افسونزدایی
بخشی از سلسلهمقالات درمورد: |
جامعهشناسی |
---|
افسونزدایی (به انگلیسی: Disenchantment) و (به آلمانی: Entzauberung) در علوم اجتماعی عبارت از عقلانیت فرهنگی و کاهش ارزش دین در جامعه مدرن است. ماکس وبر برای توصیف ویژگیهای جامعه مدرنیزه، بوروکراتیک و سکولارشدهٔ غربی این اصطلاح را از فریدریش شیلر وام گرفته است.[۱] به گفته وبر، در جامعه غربی، درک علمی بیش از باور ارزش دارد و فرایندها به سمت اهداف عقلانی سوق داده میشوند، برخلاف جامعه سنتی که در آن جهان به عنوان یک باغ بزرگ افسون شده باقی میماند.[۲]
دوسوگرایی روشنگری
[ویرایش]ارزیابی دوسوگرایانهٔ وبر از فرایند افسونزدایی به عنوان مثبت و منفی[۳] توسط مکتب فرانکفورت در بررسی عناصر خودویرانگر در روشنگری عقلگرایی مورد توجه قرار گرفت.[۴]
یورگن هابرماس متعاقباً تلاش کرده است تا در مواجهه با افسونزدایی، پایهای مثبت برای مدرنیته بیابد. حتی با قدردانی از درک وبر از اینکه در جامعه سکولار ایجاد و هنوز هم توسط «اشباح باورهای مذهبی مرده تسخیر شده است.»[۵] برخی افسونزدایی از جهان را فراخوانی برای تعهد اگزیستانسیالیستی و مسئولیت فردی در برابر خلأ هنجارگذاری جمعی میدانند.[۶]
مقدسسازی و تقدسزدایی
[ویرایش]افسونزدایی با مفهوم تقدسزدایی مرتبط است، به موجب آن ساختارها و نهادهایی مورد حمله قرار گرفته و از محبوبیت آنها کاسته میشود که باورهای معنوی را به آیینهایی هدایت میکنند که مروج هویتهای جمعی هستند. به گفته هنری هوبرت و مارسل موس، آیین قربانی شامل دو فرایند بود: مقدسسازی و تقدسزدایی. روند مقدسسازی به یک پیشکش نامقدس ویژگی مقدس میبخشد – تقدس – پل ارتباطی بین عوالم مقدس و نامقدس را فراهم میسازد. هنگامی که قربانی انجام شد، مراسم باید تقدسزدایی شود تا عوالم مقدس و نامقدس به مکانهای مناسب خود بازگردند.[۷]
افسونزدایی در سطح کلان عمل میکند، نه در سطح خرد مقدسسازی. همچنین بخشی از فرآیندی را از بین میبرد که به موجب آن عناصر اجتماعی پر هرج و مرج که در وهله اول به مقدسسازی نیاز دارند با دانش صرف به عنوان پادزهر خود ادامه میدهند؛ بنابراین، افسونزدایی را میتوان با مفهوم آنومی از امیل دورکیم مرتبط دانست: انحراف فرد از پیوندهایی که جامعه ایجاد میکند.[۸]
جادوی مجدد
[ویرایش]در سالهای اخیر، پارادایم وبر توسط متفکرانی به چالش کشیده شده است که میبینند فرایند «جادوی مجدد» در کنار فرایند افسونزدایی عمل میکند.[۹] بنابراین، افسون برای تغییر اساسی استفاده میشود چگونه حتی کار خدماتی با دستمزد کم تجربه میشود.[۱۰]
کارل یونگ نمادها را ابزاری برای بازگشت انسان از ناخودآگاه به دنیای تقدسزدایی میدانست.[۱۱] - وسیلهای برای بازیابی اسطوره و حس تمامیتی که زمانی برای مدرنیته افسونشده ایجاد میکرد.[۱۲]
ارنست گلنر استدلال کرده است اگرچه افسون کردن محصول اجتنابناپذیر مدرنیته بود ولی بسیاری از مردم نمیتوانند دنیای افسون شده را تحمل کنند و به همین دلیل مذهبهای مسحور مجدد را انتخاب کرد. مانند روانکاوی، مارکسیسم، ویتگنشتاینیسم، پدیدارشناسی و روششناسی مردمی.[۱۳] ویژگی چشمگیر این عقاید مسحور کننده مجدد آنست که همه آنها سعی میکنند خود را با طبیعتگرایی سازگار کنند یعنی به نیروهای فراطبیعی اشاره نمیکردند.[۱۴]
افسونزدایی به عنوان اسطوره
[ویرایش]جیسون جوزفسون- استورم، مورخ دین آمریکایی، تفسیرهای جامعهشناختی و تاریخی جریان اصلی را از مفهوم افسونزدایی و افسون مجدد به چالش کشیده است و اولی را اسطوره مینامد. جوزفسون- استورم استدلال میکند حتی پس از تطبیق با اعتقاد مذهبی، تحصیلات و طبقه، کاهشی در باور به جادو یا عرفان در غرب اروپا یا ایالات متحده وجود نداشته است.[۱۵] او در ادامه استدلال میکند بسیاری از نظریهپردازان تأثیرگذار افسونزدگی، از جمله وبر و برخی از اعضای مکتب فرانکفورت، نه تنها از جادو و جنبشهای غیبی اروپا آگاهی داشتند بلکه آگاهانه با آنها درگیر بودند.[۱۶] نظریهپردازان بنیادی افسونزدایی، مانند وبر و جیمز فریزر، دوگانگی سفت و سخت بین خردگرایی یا عقلانیت و تفکر جادویی تصور نمیکرد، آنها همچنین فرآیندی از افسون مجدد را برای معکوس کردن یا جبران افسونزدگی توصیف نکردند.[۱۷] به گفته جوزفسون- استورم، این اطلاعات نیازمند تفسیر مجدد ایده وبر در مورد افسونزدگی است که بیشتر به جداسازی و حرفهایگری جادو اشاره دارد.[۱۸]
جستارهای وابسته
[ویرایش]- اخلاق پروتستان و روح سرمایهداری
- اقتدار سهگانه
- تقدسزدایی
- تقدسزدایی دانش
- رمانتیسم
- شهرنشینی
- قفس آهنین
- معنویت عصر نو
پانویس
[ویرایش]- ↑ جنکینز، ۲۰۰۰
- ↑ وبر، ۱۹۷۱، ص ۲۷۰.
- ↑ کاس کاردی، ۱۹۹۲، ص ۱۹.
- ↑ بورا دوری، ۲۰۰۳، ص ۶۹.
- ↑ کالینز، ماکوفسکی، ۱۹۹۸، ص ۲۷۴.
- ↑ امبری، ۱۹۹۹، صص ۱۱۰–۱۱۱.
- ↑ بل، ۲۰۰۹، ص ۲۶.
- ↑ بل، ۲۰۰۹.
- ↑ لندی، ۲۰۰۹.
- ↑ اندری سات، ۲۰۱۵.
- ↑ یونگ، ۱۹۷۸، صص ۸۳–۹۴.
- ↑ کاس منت، ۲۰۰۷، ص ۲۰.
- ↑ هال، ۲۰۱۰.
- ↑ هال، ۲۰۱۰.
- ↑ جوزفسون- استورم، ۲۰۱۷.
- ↑ جوزفسون- استورم، ۲۰۱۷، صص ۲۱۵ و ۲۶۹–۲۷۰.
- ↑ جوزفسون- استورم، ۲۰۱۷، صص ۲۷۷–۲۷۸، ۲۹۸.
- ↑ جوزفسون- استورم، ۲۰۱۷، صص ۲۹۹–۳۰۰.
منابع
[ویرایش]پانوشتها
[ویرایش]کتابشناسی
[ویرایش]- Bell, Catherine (2009) [1997]. Ritual: Perspectives and Dimensions. New York: Oxford University Press. ISBN 978-0-19-973510-5.
- Borradori, Giovanna (2003). Philosophy in a Time of Terror: Dialogues with Jurgen Habermas and Jacques Derrida. Chicago: University of Chicago Press. ISBN 978-0-226-06664-6.
- Cascardi, A. J. (1992). The Subject of Modernity.
- Casement, Ann (2007). Who Owns Jung?.
- Collins, Randall; Makowsky, Michael (1998). "Max Weber: The Disenchantment of the World". In Smith, Murray E. G. (ed.). Early Modern Social Theory: Selected Interpretive Readings. Toronto: Canadian Scholars' Press. pp. 251–277. ISBN 978-1-55130-117-4.
- Embree, Lester, ed. (1999). Schutzian Social Science.
- Endrissat, Nada; Islam, Gazi; Noppeney, Claus (2015). "Enchanting Work: New Spirits of Service Work in an Organic Supermarket". Organization Studies. 36 (11): 1555–1576. doi:10.1177/0170840615593588. ISSN 1741-3044.
- Hall, John A. (2010). Ernest Gellner: An Intellectual Biography. London: Verso.
- Jenkins, Richard (2000). "Disenchantment, Enchantment and Re-Enchantment: Max Weber at the Millennium" (PDF). Max Weber Studies. 1 (1): 11–32. ISSN 1470-8078. JSTOR 24579711. S2CID 54039647. Archived from the original (PDF) on 23 November 2018. Retrieved 25 February 2021.
- Josephson-Storm, Jason Ā. (2017). Myth of Disenchantment: Magic, Modernity, and the Birth of the Human Sciences. Chicago: University of Chicago Press. ISBN 978-0-226-40336-6.
- Jung, C. G. (1978). Man and His Symbols.
- Landy, Joshua; Saler, Michael, eds. (2009). The Re-Enchantment of the World: Secular Magic in a Rational Age. Stanford, California: Stanford University Press.
- وبر, ماکس (1971) [1920]. جامعهشناسی دین.