حباشه
ظاهر
حباشة بازاری از بازارهای عرب در جاهلیت است، از سرزمین بارق.[۱][۲] بود که بهسال ۱۹۷ هجری رها شد.[۳] بدالرزاق از معمر، از زهری روایت کرده که چون پیغمبر به سن بلوغ رسید و مال نداشت خدیجه او را استخدام کرد، تا به بازار حباشة که در تهامة بود عامل او باشد، و مرد دیگری از قریش را نیز با او استخدام کرد. پیغمبر گفت: زن کارفرمائی را از خدیجه بهتر ندیدم، هیچ گاه من و همکارم بدو رجوع نکردیم مگر غذای حاضر کرده برای ما آورد، و چون از بازار حباشة برگشتیم ازدواج واقع شد تا آخر حدیث.[۴]
واژهشناسی
[ویرایش]حباشة جماعت مردم که از یک قبیله نباشند. جماعت مردم از هر قبیله. آیا کلمهٔ اوباش صورتی از این حباشة نیست؟: حبشت له حباشة؛ جمعت له شیئاً.
منابع
[ویرایش]- ↑ فتح الباری - ابن حجر - ج ۳ - الصفحة ۴۷۳[پیوند مرده]،
- ↑ عمدة القاری - العینی - ج ۱۰ - الصفحة ۱۰۴[پیوند مرده]،
- ↑ آلوسی، محمود شکری، بلوغ الارب فی معرفة احوال العرب ج ۱، ص ۲۷۰.
- ↑ معجم البلدان ج ۳ ص ۲۰۶.