پرش به محتوا

جنبش مردان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

جنبش مردان[الف] یک جنبش اجتماعی است که در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی در کشورهای غربی ظهور کرد و متشکل از گروه‌ها و مؤسسات مردان و متحدین آن‌ها است که روی مسائل جنسیت تمرکز داشته و فعالیت‌های شان از خودیاری تا لابی‌گری و کنشگری را شامل می‌شود.[۱]

جنبش مردان از چندین حرکت دیگر با اهداف متفاوت و اغلب متضاد تشکیل شده‌است. اجزای عمده جنبش مردان شامل جنبش آزادی‌خواهی مردان، ماسکولیسم، جنبش مردان طرفدار فمینیسم، جنبش مردان اسطوره‌ی، جنبش حقوق مردان و جنبش مردان مسیحی است که به‌طور قابل ملاحظه توسط «پرامیس کیپرز»[ب] نمایندگی می‌شوند.[۱]

جنبش آزادی‌خواهی مردان

[ویرایش]

جنبش مردان متشکل از «شبکه‌های مردانی است که به‌صورت خودآگاه در فعالیت‌های مرتبط با مردان و جندر دخیل هستند. این جنبش در اواخر دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، در کنار و اغلب در واکنش به جنبش زنان و فیمینیسم در جوامع غربی ظهور کرد».[۱] گروه‌های جنبش مردان در حالی‌که بسیاری از ویژگی‌های گروه‌های درمان‌گر و خود کمک کننده را دارند، به صورت فزایندهٔ رشد شخصی و روابط بهتر با سایر مردان را «بدون تغییر در روابط اجتماعی و ایدیولوژی‌های که از راه‌های مختلف مرد بودن را حمایت یا به حاشیه می‌رانند، بی‌فایده» می‌دانند. آن‌عده فعالین جنبش مردان که موافق با مواضع فیمینیستی هستند، بسیار نگران تخریب هویت مردان و مردانگی بوده‌اند. اعضای جنبش آزادی‌خواهی مردان با ایما/اشاره کردن با حرکات چشم و ابرو یا دست گرفتن از فیمینیست‌های قدیم که نقش سنتی جنسیتی زنان را مورد انتقاد قرار دادند، از زبان نظری نقش جنسیت استفاده کرده و استدلال می‌کنند که نقش جنسیت مردان به‌طور مشابه ممانعت کننده و مخرب مردان است.[۲][۳] برخی از آزادی خواهان مردان، روابط جندر را بی‌ربط ساخته و استدلال می‌کنند که چون نقش جنسیت به هر دو جنس آسیب رسانیده‌است، مردان و زنان به صورت یک‌سان تحت ستم قرار گرفته‌اند.[۱][۲]

جامعه‌شناس مایکل میسنر در اواخر دهه ۱۹۷۰ چنین می‌نویسد:

آزادی‌خواهی مردان وجود ندارد. شاخه‌های محافظه کار و معتدل آزادی‌خواهی مردان با استفاده از زبان نقش جنسیت، به جنبش حقوق مردان آنتی فیمینیست تغییر یافته‌اند. شاخه فعلی آزادی‌خواهی مردان، زبان نقش جنسیت را رها کرده و یک جنبش طرف‌دار فیمینیست را بر مبنای زبان روابط و قدرت جنسیت، شکل داده‌اند.[۲]

جنبش‌های مردان طرف‌دار فیمینیست

[ویرایش]

جنبش مردان طرف‌دار فیمینیست از جنبش آزادی‌خواهی مردان در اواسط دهه ۱۹۷۰ ظهور کرد.[۲][۴] اولین کنفرانس مردان و مردانگی که در سال ۱۹۷۵ میلادی در تنسی برگزار شد، اولین فعالیت سازمان یافته توسط مردان طرف‌دار فیمینیست در ایالات متحده بود.[۵] جنبش مردان طرف‌دار فیمینیست از موج دوم فیمینیسم، قدرت سیاه و جنبش فعال دانشجویی، جنبش ضد جنگ و جنبش‌های اجتماعی دگرباشان جنسی دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، متأثر گردیده‌است.[۲][۵] این جنبش یک شاخهٔ از جنبش مردان است که به‌طور کلی اهداف برابری طلبی زنان را دربر می‌گیرد.[۵][۶]

جنبش فیمینیست به یک سلسله کمپین‌های سیاسی برای اصلاحات موضوعاتی مثل حقوق باروری، خشونت خانگی، مرخصی زایمان، دست‌مزد یک‌سان، حق رای زنان، آزار و اذیت جنسی و خشونت جنسی گفته می‌شود. این اصطلاح اکثراً به مردانی گفته می‌شود که از فیمینیسم حمایت می‌کنند و می‌کوشند تا میان زنان و مردان مساوات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، شخصی و اجتماعی به بار آورند. بیشتر مردان حامی فیمینیسم معتقدند که مردانگی بر اساس همجنس‌گرا هراسی تعریف شده و مودل غالب مردان، دگرجنس‌گرایی است. مردانی که به صورت فعال از فیمینیسم حمایت می‌کنند تلاش می‌ورزند تا عدالت و برابری جنسیتی را به ارمغان بی‌آورند. توافق نظر آن‌ها با فیمینیسم بر محور یک پذیرش ساده می‌چرخد که مردان و زنان باید با هم برابر باشند. زنان باید به شغل‌ها و ساحاتی از زندگی عامه دسترسی داشته باشند که مردان دارند. مشکل این‌جاست که دو سیستم کلی وجود دارد، یکی اساساً مبتنی بر سلسله مراتب و امتیازات و دیگر سیستمی که مردان طرف‌دار فیمینیست با آن مخالف اند و استدلال می‌کنند به عوض این‌که تفکر مردانگی و زنانگی کنار گذاشته شود، محتوای مدل‌های مردانگی تغییر یابد. ترس از همجنس‌گرایی، پسران و مردان را از زیرپرسش قرار دادن و نهایتاً ترک کردن مردانگی سنتی بازمی‌دارد؛ بنابراین بیشتر مردان طرف‌دار فیمینیست معتقدند که مردان و مردانگی تا زمانی که همجنس‌گراهراسی نهادینه است، تغییر نخواهند کرد. مردان یک نقش مهمی را در تغییر روابط جندر که توسط جنبش‌های فیمینیسم و زنان آغاز شده‌است، بازی می‌کنند. مردان طرف‌دار فیمینیست در این فرایند استقبال شده و از مشارکت‌کنندگان مهم قلم‌داد می‌شوند. «مطالعات نمایندگی مردانگی در رسانه‌ها اکثراً ساختارهای را برجسته می‌سازد که مردانگی را بر حول تفکرات خشونت، کنترل و پرخاش‌گری نشان می‌دهد».[۷]

مردان طرف‌دار فیمینیست آرمان فرهنگی مردانگی سنتی را زیرسوال قرار داده‌اند. آن‌ها اکثراً استدلال می‌کنند که توقعات و نورم‌های اجتماعی مردان را به نقش‌های انعطاف‌ناپذیر وادار کرده، توانایی مردان را برای بیان خود محدود نموده و انتخاب آن‌ها را به رفتارهای محدود ساخته‌است که از لحاظ اجتماعی برای مردان قابل قبول باشد.[۵] علاوه براین، مردان طرف‌دار فیمینیست در تلاش بهم زدن تبعیض جنسی و کاهش تبعیض علیه زنان بوده‌اند.[۶] آن‌ها کنار فیمینیست‌ها در مسایل مختلفی، از جمله اصلاح حقوق مساوی، حقوق باروری، قوانین علیه تبعیض اشتغال، مراقبت از کودکان مقرون به صرفه و پایان بردن خشونت جنسی علیه زنان، کمپین زده‌اند.[۲][۵][۶]

«جنبش مردان فیمینیست بر حول رد سبک‌های سنتی مردانگی در حمایت از جنبش‌های زنان فیمینیست سازمان یافته‌اند. گروه‌های مردان فیمینیست در بیشتر کشورها وجود داشته و تمرکز بیشتر آن‌ها بالای شامل سازی مردان در کارهای ضد خشونت است».[۸]‏ NOMAS در ایالات متحده، Achilles Heel Collective در پادشاهی انگلستان و Men Against Sexual Assault در آسترالیا، برخی از جنبش‌های معروف مردان فیمینیست هستند، با این وجود مؤسسات که در سطح جهانی شناخته شده باشند بسیار اندک بوده و با داشتن میزان کم عضویت ثبات لازم را نداشته‌اند. Achilles Heel یکی از برجسته‌ترین گروه‌های مردان طرف‌دار فیمینیست است که بر حول مجله دوبار در سال می‌چرخد و هدف آن «به چالش کشیدن فورم‌های سنتی مردانگی و قدرت مردان و حمایت از ایجاد ساختارهای بدیل اجتماعی و راه‌های موجودیت شخصی» است.[۹] «کمپین‌های فیمینیستی مانند #MeToo مردان زیادی را برانگیخته است تا در مورد روابط جنسی و اجتماعی خودشان با زنان فکر کنند، هرچند در این مسیر مخالفت‌ها و واکنش‌های زیادی وجود داشته‌است».[۱۰] انتقادها از برخی از مردان طرف‌دار فیمینیست این است که آن‌ها بسیار کم‌کار اند، به عوض انجام اقدامات عملی مانند پرداختن به رفتار خود و رفتار هم‌قطاران شان، به سادگی فورم‌های را امضا کرده یا روبان می‌بندند. در حالی‌که فیمینیسم اخیراً در جامعه جذابیت بیشتری پیدا کرده‌است، به مردان بیشتری این امکان را می‌دهد تا به صورت نمادین از فیمینیسمی حمایت کنند که فاقد محتوای واقعی است.[۱۰]

در دهه‌های اخیر پس از آغاز جنبش مردان طرف‌دار فیمینیست در ایالات متحده، ابتکارهای مشابه و بهم پیوسته در سطح جهان سازمان یافته‌است.[۱۱] در سال ۲۰۰۴ میلادی، تعدادی از رهبران مرتبط با مشارکت مردان و پسران در عدالت جنسیتی در سطح جهان باهم گرد آمده و مؤسسه جهانی MenEngage را شکل دادند.[۱۲] از آن به بعد MenEngage دو کنفرانس بین‌المللی را سازمان داده‌است: یکی در ریودوژانیرو در سال ۲۰۰۹ و دیگر در دهلی نو در ۲۰۱۴.‏[۱۲]

نویسنده‌گان برجسته طرف‌دار فیمینیست عبارت اند از: دیوید تاسی و ریواین کونل،[۱۳] رابرت جنسن، جکسن کاتز[۱۴] و دان ادگار.[۱۵]

جنبش‌های حقوق مردان و پدران

[ویرایش]
رالی جنبش مردان، هند

جنبش حقوق مردان در اواسط تا اواخر دهه ۱۹۷۰ از بدنه جنبش آزادی‌خواهی مردان جدا شد.[۲][۱۶] این جنبش به‌صورت خاص روی مسایل تبعیض آشکار و نابرابری که مردان با آن مواجه اند، تمرکز دارد.[۲][۱۷] جنبش حقوق مردان در مسایل مختلفی مرتبط با قانون (شامل قانون خانواده، پرورش فرزندان، باروری و خشونت خانوادگی)، خدمات دولتی (شامل تحصیل، خدمات نظامی و شبکه‌های مصونیت اجتماعی) و سلامت دخیل بوده‌است.[۱۶]

جنبش حقوق پدر زیرمجموعه جنبش حقوق مردان است.[۱۸][۱۹][۲۰] اعضای آن اساساً در مسایلی مرتبط با قانون خانواده، از جمله حضانت و حمایت از فرزند که بالای پدران و فرزندان شان تأثیر می‌گذارد، علاقه‌مند هستند.[۲۱][۲۲]

فعالان برجسته حقوق مردان عبارت از: وارن فارل،[۱۷] هرب گولدبرگ،[۱۷] ریچارد دایل[۲۳] و آسا بابر.[۲۴][۲۵] گلن ساکس یک فعال حقوق پدر است.[۲۶]

جنبش مردان اسطوره‌ی

[ویرایش]

جنبش مردان اسطورهٔ بر اساس دیدگاه روحانی گرفته شده از روان‌کاوی، مخصوصاً کارهای کارل یونگ بنا شده‌است. این جنبش نسبت به طرف‌دار فیمینیست یا جنبش حقوق مردان کم‌تر سیاسی بوده و بالای کمک خودی تمرکز دارد.[۲۷] این جنبش از این لحاظ «اسطوره‌ای» خوانده می‌شود که بالای اسطوره‌سازی اشعار برخی از مردم بومی مثل اسطوره‌سازی و دانش مردم بومی آمریکا، تأکید دارد. رابرت بلای، یک اسطوره‌ساز ارشد، «مردان نرم مزاج» را مورد انتقاد قرار داده و استدلال می‌کند که پسران باید به مردانگی بپردازند تا صاحب «انرژی زیوس» شوند که به گفته بلای یک «اقتدار مردانه» است و «ذکاوت، صحت جسمانی، قاطعیت دل‌سوزانه، حسن نیت و رهبری سخاوت‌مند را دربر می‌گیرد». مردان اسطورهٔ بالای «احترام به بزرگان»، «بازیابی» پدران و «آزاد سازی نفس وحشی در درون» تأکید می‌کنند اما با تأکید بالای تأثیرات بی‌پدری بالای انکشاف روان مردان.

مردانگی شامل الگوها و نمونه‌های اولیه عمیق ناخودآگاه می‌شود که از طریق افسانه، داستان و آیین آشکار شده و توسط نظریه‌های برگرفته از روان‌شناسی تحلیلی یا «عمیق» پشتیبانی می‌شوند.

این جنبش با دیدگاه‌های حقوق مردان و آزادی‌خواهی مردان، مشترکاتی دارد.

فعالیت‌هایشان عبارت اند از:

  1. برنامه‌های مربی‌گری مردان (مبتنی بر این باور که مردان بالغ باید پسران را کمک کنند تا مردان صحت‌مندی بار بی‌آیند)
  2. کمپ‌های مذهبی، طبل نوازی و قصه‌گویی
  3. گروه‌های حمایتی
  4. تلاش برای توسعه سرفصل درسی برای پسران در مدارس

رابرت بلای، جیمز هیلمن، مایکل جی میاد، سام کین، رابرت ال مور[۱] و استیفن بیدولف[۲۸] از نویسنده‌گان برجسته اسطوره‌ای هستند.

جستارهای وابسته

[ویرایش]

یادداشت‌ها

[ویرایش]
  1. men's movement
  2. Promise Keepers

منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ Flood, Michael (2007). "Men's Movement". In Flood, Michael; et al. (eds.). International Encyclopedia of Men and Masculinities. Abingdon, UK; New York: Routledge. pp. 418–422. ISBN 978-0-415-33343-6.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ ۲٫۷ Messner, Michael A. (June 1998). "The limits of "The Male Sex Role": an analysis of the men's liberation and men's rights movements' discourse". Gender & Society. 12 (3): 255–276. doi:10.1177/0891243298012003002. JSTOR 190285. S2CID 143890298. Pdf.
  3. Clatterbaugh, Kenneth (2007). "Men's Liberation". In Flood, Michael; Kegan Gardiner, Judith; Pease, Bob; et al. (eds.). International Encyclopedia of Men and Masculinities. London & New York: Routledge. pp. 415–417. ISBN 978-0-415-33343-6.
  4. Gavanas, Anna (2004). Fatherhood Politics in the United States: Masculinity, Sexuality, Race, and Marriage. Urbana: University of Illinois Press. p. 1996. ISBN 978-0-252-02884-7.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ Wood, Julia T. (2008). "The Rhetorical Shaping of Gender: Men's Movements in America" (PDF). Gendered Lives: Communication, Gender, and Culture (8th ed.). Belmont, CA: Cengage Learning. pp. 82–103. ISBN 978-1-4282-2995-2.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ Kimmel, Michael; Aronson, Amy, eds. (2004). "Profeminist Men". Men and Masculinities: A Social, Cultural, and Historical Encyclopedia. Santa Barbara, CA: ABC-CLIO. pp. 634–635. ISBN 978-1-57607-774-0.
  7. Nilsson, Bo (24 March 2020). "The #MeToo Movement: Men and Masculinity in Swedish News Media". The Journal of Men's Studies. doi:10.1177/1060826520913613. Retrieved 2021-02-05.{{cite journal}}: نگهداری CS1: url-status (link)
  8. Jordan, Ana (7 February 2019). "Feminist Men's Movements: The White Ribbon Campaign (UK) and the Dilemmas of Feminist Men". Feminist Men's Movement: The White Ribbon Campaign (UK) and the Dilemmas of Feminist Men. pp. 123–163. doi:10.1057/978-1-137-31498-7_4. ISBN 978-0-230-36537-7. Retrieved 2021-02-05.{{cite book}}: نگهداری CS1: url-status (link)
  9. Jordan, Ana (7 June 2019). Feminist Men's Movements: The White Ribbon Campaign (UK) and the Dilemmas of Feminist Men. pp. 123–163. doi:10.1057/978-1-137-31498-7_4. ISBN 978-0-230-36537-7. Retrieved 2021-02-05.{{cite book}}: نگهداری CS1: url-status (link)
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ Flood, Michael (15–21 June 2019). "Gender equality: engaging men in change". Lancet. 393 (10189): 2386–2387. doi:10.1016/S0140-6736(19)31295-4. PMID 31160105. S2CID 171092079.{{cite journal}}: نگهداری یادکرد:فرمت پارامتر تاریخ (link)
  11. Okun, Rob (2014). "Men and Boys for Gender Justice".
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ Dasuptain, KumKum (2014). "Gender equality forum urges men to take responsibility on contraception".
  13. Henderson, Margaret (2006). Making Feminist Times: Remembering the Longest Revolution in Australia. Bern: Peter Lang. p. 217. ISBN 978-3-03910-847-3.
  14. Boyle, Karen (2010). Everyday pornography. New York: Routledge. p. 177. ISBN 978-0-415-54378-1.
  15. Roman, Leslie G.; Eyre, Linda, eds. (1997). Dangerous territories: struggles for difference and equality in education. New York: Routledge. p. 84. ISBN 978-0-415-91595-3.
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ Newton, Judith Lowder (2004). From Panthers to Promise Keepers: rethinking the men's movement. Lanham, MD: Rowman & Littlefield. pp. 190–200. ISBN 978-0-8476-9130-2.
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ Maddison, Sarah (1999). "Private Men, Public Anger: The Men's Rights Movement in Australia" (PDF). Journal of Interdisciplinary Gender Studies. 4 (2): 39–52. Archived from the original (PDF) on 20 October 2013.
  18. Jordan, Ana (2013). "'Every Father is a Superhero to His Children': The Gendered Politics of the (Real) Fathers 4 Justice Campaign". Political Studies. 62: 83–98. doi:10.1111/j.1467-9248.2012.01008.x. S2CID 142721825.
  19. Crowley, Jocelyn Elise (2009). "Conflicted Membership: Women in Fathers' Rights Groups". Sociological Inquiry. 79 (3): 328–350. CiteSeerX 10.1.1.516.7982. doi:10.1111/j.1475-682X.2009.00293.x.
  20. Gavanas, Anna (2004). "Fathers' Rights". In Kimmel, Michael; Aronson, Amy (eds.). Men and Masculinities: A Social, Cultural, and Historical Encyclopedia. Santa Barbara, CA: ABC-CLIO. p. 289. ISBN 978-1-57607-774-0.
  21. Collier, Richard; Sheldon, Sally (eds.) (2006). Fathers' Rights Activism and Law Reform in Comparative Perspective. Hart Publishing. pp. 1–26. ISBN 978-1-84113-629-5. {{cite book}}: |first2= has generic name (help)
  22. Collier, R; Sheldon S (2006-11-01). "Unfamiliar territory: The issue of a father's rights and responsibilities covers more than just the media-highlighted subject of access to his children". The Guardian. London. Archived from the original on 20 May 2008. Retrieved 2007-10-17.
  23. Mason, Christopher P. (2006). Crossing into Manhood: A Men's Studies Curriculum. Youngstown, OH: Cambria Press. ISBN 978-1-934043-30-1.
  24. Goldberg, Stephanie B. (1995). "Make Room for Daddy". American Bar Association Journal. 83 (2): 48–52.
  25. Kimmel, Michael S. (2006). Manhood in America: A Cultural History (2nd ed.). New York: Oxford University Press. p. 302. ISBN 978-0-19-518113-5.
  26. Berman, Judy (5 November 2009). "'Men's rights' groups go mainstream". Salon. Retrieved 31 May 2013.
  27. Fox, John (2004). "How Men's Movement Participants View Each Other". The Journal of Men's Studies. 12 (2): 103–118. doi:10.3149/jms.1202.103. S2CID 144761642.
  28. Gill, Rosalind (2007). Gender and the Media. Cambridge: Polity Press. p. 30. ISBN 978-0-7456-1915-6.

برای مطالعه بیشتر

[ویرایش]