کیانیان و سیستان
سیستان در اساطیر ایران و آئین زرتشت، اهمیت بسزایی دارد. در کتاب اوستا، درفقرات ۶۶–۶۹ یشتها، از خاندان کیانی مکرر یاد شده و سیستان و پیرامون دریاچهٔ هامون میهن اصلی خاندان کیانی معین شدهاست. درفقره ۶۶ زامیاد یشت چنین میخوانیم: «فر کیانی، از آن کسی است که شهریاری وی از آنجای که رو هیرمند دریاچه کیانسی (هامون) را پدیدمیآورد، برخاسته است.[۱][۲][۳] در این فقره صریحاً پادشاهی کیانی اراده شده و سیستان و پیرامون دریاچه هیرمند میهن اصلی خاندان کیانی معین شدهاست.[۴][۵] بنابراین تردیدی نیست که کیانیان از جمله کهنترین ساکنان آریایی هستند که در نخستین مرحلهٔ مهاجرت آریاییها از شمال به جنوب در حوزهٔ دلتای رود هیرمند (سیستان) ساکن شدهاند و در اینجا شالودهٔ پادشاهی و زندگی شهرنشینی را بنیاد گذاشتهاند و از اینجا روزگاری سراسر ایران بزرگ را اداره میکردهاند و بخش زیادی شاهنامه، وقف شرح شأن و شوکت پادشاهی خاندان کیانی (از کیقباد تا کیگشتاسپ پذیرنده و پشتیبان دین زرتشت) شدهاست.[۶][۷]
ملک محمود کیانی
[ویرایش]ملک محمود کیانی زمانیکه شهرهای نیشاپور و بر پیرامون آن چیرهٔ شد، خود را پادشاه مستقل خراسان و سیستان نامید و مشهد را پای تخت خویش قرار داد. ارتش منظمی مرکب از سوارهنظام و پیادهنظام با توپخانه قوی تشکیل داد. ملک محمود پس از سرکوبی مخالفان در مشهد تاجگذاری نمود. و «جیغه بر سر و سکه پادشاهی به سیم و زر زد و چون خود را منسوب به کیانیان میدانست، کلاه کیانی برای خود ترتیب داد.» و تاجی برسم کیانیان ۳۰ سدهٔ پیش از خود بر سر گذاشت.[۸][۹][۱۰][۱۱]
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ زامیاد یشت بند ۶۶
- ↑ پور داود، ابراهیم (۱۳۴۷). پشتها. ج. ۲. تهران. صص. ۲۲۱.
- ↑ شاهان کیانی و هخامنشی – محمد معین
- ↑ ایضاد، ص 243.
- ↑ دوستخواه، جلیل (۱۳۴۳). اوستا. تهران. صص. ۳۰۳.
- ↑ مشکور، محمدجواد، جغرافیای تاریخی ایران باستان، ص۶۴۷، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱.
- ↑ دبیرسیاقی، محمد، برگردان روایت گونه شاهنامه فردوسی به نثر، تهران، قطره، ۱۳۸۰.
- ↑ طهرانی، محمد شفیع. مرآت الواردات. ص. ۲۱۶.
- ↑ دکتر مهدی بهار، میراث خوار استعمار، ج ۲، ص ۶۴۲.
- ↑ سایکس، تاریخ ایران، ج ۲، ص ۳۵۶.
- ↑ الفنستون، افغانان، ص ۴۳۷