پرش به محتوا

روش‌های رمزگشایی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

در نظریهٔ کدگذاری، رمزگشایی (به انگلیسی: decoding) فرایند ترجمهٔ پیام‌های دریافتی به کدواژه‌های (به انگلیسی: codeword) یک کد معین است. روش‌های مختلفی برای نگاشت پیام‌ها به کدواژه‌ها وجود دارد که معمولاً برای بازیابی پیام‌های ارسال‌شده از طریق یک کانال نویزی، مانند یک کانال دودویی متقارن (به انگلیسی: binary symmetric channel) استفاده می‌شوند.

نمادگذاری[ویرایش]

کد یک کد باینری با طول n است؛ عناصری از هستند؛ و فاصله بین این عناصر را نشان می‌دهد.

رمزگشایی ناظر ایده‌آل[ویرایش]

اگر پیام داده شده باشد، رمزگشایی ناظر ایده‌آل (به انگلیسی: ideal observer decoding) کدواژه را تولید می‌کند. فرایند به این صورت است که:

به عنوان مثال، شخص می‌تواند کدواژه را انتخاب کند که احتمالاً به عنوان پیام بعد از انتقال دریافت می‌شود.

توافقات رمزگشایی[ویرایش]

هر کدواژه یک احتمال مورد انتظار ندارد: ممکن است بیش از یک کدواژه با احتمال برابر برای تغییر به پیام دریافتی وجود داشته باشد. در چنین مواردی، فرستنده و گیرنده باید از قبل بر سر یک توافق رمزگشایی با یکدیگر به توافق برسند. توافقات محبوب شامل موارد زیر است:

  1. درخواست برای ارسال مجدد کدواژه - درخواست بازفرستی خودکار (به انگلیسی: automatic repeat-request).
  2. انتخاب هر کدواژه تصادفی از مجموعه کدواژه‌های محتمل‌تر که به پیام نزدیک‌تر هستند.
  3. اگر کد دیگری دنبال شود، بیت‌های مبهم کدواژه را به عنوان پاک‌شدگی علامت بزنید و امیدوار باشید که کد بیرونی (به انگلیسی: outer code) آن‌ها را شفاف‌سازی کند.
  4. گزارش یک شکست رمزگشایی به سیستم.

رمزگشایی درست نمایی بیشینه[ویرایش]

با دریافت یک بردار رمزگشایی درست نمایی بیشینه (به انگلیسی: maximum likelihood decoding) کدواژه را انتخاب می‌کند که بیشترین مقدار را به دست می‌آورد، یعنی کدواژه که احتمال دریافت پیام با فرض ارسال را به حداکثر می‌رساند. اگر همه کدواژه‌ها به یک اندازه احتمال ارسال داشته باشند، این طرح معادل با رمزگشایی ناظر ایده‌آل است. در واقع، با استفاده از قضیه بیز (به انگلیسی: Bayes Theorem),

با ثابت کردن ، بازساخته می‌شود و ثابت است زیرا همه کدواژه‌ها به یک اندازه احتمال ارسال دارند؛ بنابراین، به عنوان تابعی از متغیر به حداکثر می‌رسد دقیقاً زمانی که به حداکثر می‌رسد، و ادعا تأیید می‌شود.

همانند رمزگشایی ناظر ایده‌آل، باید توافقی برای رمزگشایی غیرمنحصربه‌فرد (به انگلیسی: non-unique) برقرار شود.

مسئله رمزگشایی درست نمایی بیشینه نیز می‌تواند به عنوان یک مسئله برنامه‌نویسی صحیح (به انگلیسی: integer programming)

مدل‌سازی شود.

الگوریتم رمزگشایی درست نمایی بیشینه یک نمونه از مسئله «به حداکثر رساندن تابع ضرب» است که با اعمال قانون توزیعی تعمیم‌یافته (به انگلیسی: generalized distributive law) حل می‌شود.

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]