درگاه:فلسفه/نوشتار برگزیده
نوشتار برگزیده ۱
مکتب فیثاغوری یکی از مکاتب فلسفی پیشاسقراطی بود که توسط فیثاغورس بنیان نهاده شد.
فیثاغورس از شاگردانش انجمنی در شهر کُرُتُن در جنوب ایتالیا تشکیل داد. او در آنجا نه تنها به آموزش ریاضیات میپرداخت، بلکه از ریاضیات نتایج فلسفی و عرفانی میگرفت.
باید دانست که پیروان فیثاغورس تمام نظریاتشان را به «استاد» نسبت میدادند؛ و بنابراین مشخص نیست که چه اندازه از آیین فیثاغوری از خود فیثاغورس، و چه اندازهٔ آن از شاگردانش است.
امروزه حتی تصور این موضوع که ریاضیات بدون استدلال چه وضع و حالی داشتهاست، دشوار است؛ اما باید دانست که قبل از فیثاغورس هیچ کس نظر روشنی دربارهٔ این موضوع نداشت که استدلال باید مبنی بر مفروضات باشد. به عبارتی استدلال، مسئلهٔ تعریف شدهای نبود.
نوشتار برگزیده ۲
محاکمه سقراط فیلسوف بزرگ یونان، یکی از مشهورترین محاکمهها طی تاریخ است. او که با شعار به خود بپرداز همشهریان آتنیاش را تشویق میکرد تا خدایانشان، ارزشهایشان و خودشان را مورد پرسش و ارزیابی قرار دهند؛ در سال ۳۹۹ پیش از میلاد، به فاسد کردن جوانان متهم شد. اتهام دیگر او بیاعتقادی به خدایان بود. سقراط را به دادگاه فراخواندند و قضّات مجازات مرگ را برای سقراط خواستار شدند.
افلاطون شاگرد او، در رسالههای آپولوژی، کریتون و فایدون به شرح زندگی و محاکمهٔ استادش پرداختهاست. بر اساس آنچه افلاطون که خود در جلسهٔ دادگاه حاضر بوده، در رسالهٔ آپولوژی نوشته است؛ در ابتدا اتهام سقراط به او فهمانده میشود و سپس سقراط در مقام دفاع از خود برمیآید. او منکر آن است که جوانان را فاسد کرده باشد. سقراط شرح میدهد که نه تنها عموم مردم بلکه معبد دلفی او را داناترین افراد بشر دانسته، در حالی که تنها علمی که او دارد؛ علم به جهل خویشتن و ناچیزی علم بشر در برابر علم خداست.
سقراط میگوید که او منکر خدایان آتن است، خود به خدایی یگانه باور دارد. او تعلیم فلسفه را وظیفهای میداند که از سوی خدا به او محوّل شده و او اطاعت خدا را بر اطاعت مردم ترجیح میدهد. پس از پایان این خطابه، قضّات حکم به سرکشیدن جام زهر صادر میکنند، و سقراط خطابهای نهایی ایراد میکند که در آن بیش از پیش، از اعتقادش به زندگی پس از مرگ سخن میگوید. در نهایت، در حالی که شاگردانش پیشنهاد فرار به او میدهند، او مرگ را به فرار ترجیح میدهد.
نوشتار برگزیده ۳
اگزیستانسیالیسم یا هستیگرایی(به انگلیسی: Existentialism) اصطلاحیست که به کارهای فیلسوفان مشخصی از اواخر سدهٔ نوزدهم و اوایل سدهٔ بیستم اعمال میشود که با وجود تفاوتهای مکتبی عمیق در این باور مشترک اند که اندیشیدن فلسفی با موضوع انسان آغاز میشود نه صرفاً اندیشیدن موضوعی. در هستیگرایی نقطه آغاز فرد به وسیله آنچه «نگرش به هستی» یا احساس عدم تعلق و گم گشتگی در مواجه با دنیای به ظاهر بیمعنی و پوچ خوانده میشود مشخص میشود.
طبق باور اگزیستانسیالیستها زندگی بیمعناست مگر اینکه خود شخص به آن معنا دهد؛ این بدین معناست که ما خود را در زندگی می یابیم، آنگاه تصمیم میگیریم که به آن معنا یا ماهیت دهیم همان طور که سارتر گفت ما محکومیم به آزادی یعنی انتخابی نداریم جز اینکه انتخاب کنیم. و بار مسئولیت انتخابمان را به دوش کشیم بعضی مواقع اگزیستانسیالیسم با پوچگرایی اشتباه گرفته میشود در حی که با آن متفاوت است، پوچگرایان عقیده دارند که زندگی هیچ هدف و معنایی ندارد در حالی که اگزیستانسیالیستها بر این باورند که انسان باید خود معنا و هدف زندگی اش را بسازد.
اگزیستانسیالیسم از واژهٔ اگزیستانس به معنای وجود بر گرفته میشود. سورن کییرکگارد را نخستین اگزیستانسیالیست مینامند، میان «اگزیستانسیالیسم بیخدایی» و «اگزیستانسیالیسم مسیحی» تفاوت هست. از میان شناخته شدهترین اگزیستانسیالیستهای مسیحی میتوان از سورن کییرکگارد، گابریل مارسل، و کارل یاسپرس نام برد.
پس از جنگ جهانی دوم جریان تازهای به راه افتاد که میتوان آن را اگزیستانسیالیسم ادبی نام نهاد. از نمایندگان این جریان تازه میتوان سیمون دوبووآر، ژان پل سارتر، آلبر کامو و بوری ویان را نام برد.
نوشتار برگزیده ۴
هِرمِنوتیک (به انگلیسی: Hermeneutics) یا علم تأویل، تأویلشناسی یا زَندشناسی، به مطالعهٔ قواعد صحیح تفسیر متن میگویند. هدف از هرمنوتیک، کشف پیامها، نشانهها و معانی یک متن یا پدیده است. هرمنوتیک به مطالعه اصول تعبیر و تفسیر متون، بهویژه متون ادبی و دینی و حقوقی میپردازد.
در برابر واژهٔ هرمنوتیک، گاه از کلمهٔ «تفسیر» یا «تأویل» استفاده میشود، هرچند که این دو لفظ، ترجمههای مناسبی برای واژهٔ هرمنوتیک نیستند. تفاوت تفسیر با هرمنوتیک قابل قیاس با تفاوت زبان با دستور زبان است.
هرمنوتیک دانشی است که به «فرایند فهم یک اثر» میپردازد و چگونگی دریافت معنا از پدیدههای گوناگون هستی اعم از گفتار، رفتار، متون نوشتاری و آثار هنری را بررسی میکند. دانش هرمنوتیک با نقد روششناسی، میکوشد تا راهی برای «فهم بهتر» پدیدهها ارائه کند؛ اگرچه گروهی از نظریهپردازان هرمنوتیک، با ایجاد و تبیین «روش» در مسیر فهم مخالفند و «فهمیدن» را یک واقعه میدانند که قابل اندازهگیری و روشمندسازی نیست. به زبان سادهتر، تأویلشناسی به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا روش و راهکاری وجود دارد تا خوانندگان یک متن یا بینندگان یک اثر هنری، با بهکارگیری آن روش، به دریافت معنای ثابت و مشخصی از آن اثر یا متن دست یابند؛ یا این که درک و فهم هر مخاطبی مختص اوست و با دیگری تفاوت دارد.
نوشتار برگزیده ۵
فلسفه اخلاق شاخهای است از فلسفه که به استدلال درباره پرسشهای بنیادین اخلاقیات میپردازد. درستی و نادرستی امور، شناخت امور خیر و شر، و باز شناسی فضایل، مسائل بنیادین اخلاق را تشکیل میدهند. پرسش از این مسائل بنیادین منجر به شکلگیری دو حوزه نظری میشود: فرا اخلاق و اخلاق هنجاری؛ فلسفه اخلاق این دو حوزه را شامل میشود.
فلسفه اخلاق یکی از رویکردهای علم اخلاق است و بدون در نظر گرفتن نقش و اهمیت آن و پیش کشیدن سؤالاتی که این حوزه از فلسفه مطرح میکند نمیتوان فهم کاملی از اخلاق و اخلاقیات کسب کرد. نهایتاً فلسفه اخلاق در شرایط بحرانی یا فوری بیش از دیگر علوم انتزاعی به دادمان نخواهد رسید اما مطمئناً اصول و مسائل اخلاقی که توسط فلسفه اخلاق مورد بررسی قرار میگیرند میتوانند به صورت پیشینی بسیار از رخدادها را ممکن یا غیر ممکن سازند. به این معنا که ساختار شکل گرفته اخلاقی پیرامون ما (به عنوان دستاورد اندیشه و فلسفه اخلاق)، رخ دادن امور را از صافی اخلاقیات حاکم رد میکند و در نتیجه شناخت این محیط اخلاقی به ما در تصمیم گیریهای موقعی مان کمک فراوان خواهد رساند.
فلسفه اخلاق مانند هر شاخه دیگری از فلسفه، برای پاسخ دادن به سؤالات پیش رویش به تبیین و توضیح پاره ای مسائل می پردازد. این مسائل می توانند مخصوص اخلاق باشند یا می توانند مسائلی باشند که هم در اخلاق و هم در علوم دیگر مورد بررسی است. اصولاً فلسفه اخلاق رابطه نزدیکی با فلسفه سیاسی، فلسفه حقوق، جامعه شناسی و روان شناسی دارد؛ در نتیجه بعضی از مسائل فلسفه اخلاق مسائل حوزههای مذکور نیز هستند.
نوشتار برگزیده ۶
طبیعتگرائی یا ناتورالیسم (به انگلیسی: Naturalism) معمولاً در اشاره به این باور فلسفی بکار میرود که تنها قوانین و نیروهای طبیعت (نه قوانین و نیروهای فرا طبیعی) در جهان فعالند و چیزی فراتر از جهان طبیعی نیست. پیروان این اندیشه را ناتورالیست یا طبیعت گرا و خودش را ناتورالیسم یا طبیعتگرایی گویند. اینان بر آنند که قوانین طبیعی است که بر ساختار و رفتار عالم طبیعی حاکم است و کائنات مخلوق صرف همین قوانین است و آماج دانش کشف و انتشار بسامان قوانین طبیعی است. توجه داشته باشید که طبیعت گرا در عین حال به کسانی که در گیر پژوهشهای علمی (یا آموزش) طبیعت و جهان طبیعی (بویژه رشتههای جانوری و گیاهی) هستند گفته میشود تا از کسانی که دارای مشرب فلسفی خاصی هستند متمایز گردند. در این معنا «طبیعت گرا» و «زیست بوم گرا» مترادف یکدیگر میشوند. فیلسوف پاول کورتس میگوید بهترین راه شرح طبیعت، کارگیری اصول مادی، از جمله جرم و دیگر خواص فیزیکی و شیمیائی پذیرفته شده جامعه علمی است. افزون بر این، اینمعنا از طبیعتگرایی بر این است که روح، شبح و خدایان واقعیت نداشته طبیعت را هدفی نیست. معمولاً این معنای طبیعتگرایی را طبیعتگرایی متافیزیکی یا فلسفی مینامند. خدا باوران مخالف این اندیشهاند که هرچه هست طبیعت است و دیگر هیچ. به ایزد یا خدایانی که طبیعت را آفریدهاند باور دارند. در یزدان شناسی اینان نیز جای دارند و آنها را معلول علتهای ثانوی میدانند. در سده بیستم دبلیو وی کواین و جورج سانتی انا همراه فیلسوفانی دیگر چنین استدلال میکردند که موفقیت طبیعتگرایی در علم بدین معناست که روشهای علمی باید در فلسفه نیز کار گرفته شود. از این دیدگاه علم و فلسفه تشکیل یک پیوستار میدهند.
نوشتار برگزیده ۷
نوشتار برگزیده ۸
نوشتار برگزیده ۹
نوشتار برگزیده ۱۰
نوشتار برگزیده ۱۱
نوشتار برگزیده ۱۲
نوشتار برگزیده ۱۳
نوشتار برگزیده ۱۴
نوشتار برگزیده ۱۵
نوشتار برگزیده ۱۶
نوشتار برگزیده ۱۷
نوشتار برگزیده ۱۸
نوشتار برگزیده ۱۹
نوشتار برگزیده ۲۰
نوشتار برگزیده ۲۱
نوشتار برگزیده ۲۲
نوشتار برگزیده ۲۳
نوشتار برگزیده ۲۴
نوشتار برگزیده ۲۵
نوشتار برگزیده ۲۶
نوشتار برگزیده ۲۷
نوشتار برگزیده ۲۸
نوشتار برگزیده ۲۹
نوشتار برگزیده ۳۰
نوشتار برگزیده ۳۱
نوشتار برگزیده ۳۲
نوشتار برگزیده ۳۳
نوشتار برگزیده ۳۴
نوشتار برگزیده ۳۵
نوشتار برگزیده ۳۶
نوشتار برگزیده ۳۷
نوشتار برگزیده ۳۸
نوشتار برگزیده ۳۹
نوشتار برگزیده ۴۰
نوشتار برگزیده ۴۱
نوشتار برگزیده ۴۲
نوشتار برگزیده ۴۳
نوشتار برگزیده ۴۴
نوشتار برگزیده ۴۵
نوشتار برگزیده ۴۶
نوشتار برگزیده ۴۷
نوشتار برگزیده ۴۸
نوشتار برگزیده ۴۹
نوشتار برگزیده ۵۰
نوشتار برگزیده ۵۱
نوشتار برگزیده ۵۲
نوشتار برگزیده ۵۳
نوشتار برگزیده ۵۴
نوشتار برگزیده ۵۵
نوشتار برگزیده ۵۶
نوشتار برگزیده ۵۷
نوشتار برگزیده ۵۸
نوشتار برگزیده ۵۹
نوشتار برگزیده ۶۰
نوشتار برگزیده ۶۱
نوشتار برگزیده ۶۲
نوشتار برگزیده ۶۳
نوشتار برگزیده ۶۴
نوشتار برگزیده ۶۵
نوشتار برگزیده ۶۶
نوشتار برگزیده ۶۷
نوشتار برگزیده ۶۸
نوشتار برگزیده ۶۹
نوشتار برگزیده ۷۰
نوشتار برگزیده ۷۱
نوشتار برگزیده ۷۲
نوشتار برگزیده ۷۳
نوشتار برگزیده ۷۴
نوشتار برگزیده ۷۵
نوشتار برگزیده ۷۶
نوشتار برگزیده ۷۷
نوشتار برگزیده ۷۸
نوشتار برگزیده ۷۹
نوشتار برگزیده ۸۰
نوشتار برگزیده ۸۱
نوشتار برگزیده ۸۲
نوشتار برگزیده ۸۳
نوشتار برگزیده ۸۴
نوشتار برگزیده ۸۵
نوشتار برگزیده ۸۶
نوشتار برگزیده ۸۷
نوشتار برگزیده ۸۸
نوشتار برگزیده ۸۹
نوشتار برگزیده ۹۰
نوشتار برگزیده ۹۱
نوشتار برگزیده ۹۲
نوشتار برگزیده ۹۳
نوشتار برگزیده ۹۴
نوشتار برگزیده ۹۵
نوشتار برگزیده ۹۶
نوشتار برگزیده ۹۷
نوشتار برگزیده ۹۸
نوشتار برگزیده ۹۹