دیوانهای سهگانه یکی از دو مجموعهٔ بزرگی است که بخشی از آثار منظومِ (شعر) عبدالرحمن جامی، شاعر و نویسندهٔ فارسیزبان قرن نهم هجری، در آن گرد آمده است. جامی، به مناسبت سه دوران زندگی خویش، سه بخش این دیوان را به ترتیب «فاتحة الشباب» (دوران جوانی)، «واسطة العقد» (اواسط زندگی) و «خاتمة الحیاة» (پایان زندگی) نامید. این سه کتاب، شامل قصیدهها، غزلها، قطعهها و رباعیها است. مجموعهٔ بزرگِ دیگرِ اشعارِ جامی، هفتاورنگ نام دارد.
متکلمی که خلعت اعجاز کلام معجز طراز قرآن را به ما نفی (و ما هو بقول شاعر) از آلایش تهمت شعر مطهر ساخته و علم بلاغت موردش را حضیض تدنس بل هو شاعر به اوج تقدس (وما علمناه الشعرو ماینبغی له) افراخته و با این همه نخستین مرکب تام را ار آن کلام رفیع الشان بلکه از هر سوره ای از آن در قالب شعر ریخته و بر هیئت نظم انگیخته تا ایمایی باشد به آنکه نفی این معنی به اثبات آن صورت راست که شعر فی حد ذاته امری مذموم است و شاعر به سبب ایراد کلوم منظوم معاتب و ملوم بلکه بنابر آن است که قاصران نظم قرآن را مستند به سلیقه شعر ندارند و معاندان متصدی تحدی به آن را -صلی الله علیه و سلم- از زمره شعرا نشمارید و این واضحترین دلیل است بر رفعت مقام شعر و شعرا و علو منزلت سحرآفرینان شعرآرا.
پایه شعر بین که چون زنبی
نفی نعت پیمبری کردند
بهر تصحیح نسبت قرآن
تهمت او به شاعری کردند
و پس از املاء حمد
تحیات من اله السلام
علی خیرالکرام من الانام
فلک فرشی که از ذوالعرش بر دل
اما بعد نموده میآید که در تاریخ سنه اربع و ثمانین و ثمانماة که مدت عمر از شصت گذشته بود و به هفتاد نزیک گشته قریب به ده هزار بیت از شعرهای پراکنده که اوقات شریف به آن ضایع شده بود و بر آن مت اسف میبود دفع دغدغه جمع و ترتیب را جمع و ترتیب کرده شد و همت بر آن بود که اگر بقیه حیاتی باشد به تلافی آن مصروف گردد
اما چون گاه گاه به حکم وقت بی سابقه تکلفی بیتی یا بیشتر از خاطر سر میزد و به موجب اشارت بعضی از درویشان مصرع (که بادا وقت ایشان خوش چو وقت دیگران زیشان) صورت تکمیل مییافت و در قید کتابت میآمد و ادراج آن در سلک آنچه پیشتر سمت انتظام یافته بود مظنه اخلال به ترتیب آن میبود جداگانه در این اوراق ثبت افتاد امید است که اگر موجب اجرای نباشد مفضی به وزری نیز نگردد.