سکولاریسم در ایران
سکولاریسم در ایران سیاستی است که اندکی پس از تاجگذاری رضاشاه در سال ۱۹۲۵ بهعنوان[۱] سیاست دولتی تثبیت شد. وی هرگونه حضور علنی در جامعه را، با حجاب و چادر توسط زنان و گذاشتن ریش (به استثنای سبیل) را غیرقانونی اعلام کرد. مراسم مذهبی مسلمانان (مانند محرم و عاشورا) و جشنهای آنان ممنوع شد، روحانیون شیعه از تبلیغ اندیشههای افراطی منع شدند.
این سیاست رضاشاه، مورد انتقاد مذهبیون بود و او از سوی ناظران خارجی بهعنوان فردی مستبد شناخته میشد، اما قصد داشت ایران را سکولاریزه کند و نفوذ روحانیت شیعه بر حکومت و جامعه را از بین ببرد. در طول سلطنت او، اولین نمونههای افراط گرایی و تروریسم اسلامی در ایران بهعنوان واکنشی متقابل علیه سیاستهای سکولاریستی او ظاهر شد. بهعنوان مثال، سیاستمداران و نویسندگان سکولاریست مانند احمد کسروی توسط افراد مسلمان ترور شدند که از این افراد میتوان به مجتبی نواب صفوی اشاره کرد، فردی که از سوی نظام جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک قهرمان معرفی میشود.
پس از آنکه رضاشاه با حمله انگلستان و شوروی به ایران توسط نیروهای انگلیسی و روسی، خلع و به تبعید فرستاده شد، سیاست سکولاریسمی که او پیگیری میکرد در ایران به پایان رسید. از سال ۱۹۴۱ تا ۱۹۵۳، سیاست دموکراسی به ایران بازگردانده شد و روحانیون شیعه به دلیل پایگاه مردمیای که در مناطق روستایی ایران مرکزی و قشر فقیر شهری داشتند، توانستند به سطح قدرت و نفوذ قبلی خود بازگردند.
پس از سال ۱۹۵۳، حکومت ایران، از دموکراسی فاصله گرفته و بهطور فزایندهای برای احیای سیاستهای رضاشاه و از بین بردن نفوذ روحانیت شیعه، از حکومت و زندگی مردم تلاش کرد. در اواخر دهه ۱۹۶۰، محمدرضا پهلوی، روحانیون شیعه را مجبور به حضور در دانشگاههای دولتی کرده بود تا مانند مدارس الهیات کاتولیک و مسیحی، گواهی دینی و مجوز تبلیغ دریافت کنند. محمدرضا شاه همچنین در دهه ۱۹۷۰ اقداماتی را برای حذف روحانیون شیعه از حضور در مجلس و اعمال محدودیتهایی برای مراسمهای مذهبی و اعمال مذهبی آغاز کرد.
هم رضاشاه و هم محمدرضا شاه از مکاتب سیاسی فرانسوی پس از انقلاب فرانسه و کلاسیک آمریکایی الهام گرفتند که طرفدار جدایی دین و دولت بودند و هر دوی آنان انگلیسیها را مسئول ظهور اسلامگرایی، بنیادگرایی اسلامی در ایران و خاورمیانه میدانستند. به همین دلیل ایران به شدت روابط نزدیک خود را با فرانسه و آمریکا دنبال میکرد.
در سال ۱۹۷۹، پس از فروپاشی دولت شاپور بختیار، در فوریهٔ همان سال، دولت موقتی به نخستوزیری مهدی بازرگان تشکیل شد که به دنبال ایجاد یک حکومت اسلامی دموکراتیک ملیگرا بود.[نیازمند منبع] او در نظر داشت، دولتی با سیاست اقتصادی بازار آزاد، در تقابل با خواستههای روحالله خمینی و جناح طرفدار جمهوری اسلامی او بوجود آورد. دولت بازرگان در نوامبر ۱۹۷۹ بلافاصله پس از گروگانگیری در سفارت ایالات متحده آمریکا توسط دانشجویان رادیکال استعفا داد.
پایان دولت بازرگان رسماً پایان سکولاریسم دولتی در ایران بود. در فوریه ۱۹۸۰، حزب جمهوری اسلامی حکومت تئوکراتیک فعلی ایران را با آیت الله خمینی بهعنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران تأسیس کرد.
اپوزیسیون سکولار حکومت اسلامی جمهوری اسلامی ایران تا سال ۱۳۶۳ در کشور فعال بودند، سپس از سوی سلسله مراتب روحانیت بهعنوان بدعت گذار و مرتد شناخته شدند و در نهایت به زندان، اعدام یا تبعید محکوم شدند.
یک نظرسنجی آنلاین در سال ۲۰۲۰ توسط گَمان نشان داد که ۸٫۸ درصد از ایرانیان بهعنوان آتئیست و بخش بزرگی (۲۲٫۲ درصد) بهعنوان پیرو یک دین سازمان یافته و تنها ۴۰ درصد خود را مسلمان معرفی میکنند. این بهعنوان گذار ایرانیان به سوی سکولاریسم مورد توجه قرار گرفتهاست.[۲][۳][۴]
سیاستمداران و شخصیتهای سکولاریست ایران
[ویرایش]- رضاشاه
- محمد مصدق
- احمد کسروی
- داریوش فروهر
- شاپور بختیار
- فضلالله زاهدی
- داریوش همایون
- محمدرضا پهلوی
- امیرعباس هویدا
- رضا پهلوی
- اسماعیل نوریعلا
- میرزا ملکمخان
منابع
[ویرایش]- ↑ Milani, Abbas (11 April 2014). "Opinion | Are Iran and Israel Trading Places?". The New York Times.
- ↑ "IRANIANS' ATTITUDES TOWARD RELIGION: A 2020 SURVEY REPORT". گَمان - گروه مطالعات افکارسنجی ایرانیان. 2020-09-11. Archived from the original on 18 September 2020. Retrieved 23 October 2020.
- ↑ Maleki, Ammar; Arab, Pooyan Tamimi. "Iran's secular shift: new survey reveals huge changes in religious beliefs". The Conversation (به انگلیسی). Retrieved 2022-11-11.
- ↑ "Iranians have lost their faith according to survey". Iran International (به انگلیسی). 2020-08-25. Retrieved 2022-11-11.