سوفیا آلکسینوا
سوفیا آلکسینوا | |||||
---|---|---|---|---|---|
نایبالسلطنه روسیه تزاری | |||||
سلطنت | ۸ ژوئن ۱۶۸۲ – ۲۲ سپتامبر ۱۶۸۹ | ||||
پیشین | فیودور سوم ( تزار) | ||||
Co-monarchs | پتر یکم و ایوان پنجم | ||||
زاده | ۲۷ سپتامبر ۱۶۵۷ مسکو | ||||
درگذشته | ۱۴ ژوئیهٔ ۱۷۰۴ (۴۶ سال) مسکو | ||||
آرامگاه | |||||
| |||||
خاندان | دودمان رومانوف | ||||
پدر | الکسی یکم | ||||
مادر | ماریا میلوسلوسکایا |
سوفیا آلکسینوا (روسی: Со́фья Алексе́евна؛ IPA: [ˈsofʲjə ɐlʲɪˈksʲejɪvnə]؛ ۲۷ سپتامبر [سبک قدیمی: ۱۷ سپتامبر] ۱۶۵۷ – ۱۴ ژوئیهٔ [سبک قدیمی: ۳ ژوئیهٔ] ۱۷۰۴[۱]) نایبالسلطنه روسیه از ۱۶۸۲ تا ۱۶۸۹، و سیاستمدار اهل روسیه تزاری بود.
سوفیا سومین دختر بازمانده تزار الکسیس از همسر اولش، ماریا میلوسلوسکایا بود پس از مرگ برادرش تزار فئودور سوم در ۷ مه ۱۶۸۲ سوفیا بهطور غیرمنتظره وارد سیاست روسیه شد و سعی کرد به سلطنت برسد .. در تغییر حاکم قبلی در سال ۱۶۷۶، سوفیا ممکن است به نفع برادرش، فئودور، عمل کرده باشد، زیرا شایعات مختلفی در مورد درخواست او از پدرش، تزار الکسیس در حال مرگ، وجود دارد که پیتر را وارث خود معرفی نکند. توانایی فئودور برای رهبری روسیه به دلیل ماهیت ضعیف و سلامت ضعیف او مورد تردید قرار گرفت. با گذشت زمان، توانایی ذهنی او به خوبی رشد کرد، در طول سلطنت کوتاه فئودور سوم (بین سالهای ۱۶۷۶ و ۱۶۸۲ میلادی)، بسیاری از مورخانمعتقدند، فئودور در واقع «تحت الحمایه خواهرش سوفیا حکومت میکرد». با زوال سلامت تزار جوان فئودور، افراد بیشتری برای مشاوره با او برخاستند و سوفیا متوجه شد که نفوذ او بهطور پیوسته در حال کاهش است. هنگامی که فئودور درگذشت سوفیا بلافاصله به صحنه سیاسی بازگشت. او در مراسم تشییع جنازه برادرش شرکت کرد و در حین انجام این کار غوغایی به پا کرد. در عصر سوفیا، اقوام زن تزار از دربار و سایر عرصههای سیاسی دور نگه داشته میشدند و مراسم تشییع جنازه بهطور سنتی بدون حضور زنان برگزار میشد. سوفیا در مراسم تشییع جنازه شرکت کرد و همزمان زنجیره ای از وقایع را موجب شد که منجر به نایب السلطنه شدن او میشد. حزب میلوسلاوسکی، که در اطراف خانواده فئودور و سوفیا جمع شده بود، از قیام استرلتسی استفاده کرد تا سوفیا را بر کرسی قدرت بنشاند. سوفیا سعی کرد خاندان سلطنتی و اشراف را متقاعد کند که باید تصمیم اخیر خود برای تاج گذاری پیتر را لغو کنند. او با اصرار بر اینکه اعلامیه پادشاهی پتر قوانین سلطنتی را با نادیده گرفتن برادرش زیر پا گذاشتهاست، پادشاهی مشترک ایوان و خودش پیشنهاد کرد. پس از رد سریع و متفق القول این پیشنهاد سوفیا برای کمک و حمایت به سراغ نیروهای نظامی رفت. سلب ناعادلانه حقوق ایوان به عنوان یک کاتالیزور برای سربازان ناراضی و ناامید عمل کرد. مسائل متعدد، از جمله تاکتیکهای انگیزشی بیرحمانه و عدم استراحت، مردم را به مخالفت خشونتآمیز علیه انتخاب «ناعادلانه» پیتر سوق داد. پس از شورش استرلتسی، در ۲۵ ژوئن ۱۶۸۲، مجلس شورای ملی مرکب از اعضای حاضر ولایات در مسکو تشکیل شد و به اتفاق آراء ایوان را به عنوان تزار اول و پتر را به عنوان تزار دوم انتخاب کردند. از آنجا که هر دو هنوز کودک بودند، و سوفیا در زمان مرگ فئودور تنها عضو بالغ خانواده حاکم تلقی میشد، فلذا سوفیا به عنوان نائبالسلطنه برگزیده شد.
زندگی شخصی[ویرایش]
رابطه سوفیا با شاهزاده گلیتسین لزوماً یک وابستگی عاشقانه نبود. گلیتسین خود همسر و یک خانواده بزرگ داشت. اوایل قرن هجدهم شایعاتی به وجود آورد که گلیتسین معشوقه سوفیا بودهاست. برخی دلایل این امر را در لحن مکاتبات سوفیا با او در سال ۱۶۸۹ میدانند. در هر صورت، روشن است دستکم زمانی که آنها در دوران حکومت فئودور با هم ملاقات کردند، یک رابطه عاشقانه بین آن دو شروع نشد. فئودور به گلیتسین اعتماد زیادی کرد و هیچ مدرکی وجود ندارد که سوفیا و واسیلی برخلاف آداب و رسوم عمل کرده باشند
سلطنت[ویرایش]
هنگامی که مؤمنان قدیمی در پاییز ۱۶۸۲ میلادی به شورشیان پیوستند و خواستار برگرداندن اصلاحات نیکون شدند، سوفیا کنترلش بر متحد سابق خود، شاهزاده ایوان خووانسکی، را از دست داد. پس از کمک به سوفیا در ماه مه، خووانسکی از نفوذ خود بر سربازان استفاده کرد تا دربار او را مجبور به فرار از کرملین مسکو کند. شورشیان استریلسی که شورش را برانگیختند، امیدوار بودند که سوفیا را خلع کنند و شاهزاده ایوان خوانسکی را به عنوان نایب السلطنه جدید بگمارند تا تمایل روزافزون آنها برای امتیازات را برآورده سازند. سوفیا با فراخوانی شبه نظامیان، به کمک فئودور شاکلوویتی، که پس از خووانسکی فرمانده ارتش شده بود، شورشیان را سرکوب کرد. سوفیا برای ساکت کردن احزاب ناراضی خوانسکی و دیگر چهرههای مرتبط با شورش را اعدام کرد. در طول هفت سال سلطنت خود، سوفیا سیاستهای بازداشت دهقانان فراری را کاهش داد که باعث نارضایتی اشراف شد. او همچنین برای سازماندهی ارتش تلاش کرد. سوفیا که بهطور قابل توجهی شیفته معماری سبک باروک شده بود، مسئولیت ایجاد آکادمی اسلاو-یونانی-لاتین را بر عهده گرفت، که اولین مؤسسه آموزش عالی روسی بود. مهمترین نکات برجسته سیاست خارجی او که توسط گلیتسین طراحی شده بود، پیمان صلح ابدی ۱۶۸۶ با لهستان، معاهده ۱۶۸۹ با چین و لشکرکشیهای کریمه علیه ترکیه بود. اگرچه سلطنت سوفیا توسط شاهزاده گلیتسین رهبری میشد، اما او شخصاً بر معاهدههای دیپلماتیک نظارت داشت.
سقوط[ویرایش]
نایب السلطنه سوفیا همواره نقش یک نایب السلطنه معمولی را حفظ میکرد و تزار واقعی هر سال در جایگاه خود رشد میکرد. در سن ۱۶ سالگی، پتر اول از گلیتسین خواست که در مورد همه موارد به او گزارش دهد و خانواده ناریشکین برای رسیدن به قدرت که مدتها انتظارش را میکشید آماده شد. در سال ۱۶۸۸زمیلادی، پتر شروع به قدرت گرفتن کرد و سوفیا از کنترل امور ناتوان ماند. در این دوره زمانی، نایب السلطنه تزار جوان را نادیده گرفت و به او اجازه داد تا گاردهای پرئوبراژنسکی و سمنوفسکی خود را در پرئوبراژنسکوی آموزش دهد. اگرچه برخی از مورخان ادعا میکنند که سوفیا تلاشهای آگاهانهای برای خنثی کردن پتر، و حذف او از دنیای سیاسی انجام دادهاست، مع الوصف صحت این مدعی همچنان نامشخص است. سوفیا و حزبش دربارهٔ تاج گذاری او به عنوان تزارینا صحبت کرده بودند، و در اوت ۱۶۸۷ سعی کردند استرلتسی را متقاعد کنند تا رسماً چنین امری را درخواست کند. سوفیا و حامیانش در سال ۱۶۸۸ میلادی خود را در حال افول دیدند، زیرا جنگ کریمه شورش و ناآرامی را برای مسکو به همراه داشت. در این شرایط، پتر ازدواج کرده بود و خود را برای حکومت آماده میکرد و ایوان پنجم پدر دختری شد و هر گونه ادعای احتمالی برای تاج و تخت را از آن شاخه حذف کرد. تنش بین این دو جناح ادامه یافت تا اینکه پتر اول ۱۷ ساله شد، در این زمان بستگان ناریشکین خواستار کنارهگیری سوفیا شدند. در پاسخ، شاکلوویتی به سوفیا توصیه کرد که خود را تزارینا اعلام کند و سعی کرد استرلتسی را به قیام جدیدی وادار کند. با این حال، بیشتر واحدهای استرلتسی، مرکز مسکو را به سمت حومه پرئوبراژنسکویه و بعداً به سمت لاورای ترویتسه-سرگیوا، جایی که تزار جوان در آن زندگی میکرد، ترک کردند. سوفیا که احساس کرد قدرت از دستانش میلغزد، نمایندگانش را نزد پتر فرستاد و از او خواست که در کرملین به او بپیوندد. او صراحتاً پیشنهادات او را رد کرد و خواستار اعدام شاکلویتی و تبعید گلیسین شد. پس از اینکه سوفیا موافقت کرد او دستگیر شد و مجبور به تبعید در صومعه نوودویچی شد. سوفیا ممکن است آخرین تلاش خود را برای حفظ قدرت انجام داده باشد، اگرچه صحت این مدعی نامشخص است. سرنوشت او ده سال بعد مشخص شد، زمانی که استرلتسی تلاش کرد تا او را در زمان غیبت پیتر از کشور به قدرت در کرملین بازگرداند. این قیام با دستی آهنین سرکوب شد و به زودی اجساد شورشیان را جلوی پنجرههای صومعه سوفیا آویزان کردند. پس از این ماجرا او را در سختترین حالت انزوا نگه داشتند و راهبههای دیگر به جز روز عید پاک اجازه دیدن او را نداشتند. او شش سال بعد در صومعه نوودویچی درگذشت.
سوفیا آلکسیوانا در رسانهها[ویرایش]
او به صورت تخیلی در رمان «آهو و دیگ» رماننویس چینی جین یونگ به تصویر کشیده شد که در آن قهرمان جوان وی شیائوبائو به روسیه رفت و به او کمک کرد تا علیه برادر ناتنیاش پیتر اول کودتا را رهبری کند. گفته میشود که این رویداد منجر به صلح بین امپراتوری چینگ و روسیه در معاهده نرچینسک شد. ونسا ردگریو شخصیت سوفیا آلکسیاونا را در مینیسریال پیتر کبیر در سال ۱۹۸۶ به تصویر کشید. بازی او نامزد جایزه امی برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن در یک مینی سریال شد.
منابع[ویرایش]
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Sophia Alekseyevna of Russia». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۹ ژانویه ۲۰۲۲.