افسانه محبت
نویسنده(ها) | صمد بهرنگی |
---|---|
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
مجموعه | قصههای بهرنگ |
موضوع(ها) | ادبیات داستانی |
گونه(های) ادبی | فراواقعگرایی |
تاریخ نشر | زمستان سال ۱۳۴۶ |
پس از | سرگذشت دومرول دیوانه سر |
پیش از | یک هلو و هزار هلو |
متن | افسانه محبت در ویکینبشته |
افسانه محبت داستانی برای نوجوانان، نوشتهٔ صمد بهرنگی است. این داستان در زمستان سال ۱۳۴۶ انتشار یافت.[۱]
افسانهٔ محبت رواگر قصهٔ پسر چوپانی به نام قوچعلی است که عاشق دختر پادشاه میشود، ولی به خاطر اختلاف طبقاتی از دربار رانده میشود. پس از مدتی دختر پادشاه بیمار میشود و حکیمی به پادشاه میگوید برای درمانش باید «افسانه محبت» برای دختر بازگو ولی هیچ افسانهای در آن شهر پیدا نمیشود. حکیم پادشاه را به سراغ چوپانی در دل کوهها و دشتها میفرستد تا بهواسطهی او دختر را از بیماری نجات دهند.
بهرنگی در این اثر معضلات ناشی از اختلاف طبقاتی را به تصویر میکشد و از تفاوت زندگی طبقات متوسط و مرفه جامعه سخن میگوید.
ترجمهها
[ویرایش]این کتاب توسط احسانالله آریَنزَی در مجموعهای سهداستانه با نام «دَ مَیَنی افسانه» به زبان پشتو ترجمه شدهاست.[۲][۳]
همچنین این کتاب در سال ۲۰۰۲ با نام «ئهفسانەی خۆشهویستی» به زبان کوردی (سورانی) توسط عدنان هنرور ترجمه شده است.[نیازمند منبع]
منابع
[ویرایش]چیرۆكی ئهفسانهی خۆشهویستی : Free Download, Borrow, and Streaming : Internet Archive
کوردیپێدیا - ئەفسانەی خۆشەویستی (kurdipedia.org)
- ↑ انتشارات کتاب کاروان بایگانیشده در ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۰ توسط Wayback Machine، بازدید: نوامبر ۲۰۰۸.
- ↑ لراو بر افغانستان بایگانیشده در ۴ دسامبر ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine، بازدید: نوامبر ۲۰۰۸.
- ↑ سه داستان ماهی سیاه کوچولو، کوراوغلو و کچل حمزه، افسانه محبت، در این ترجمه منتشر شدهاند.