ریشه (ابهامزدایی)
ظاهر
معنای ریشه را در ویکیواژه، واژهنامهٔ آزاد، ببینید.
معانی ریشه:
- بیخ و بن هر چیز.
- هرگاه عددی به توان n مشخص برسد، میگوییم که آن عدد ریشه nام حاصل توان است.
- ریشه تابع به هر یک از جوابهای یک معادله، ریشه میگویند.
- در نظریه گرافها گره ابتدایی هر درخت را «ریشه» میگویند.
رایانش
[ویرایش]- استاندارد سلسله مراتب سیستم فایل در لینوکس در رایانه معادل کلمه انگلیسی root استفاده میشود.
- دایرکتوری ریشه
- درخت (ساختار داده)
- کاربر ممتاز یا کاربر ریشه
- روتکیت
جستارهای وابسته
[ویرایش]- ریشهها (ابهامزدایی)
- ریشهها (آلبوم سپولترا)
- ریشهها (ترانه ایمجین دراگنز)
- ریشهها (مجموعه تلویزیونی ۱۹۷۷)
- ریشهها (مینیسری ۲۰۱۶)
دیگر کاربردها
[ویرایش]- ریشه در گیاهشناسی یکی از قسمتهای گیاه میباشد.
- در زبانشناسی واژهای کهن یا بنیادین است که یک لغت امروزی از آن گرفته شدهاست.