تو
ظاهر
این مقاله شامل فهرستی از منابع، کتب مرتبط یا پیوندهای بیرونی است، اما بهدلیل فقدان یادکردهای درونخطی، منابع آن همچنان مبهم هستند. (فوریه ۲۰۲۳) |
در زبان فارسی ، تو ضمیر شخصی منفصل برای دوم شخص مفرد (مخاطب) است، که ضمیر متصل مرادف آن «ت» است. این ضمیر معمولاً زمانی به کار میرود که بین طرفین گفتگو، یک رابطه صمیمانه یا نزدیک وجود داشته باشد. برای احترام بیشتر، از ضمیر شما استفاده میشود.
کاربردهای ضمیر تو
[ویرایش]تو برای اشاره در حالتهای فاعلی، مفعولی، اضافی، و ندا به کار میرود:
- تو در حالت فاعلی: تو رفتی.
- تو در حالت مفعولی (غالباً بهجای تو را، و ترا):
- تو در حالت اضافی: کتاب تو.
ضمیر «تو» در زبان های ایرانی
[ویرایش]- پارسی باستان: تووتم (tuvtam)؛
- اوستا: توم (tûm)، توام (tvâm)، تو (tù)، توه (tava)، توم (tum)، توم (tvem)؛
- ایرانی باستانی: توه (tava)؛
- پازند: تو (tô)؛
- هندی باستان: توم (tvâm)، توه (tava)؛
- ارمنی: دو (du)؛
- کردی: تو (tu)؛
- پشتو: ته (ta)؛
- استی: دو (du) و دی (di)؛
- نیزاستی: دئه (dae)؛
- گیلکی: تو (tû)
- طبری (مازندرانی):ته (te) , تو (tu)
منابع
[ویرایش]- دهخدا، علیاکبر. لغتنامهٔ دهخدا - جلد پنجم (تنک جنگل-حداد)، چاپ اول از دوره جدید (۱۴ جلدی). تهران: مؤسسهٔ انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۹. شابک ۹۶۴−۰۳−۹۹۰۵−۱
- محمد، معین. فرهنگ فارسی (متوسط) - جلد اول (آ-خ)، چاپ هفتم. تهران: مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۴.