سندرم لیپودیستروفی-پروجروید-شبه مارفان
سندرم لیپودیستروفی-پروجروید-شبه مارفان | |
---|---|
جهشی در پروتئین فیبریلین ۱، که توسط ژن FBN1 کُدگذاری میشود، سبب ایجاد سندرم لیپودیستروفی-پروجروید-شبه مارفان میگردد. | |
طبقهبندی و منابع بیرونی |
سندرم لیپودیستروفی-پروجروید-شبه مارفان (انگلیسی: Marfanoid–progeroid–lipodystrophy syndrome) یا به اختصار MPL که با نامهای دیگری همچون سندرم لیپودیستروفی مارفان و فیبریلینوپاتی پروجروید نیز شناخته میشود، یک بیماری بسیار نادر ژنتیکی است که علائم و نشانههای گوناگونی دارد و برخی علائم آن، مشابه آنچیزی است که در نشانگان مارفان، سندرم ویدمان-راوتناشتراوخ (سندرم پروجروید نوزادی یا NPS) و لیپودیستروفی نسبی شدید دیده میشود.[۱][۲][۳][۴][۵]
این سندرم یک اختلال ژنتیکی است که در اثر جهش در ژن FBN1 که کُدکنندهٔ پروتئین فیبریلین ۱ است، رخ میدهد و در نتیجه، شکاف پروتئینی پروفیبریلین که جهت تشکیل فیبریلین ۱ (یک پروتئین ماتریکس برونیاختهای) و آسپروسین (یک هورمون پپتیدی تولیدکنندهٔ قند) ضروری است، انجام نمیشود.[۱][۶] تا سال ۲۰۱۶ کمتر از ۱۰ مورد از این بیماری در جهان گزارش شدهاست.[۱] «لیزی ولاسکز» و «اَبی سالمون» از مبتلایانی هستند که بهجهت پوشش رسانهای برای همگان شناخته شدهاند.[۷][۸]
علاوه بر لیپودیستروفی شدید، (از دست رفتن بافت چربی)، مبتلایان به این بیماری دچار از دست رفتن تودهٔ بدون چربی بدن نیز هستند که علت ظاهر «پوست و استخوانی» آنهاست.[۳] در گذشته تصور میشد که لیپودیستروفی موجود در این بیماری از نوع سرتاسری و گسترده باشد.[۳] اما در واقع این لیپودیستروفی از نوع نسبی (غیر گسترده) است و تنها محدود به صورت، انتهای دست و پاها، اطراف ستون مهرهها و بخشهای بیرونی نشیمنگاه است.[۳] مقادیر چربی در بافت زیرپوستی نیمتنهٔ بالای سینه و شکم طبیعی است.[۳] در نتیجه در زنان مبتلا به این بیماری، پستانها کاملاً طبیعی هستند.[۱][۲]
چهره و ظاهر مبتلایان به این بیماری چنان است که گویی دچار سالخوردگی زودرس شدهاند؛ اما این موضوع در حقیقت ربطی به پیری زودرس آنها ندارد و دلیلش، کمبود چربی بافت زیرپوستی است.[۱] در نتیجه سندرم لیپودیستروفی-پروجروید-شبه مارفان نوعی از پیری زودرس نیست.[۱]
در سال ۲۰۱۶ میلادی، دانشمندان کشف کردند که لیپودیستروفی نسبی این بیماری به سبب عدم شکافت انتهای کربوکسیل پروفیبریلین و تشکیل هورمون پپتیدی و قندزای آسپروسین است.[۶][۸] به سبب فقدان آسپروسین، مبتلایان به این بیماری کمتر غذا میخورند و وزن نمیگیرند یا آنکه علائم شبه دیابت و مقاومت به انسولین پیدا میکنند.[۸][۳][۹] مبتلایان به این بیماری همچنین انرژی کمتری نسب به افراد عادی میسوزانند، اما غذای کمتری هم میخورند و تعادل خالص انرژی در بدنشان بهمیزان متوسطی کاهشیافتهاست.[۱۰] برخلاف این بیماران که آسپروسین در بدنشان یافت نمیشود، افرادی که دچار چاقی و دیابت هستند، سطح آسپروسین بالایی دارند.[۶] در نتیجه، ژن «FBN1» را «ژن لاغری» لقب دادهاند و ساخت داروهای مهارکنندهٔ آسپروسین را یک روش بالقوه درمانی بسیار امیدوارکننده در درمان چاقی و دیابت دانستهاند.[۸]
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ Passarge E, Robinson PN, Graul-Neumann LM (2016). "Marfanoid-progeroid-lipodystrophy syndrome: a newly recognized fibrillinopathy". Eur. J. Hum. Genet. 24 (9): 1244–7. doi:10.1038/ejhg.2016.6. PMC 4989216. PMID 26860060.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ Graul-Neumann LM, Kienitz T, Robinson PN, Baasanjav S, Karow B, Gillessen-Kaesbach G, Fahsold R, Schmidt H, Hoffmann K, Passarge E (2010). "Marfan syndrome with neonatal progeroid syndrome-like lipodystrophy associated with a novel frameshift mutation at the 3' terminus of the FBN1-gene". Am. J. Med. Genet. A. 152A (11): 2749–55. doi:10.1002/ajmg.a.33690. PMID 20979188.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ O'Neill B, Simha V, Kotha V, Garg A (2007). "Body fat distribution and metabolic variables in patients with neonatal progeroid syndrome". Am. J. Med. Genet. A. 143A (13): 1421–30. doi:10.1002/ajmg.a.31840. PMID 17523150.
- ↑ Jacquinet A, Verloes A, Callewaert B, Coremans C, Coucke P, de Paepe A, Kornak U, Lebrun F, Lombet J, Piérard GE, Robinson PN, Symoens S, Van Maldergem L, Debray FG (2014). "Neonatal progeroid variant of Marfan syndrome with congenital lipodystrophy results from mutations at the 3' end of FBN1 gene". Eur J Med Genet. 57 (5): 230–4. doi:10.1016/j.ejmg.2014.02.012. PMID 24613577.
- ↑ Garg A, Xing C (2014). "De novo heterozygous FBN1 mutations in the extreme C-terminal region cause progeroid fibrillinopathy". Am. J. Med. Genet. A. 164A (5): 1341–5. doi:10.1002/ajmg.a.36449. PMID 24665001.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ Romere C, Duerrschmid C, Bournat J, Constable P, Jain M, Xia F, Saha PK, Del Solar M, Zhu B, York B, Sarkar P, Rendon DA, Gaber MW, LeMaire SA, Coselli JS, Milewicz DM, Sutton VR, Butte NF, Moore DD, Chopra AR (2016). "Asprosin, a Fasting-Induced Glucogenic Protein Hormone". Cell. 165 (3): 566–79. doi:10.1016/j.cell.2016.02.063. PMC 4852710. PMID 27087445.
- ↑ Bordo, Sara (Director); Campo, Michael (Writer); Velasquez, Lizzie (Star) (2015). A Brave Heart: The Lizzie Velasquez Story. Event occurs at 45:50 to 50:36.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ Kennedy, Pagan (25 Nov 2016). "The Thin Gene". The New York Times. Retrieved 22 May 2017.
- ↑ "The girl who must eat every 15 minutes to stay alive". The Telegraph. 28 June 2010.
Lizzie Velasquez weighs just four stone and has almost zero per cent body fat but she is not anorexic. [...] Despite consuming between 5,000 and 8,000 calories daily, the communications student, has never tipped over 4st 3lbs.
- ↑ Duerrschmid C, He Y, Wang C, Li C, Bournat J, Romere C, Saha PK, Lee M, Phillips KJ, Jain M, Jia P, Zhao Z, Farias M, Wu Q, Milewicz DM, Sutton VR, Moore DM, Butte NF, Krashes MJ, Xu Y, and Chopra AR (2017) - "Asprosin Activates the Hypothalamic Hunger-Circuitry" - article under consideration for publication as of 8/30/2017.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Marfanoid–progeroid–lipodystrophy syndrome». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۲ اوت ۲۰۱۹.