پرش به محتوا

زمان گذشته (دستور زبان)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از زمان گذشته (زبان))

زمان گذشته یا زمان ماضی برای بیان رخ دادن رویداد یا وجود حالتی (به‌صورت مثبت یا منفی) در گذشته به‌کار می‌رود و دارای گونه‌های زیر است:[پاورقی ۱]

گذشته ساده (ماضی ساده)

[ویرایش]

از (بن گذشته + شناسه‌ی گذشته) استفاده می‌کنیم. برای نمونه:

من رفتم.

گذشتهٔ زنده (ماضی نَقلی)

[ویرایش]
  • ساختار: صفت مفعولی (بن ماضی + ه) + «ام، ای، است، ایم، اید، اند»

مانند: رفته ام، خورده‌ای، ...

گذشتهٔ دور (ماضی بَعید)

[ویرایش]

گذشته دور یا ماضی بعید برای بیان کاری که در گذشته پیش از کاری دیگر رخ داده‌است به‌کار می‌رود.

  • ساختار: صفت مفعولی (بن ماضی + ه) + ماضی ساده از مصدر «بودن»

مثال: رفته بودم، رفته بودی، رفته بود، رفته بودیم، رفته بودید، رفته بودند

گذشتهٔ تکرارنشدنی (استمراری)

[ویرایش]

گذشتهٔ تکرارنشدنی برای بیان کاری که در گذشته به‌صورت پیوسته ادامه داشته یا بارها تکرار شده‌است ولی اکنون رخ نمی‌دهد به‌کار می‌رود.

  • در زبان انگلیسی هم گذشته تکرارنشدنی و هم گذشته ساده Simple past tense است.
  • ساختار: ۱. می یا همی + ماضی ساده (میرفتم), (همی‌رفتم/ همی رفتم)؛ ۳. ماضی ساده + ی (رفتمی). دو شکلِ ۲ و ۳ در گذشته مرسوم بوده و امروزه در زبان فارسی معیار کاربرد ندارد.

مثال: ۱. می‌رفتم، می‌رفتی، می‌رفت، می‌رفتیم، می‌رفتید، می‌رفتند ۲. همی‌رفتم، همی‌رفتی، همی‌رفت، همی‌رفتیم، همی‌رفتید، همی‌رفتند ۳. رفتمی، رفتیی/ رفتی‌ای (کم‌کاربرد)، رفتی، رفتیمی، رفتیدی، رفتندی

گذشتهٔ درخواستی (ماضی اِلتِزامی)

[ویرایش]

برای بیان کاری در گذشته همراه با احتمال، آرزو، یا التزام به‌کار می‌رود.

مثال: رفته باشم، رفته باشی، رفته باشد، رفته باشیم، رفته باشید، رفته باشند

گذشتهٔ بسیار دور (ماضی ابعد)

[ویرایش]

برای بیان عملی در گذشتهٔ بسیار دور و بیشتر در حکایت‌ها استفاده می‌شود.

  • ساختار: صفت مفعولی (بن ماضی + ه) + ماضی نقلی از مصدر «بودن»

مثال: رفته بوده‌ام، رفته بوده‌ای، رفته بوده‌است (رفته بوده‌است)، رفته بوده‌ایم، رفته بوده‌اید، رفته بوده‌اند

گذشتهٔ زندهٔ پیوسته (ماضی نَقلیِ اِستِمراری)

[ویرایش]

فعلی که در گذشته بارها یا برای دوره‌ای انجام شده و اثر آن تا کنون نیز باقی است؛ یعنی تأثیر آن عمل هنوز زنده و قابل درک است.

  • ساختار: می + ماضی نقلی

مثال: می‌رفته‌ام، می‌رفته‌ای، می‌رفته‌است، می‌رفته‌ایم، می‌رفته‌اید، می‌رفته‌اند

گذشتهٔ یادآوری (ماضی مستمر)

[ویرایش]

فعلی که در گذشته در حال وقوع بوده و توسط فعل دیگری قطع شده‌است.

  • ساختار: ماضی ساده از مصدر «داشتن» + ماضی استمراریِ فعل موردنظر

مثال: داشتم می‌رفتم، داشتی می‌رفتی، داشت می‌رفت، داشتیم می‌رفتیم، داشتید می‌رفتید، داشتند می‌رفتند

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. شایان ذکر است که این مقاله بر اساس دستورهای سنتی که مفهوم زمان را با مفهوم نمود می‌آمیختند نگاشته شده است و در واقع نمودهای مختلف تحت عنوان زمان معرفی شده‌اند.