شاه احمد (صفوی)
احمد شاه صفوی | |||||
---|---|---|---|---|---|
پادشاه اسمی سلسله صفوی | |||||
سلطنت | ۱۷۲۶ – ۱۷۲۸ میلادی ۱۱۳۸ – ۱۱۴۰ قمری | ||||
تاجگذاری | ۹ نوامبر ۱۷۲۶ ۱۴ ربیعالاول ۱۱۳۹ | ||||
هم زمان با | شاه تهماسب دوم | ||||
زاده | حدود ۱۷۰۰ میلادی اصفهان | ||||
درگذشته | ۱۷۲۸ میلادی ۱۱۴۰ قمری اصفهان | ||||
آرامگاه | |||||
| |||||
دودمان | مرعشی | ||||
پدر | ابوالقاسم میرزا |
سید احمد شاه، (زاده ۱۱۱۰ قمری/ ۱۷۰۰ میلادی اصفهان – درگذشته ۱۱۴۰ قمری/ ۱۷۲۸ میلادی اصفهان) با نام اصلی سید احمد میرزا مرعشی صفوی، از نوادگان شاه عباس یکم، یکی از مدعیان سلطنت خاندان صفوی بعد از سقوط اصفهان بود که توانست به مدت تقریبا دو سال سلطنت کند.
قلمرو فعالیت و جغرافیای سیاسی حکومت سید احمد شاه از آغاز قیام تا لحظه دستگیریاش، منطقهٔ وسیعی در مرکز، شرق و جنوب ایران بود. این وسعت قلمرو در اوج اعتبار و قدرت او بود؛ زیرا وی در آغاز پادشاهی فقط کرمان را در اختیار داشت.[پانویس ۱]
اصالت و تبار
[ویرایش]پدر وی، ابوالقاسم میرزا فرزند میرزا محمد داوود مرعشی از متوالیان آستان قدس رضوی پسر عزشرف بیگم دختر جهانبانو بیگم دختر زبیده بیگم دختر شاه عباس بود.[پانویس ۲] مادر احمد میرزا، دختر میرزا ابراهیم پسر خلیفه سلطان و جان آغا بیگم دختر شاه عباس بود.[۱] احمد میرزا از طرف پدر و مادر به خاندانهای مرعشیان اصفهان و صفویان میرسد.[پانویس ۳]
پیش از پادشاهی
[ویرایش]احمد میرزا پس از خروج از اصفهان، در قزوین و آذربایجان همراه شاه تهماسب دوم بود، اولین حرکت جدایی طلبانهٔ او از تبریز شروع شد و این حرکت احمد میرزا اقدام مهمی در شکل دهی ادعاهای بعدی او بود. محمد هاشم میرزا و میرزا محمد خلیل که از خویشاوندان سید احمد میرزا بودند، خروج وی از نیروهای شاه تهماسب را به دلیل شرابخواری و خوشگذرانی بسیار شاه، همچنین که او نسبت به اوضاع بیتوجه و بازیچه دست اطرافیانش بود و احمد میرزا او را لایق پادشاهی نمیدانست. هلندیهای حاضر در اصفهان ضمن توجه به برخی ازدلایل یادشده تأکید میکنند بیتوجهیاش به اندرزهای سید احمد موجب شد که این مرد از شاهزاده گسسته و خود قیامی را علیه افغانها سازمان دهد.[۲]
از گزارشهای منابع شکل ثابت و منظمی در مورد سیر فعالیتهای احمد میرزا نمیتوان یافت. او در آغاز فعّالیتش، با جعل مهر شاه تهماسب به وسیله حکاکهایی که همراه داشت، خود را سپهسالار فارس معرفی کرد که برای مقابله با افغانها آمدهاست. در این فرمان جعلی از شاه تهماسب به سرداران و امرای فارس احمد میرزا به مقام خانی و سپهسالاری ارتقا یافته و از مخاطبان خواسته شده بود که او را در دفع افغانها یاری نمایند. بر این اساس، احمد در آغاز فعّالیتش ادعای مستقلی نداشت؛ حکم خود را ظاهراً از شاه گرفت و به عبارتی، نمایندهٔ شاه صفوی در منطقة فارس بود.[۳]
حاکمیت فارس
[ویرایش]احمد میرزا پس از ورود به فارس در سال ۱۱۳۷ (۱۷۲۵. م) با استقبال گسترده مردم رو به رو شد. او از زبردست خان حاکم افغانی فارس شکست خورد اما بعداً در مناطق شرقی و جنوبی کشور موفقیتهای زیادی به دست آورد.[۳]
از جمله موفقیتهای سید احمد میرزا، در اختیار گرفتن سپاهی حدود شش هزار نفر و همراه داشتن روسای شهرهای فسا، داراب، نیریز، استهبان، خفر و شهرهای دیگر بود، همچنین سرکوب افغانها در ناحیهٔ جهرم و تضعیف توان آنها در ناحیه شیراز و لار از نتایج این دیگر موفقیتهای او بود اما این موفقیتها چندان دوام نیافت. انتشار اخبار فعالیتهای احمد میرزا و تجمع عده زیادی در اطراف وی و رسیدن خبر این موفقیتها به شاه تهماسب، شاه صفوی را به تحرک علیه احمد میرزا واداشت.[۳]
دستگیری و زندانی شدن
[ویرایش]شاه تهماسب تحت تأثیر برخی نزدیکان خود، برای برخورد با احمد میرزا، ولی محمدخان شاملو را به حکومت کرمان و شاهوردی خان کرد را سپهسالار فارس تعیین کرد و با صدور فرمانها و دستورهایی سید احمد میرزا را باغی و طاغی خواند و از تمام مردم به ویژه سرداران فارس و کرمان خواست تا احمد میرزا را دستگیر کنند و او را به شاهوردی خان تحویل دهند. با رسیدن نامه شاه تهماسب و اطلاع مردم ابرکوه از جعلی بودن فرمانهای سابق شاه، سید احمد میرزا را دستگیر و مدتی زندانی نمودند اما بعد از دو ماه توانست از زندان فرارکند و فعالیتهای پیشین خود را ادامه دهد. این اقدام شاه تهماسب، سید احمد را در مقابل نیروهای صفوی قرار داد و باعث جنگ داخلی، خاندان صفوی شد.[۳]
سید احمد میرزا نیرو جمعآوری کرد و دوبار با سپاه صفوی جنگید. او شاهوردیخان را در داراب و ولی محمدخان را در کرمان شکست داد و آنها را زندانی کرد سپس وارد کرمان شد و تمامی سرداران این شهر از وی اطاعت کردند.[۳]
تاجگذاری
[ویرایش]سید احمد میرزا بعد از ورود به کرمان در ۱۴ ربیعالاول سال ۱۱۳۹ تاجگذاری و بر تخت سطنت نشست، به نام او خطبه خواندند و برایش سکه ضرب کردند.[۳][پانویس ۴]
روی سکههای وی نوشته شد :
سکه زد در هفت کشور چتر زد چون مهر و ماه | ||
وارث ملک سلیمان گشت احمد پادشاه |
سجع مهر وی نوشته شد :
تاج فرق شاهان احمد است |
شاه احمد پس از تاجگذاری، ولی محمد خان حاکم پیشین کرمان را آزاد و بهعنوان اعتمادالدوله و وزیر اعظم، طالب خان را به مقام دیوان بیگی، محمدجعفر خان را به عنوان قوللر آغاسی و سپهسالار، محمدحسین خان را ایشیک آغاسی، عنایت خان را تفنگچی باشی، حسنعلی خان را قورچیباشی و محمد مؤمن خان را به عنوان ناظر بیوتات برگزید.[۳]
دوران پادشاهی
[ویرایش]تاجگذاری شاه احمد باعث حساس شدن اشرف افغان به او و تلاش برای براندازی حکومتش بود. هلندیهای حاضر در کرمان از اقدامات شاه احمد مینویسند: «در دربار جدید افراط میگساری رواج دارد و این شاه نیز مانند همتایان خود به تاراج، کلاشی و پوست کنی خلایق سرگرم است»[۳]
نبرد شیراز
[ویرایش]در این نبرد به گزارش هلندیها شاه احمد ۲۰ هزار مرد جنگی داشت؛ او با محمدخان بلوچ به همراه جمع زیادی سربان افغان، بلوچ جنگید اما شکست خورد و تمامی سپاهیانش پراکنده شدند. شاه احمد پس از این ناکامی باوجود تلاشهای پیدرپی در شهرهای مختلف قلمرو حکومتی خود نتوانست نیرویی بیش از هزار نفر تجهیز نماید. در همین زمان اشرف افغان نیروهایی از افغان، بلوچ و کرد به سرداری عبدالله خان بلوچ برای جنگ با شاه احمد فرستاد.[۳]
شاه احمد به دلیل نداشتن نیروی کافی تصمیم گرفت به دربار شاه تهماسب پناهنده شود و راهی خراسان شد. او ابتدا نامه عذرخواهی برای شاه فرستاد سپس قلعهای نوشت و سپس که قلعه دار آن را شاه تهماسب منصوب کرده بود، برای قرار دادن اسباب خود در آنجا تسخیر کرد. اما شاه تهماسب، طهماسب بیگ جلایر را برای حکم قتل یا اسیر یا اخراج احمد میرزا از مملکت تعیین کرد، تحریکات نادرقلی بیگ افشار باعث این واکنش بود.[۳]
حکومت در بندرعباس
[ویرایش]شاه احمد پس از آنکه شنید شاه تهماسب به سویش نیرو فرستاده خراسان را ترک کرد و راهی سیستان شد. وی در این منطقه نیز نتوانست نیرویی گردآوری کند سپس به لار بازگشت و از آنجا به بندرعباس رفت و آنحا را تسخیر کرد و برای محل حکومت خود حصار ایجاد کرد. او همچنین با هلندیهاو انگلیسیهای در این بندر مکاتبات متعددی داشت.[پانویس ۵] او از مراکز تجاری و کشتیرانی دیدن میکرد و از هلندیها و انگلیسیها برای برای حضور در بندر پول دریافت میکرد.[۳]
رسیدن اخبار این اقدامات به اصفهان باعث شد تا اشرف نسبت به موقعیت جدید شاه احمد حساس شود و به همین دلیل سپاهی به فرماندهی زبردست خان به سمت وی فرستاد. شاه احمد با دریافت خبر حرکت سپاه از بندر عباس فرار کرد و قلعه حسنآباد در داراب رفت. در این زمان اشرف دستور داد سپاهی از اصفهان به سرداری تیمورخان کرد و شیراز به سرداری محمدخان بلوج راهی داراب شدند و قلعه محاصره شد. محاصره هشت ماه طول کشید، کمبود مواد غذایی و امکانات، باعث شد شاه احمد به تضمینهای تیمورخان کُرد، فرمانده عزامی اشرف اعتماد کرده و تسلیم سپاه افغان شود.[۳][پانویس ۶]
مرگ
[ویرایش]شاه احمد بعد از تسلیم شدن به اصفهان منتقل شد. اشرف افغان با وی برخوردهای محترمانهای داشت اما او با وجود همه تعهدات، در اواخر سال ۱۱۴۰ (۱۷۲۸. م) شاه احمد و برادرش عبدالائمه میرزا به دستور اشرف در کنار زاینده رود گردن زده شدند.
شجرهنامه
[ویرایش]- پدر: ابوالقاسم میرزا
- پدربزرگ: محمد داوود میرزا
- مادر پدربزرگ: عزشرف بیگم
- مادربزرگ پدربزرگ جهانبانو بیگم
- مادر پدربزرگ: عزشرف بیگم
- پدربزرگ: محمد داوود میرزا
- مادر: بیگم
- پدربزرگ: ابراهیم میرزا
- مادر پدربزرگ: آغا بیگم
- پدربزرگ پدربزرگ شاه عباس یکم
- مادر پدربزرگ: آغا بیگم
- پدربزرگ: ابراهیم میرزا
جستارهای وابسته
[ویرایش]پانویس
[ویرایش]- ↑ مستوفی، یزد را اولین پایگاه فعّالیت سید احمد شاه نوشته است؛ اما تمام منابع از ابرقو به عنوان کانون اول فعالیت او یاد کردهاند مناطق دیگری که در قلمرو فعالیتهای این جوان پرشور مرعشی صفوی قرار داشت عبارت بودند از: اقلید، سرمق، قنقری، مشهد ام البنی، بوانات، داراب، جهرم، لار، گمبرون، تون، طبس، قاین، سیستان، میناب، سیرجان، بم و نرماشیر این مناطق، در محدودة جغرافیایی نیمه جنوبی کشور قرار دارد.
- ↑ در این مورد تردید وجود دارد. زیرا تولد ابوالقاسم میرزا در ۱۳ صفر سال ۱۰۸۰ هجری بوده اما ازدواج محمد داوود و شهربانو بیگم در ۹ ربیعالاول ۱۱۲۵ هجری صورت گرفته است. در مجملالتواریخ گلستانه از ابوالقاسم به عنوان فرزند بزرگ محمد داود از صبیه شاه سلیمان یاد شده.
- ↑ کشیشان فرانسوی در نامههای خود مینویسند: «وی شاهزاده ای بود که از سوی مادر خون شاهی داشت»
- ↑ استرآبادی به اشتباه، چهاردهم ربیع الاول ۱۱۴۰ ه.ق را آغاز پادشاهی او نوشته است
- ↑ در این میان، روابط شاه احمد با انگلیسیها بیشتر دوستانه مینماید؛ زیرا بنابر گزارش هلندیها، آنها هر کمکی را که سیّد درخواست کرد، در اختیارش گذاشتند. آنها «توپ، باروت، نارنجک، توپچی و حتی جراح باشی خود را مأمور درمان زخمیان سپاهش کردهاند»
- ↑ در این مورد، تنها نظر هنوی با دیگر گزارش ها متفاوت است. او مدعی است سید احمد شاه در شیراز تسلیم نیروهای اشرف شد
منابع
[ویرایش]- جعفری، علیاکبر (۱۳۹۰). پادشاهی سید احمدخان مرعشی صفوی و بحران حکومت صفویان[پیوند مرده] دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه اصفهان)
- سلطان هاشم میرزا (۱۳۷۹). زبور آل داوود، تصحیح و تعلیقات عبدالحسین نوایی، تهران: میراث مکتوب، صفحات ۵۲–۵۷.
- قزوینی، ابوالحسن. (۱۳۶۷) فوائدالصفویه (تاریخ امرا و سلاطین صفوی پس از دولت صفویه)، تصحیح، مقدمه و حواشی، مریم میراحمدی، تهران: مؤسسه مطالعات و تأسیسات فرهنگی، صفحات ۸۹–۹۰.
- مرعشی صفوی، میرزا محمد خلیل (۱۳۶۲). مجمع التواریخ، تصحیح عباس اقبال، تهران: کتابفروشی طهوری و سنایی.
- اشرف افغان بر تختگاه اصفهان(به روایت شاهدان هلندی)، تصحیح ویلم فلور، مترجم ابولقاسم سری