistler: مناظر و مناظر دریایی. لیک وود، نیوجرسی: انتشارات واتسون-گوپتیل، ۱۹۸۴.
  • اندرسون، نانسی با الکساندر نمروف و ویلیام شارپ. فردریک رمینگتون: رنگ شب. واشینگتن دی سی: گالری ملی هنر، ۲۰۰۳.
  • شارپ، ویلیام سی. نیویورک شبانه: شهر پس از تاریکی در ادبیات، نقاشی و عکاسی، ۱۸۵۰–۱۹۵۰. پرینستون، نیوجرسی: انتشارات دانشگاه پرینستون، ۲۰۰۸.
  • سیمپسون، مارک و دیگران. مانند نفس روی شیشه: ویسلر، اینس، و هنر نقاشی نرم. ویلیامزتاون، ماساچوست: مؤسسه هنری استرلینگ و فرانسین کلارک، ۲۰۰۸ (چاپ شده توسط انتشارات دانشگاه ییل).