فهرست توهینهای نژادی
این ۲ دربردارندهٔ فهرستی از ارجاعات عمومی است، اما از یادکردهای درونخطی کافی بهرهمند نیست. (نوامبر ۲۰۲۳) |
این مقاله میتواند با ترجمهٔ متن از مقالهٔ متناظر در انگلیسی گسترش یابد. برای مشاهدهٔ دستورالعملهای مهم ترجمه روی [گسترش] کلیک کنید.
|
در این نوشتار، فهرستی از برخی اصلاحات تحقیرآمیز که نژاد یا احیاناً ساکنان منطقهای خاص را به منظور تحقیر یا توهین به اهالی آن مناطق، مینهند یا مینهادهاند؛ آورده میشود.
بسیاری از این موارد که با پسوند «خور» وجود دارد مربوط به خوردنیهای تابویی است که گروه مخاطب آن را مصرف میکنند یا در گذشته مصرف میکردهاند یا تنها جهت تمسخر به مصرف آن منتسب شدهاند.
ا
[ویرایش]- ازبک
- در فارسی به معنای «زشت» نیز بهکار رفته است.[نیازمند منبع]
- الیگاتور
- یک شخص سیاهپوست، به خصوص یک کودک سیاهپوست. بیشتر در ایالاتهایی مانند فلوریدا استفاده میشود. این واژه برای اولین بار در اوایل قرن بیستم استفاده شد، هرچند برخی از این اصطلاحات را در اواخر قرن نوزدهم نیز مطرح کردند.[۱]
ب
[ویرایش]- بربرها
- به تمامی اقوام شمالی آفریقا - نواحی شمالی شبهجزیره بالکان وشبهجزیره ایتالیا - گفته میشود که از دریای سیاه تا شبهجزیره ایبری گسترده بودند.[نیازمند منبع]
- بلغاروفیل
- یک اصطلاح مورد استفاده برای افرادی که در مقدونیه و منطقه رودخانه پوموراولیه خود را به عنوان بلغارها معرفی میکنند.
پ
[ویرایش]- پاکی
- در بریتانیا، کانادا و ایرلند به پاکستانیها و نیز مردمان هندی گفته میشود (در برخی موارد هم برای اهالی خاورمیانه استفاده میشود).[۲][۳][۴][۵]
- پفیکه
- در استرالیا به پروسها (تاریخی) و به کل به آلمانیها گفته میشود.
ت
[ویرایش]- تکفیری
- این واژه در ادبیات سیاسی روز در توصیف گروههایی در حال رشد از مسلمانان تندرو و طلاب انشعابی سنی و متمایل به وهابیت است که از آنان با نام «سلفی - تکفیری» یاد میشود. سلفی - تکفیریها ورای نگاه سنتی به فقه، حق تکفیر و صدور حکم ارتداد دیگر مسلمانان را برای خود محفوظ میدانند و بر اجرای مجازاتهای مربوط به آن مانند اعدام راساً اقدام میکنند.[نیازمند منبع]
تازی شیوهٔ تلفظ ایرانیان از نام قبیله طایی است، قبیله طایی نخستین عربهایی بودند که ایرانیان در عصر پیش از اسلام با آنها مواجهه داشتند. بعداً در زمان تجاوز اعراب و خلافتشان در ایران این واژه را ایرانیان برای همه عربها بکار میبردند.
ج
[ویرایش]- جهود
- به معنی یهودی یا کسی که دین موسی را پذیرفته گفته میشود.
چ
[ویرایش]ح
[ویرایش]د
[ویرایش]- داگو
- اصطلاحی است که در مناطقی از ایالات متحده در اشاره به ایتالیاییها، اسپانیاییها، یونانیها، پرتغالیها و مالتیها استفاده میشود. آمریکاییها، در اولویت اول برای ایتالیاییها و افراد ایتالیاییتبار استفاده میکنند.[۸][۹][۱۰][۱۱]
ر
[ویرایش]- رافضی
- اصطلاحی است که برخی از مسلمانان در اشاره به شیعیان، از آن استفاده میکنند. این واژه، از ریشه «رفض»، به معنای رد کردن آمده، و نخست بار زیدیان، همه شیعیانِ غیر از خود را رافضی گفتند؛ زیرا امامت زید بن علیرا رفض میکردند. (شاید) از اینجا این نام برای شیعه به وجود آمد. شیعه آن را نمیپسندد، چرا که بهتدریج از معنای اصلیاش منحرف و کنایهای از ترک مذهب گشته است؛ یعنی فرد مورد نظر از دین دور شده است و کلمهای مترادف کلمه خوارج است که به گروهی از مسلمانان میدهند. اما برخی از شیعیان، به استناد گروهی از روایات، رافضی بودن با معنای رد کردن خلفای ثلاثه را مدح خود میدانند.
- ردنک
- یک اصطلاح توهینآمیز خطاب به سفیدپوستان است که در جوامع آمریکای شمالی کاربرد دارد.
ز
[ویرایش]- زاغول
- در فارسی به صورت تحقیرآمیز برای کسانی بهکار میرود که چشمهای روشن، سبز و آبی، دارند.
- زردنبو
- در فارسی به صورت تحقیرآمیز برای کسانی بهکار میرود که موهای بلوند و روشن دارند.
س
[ویرایش]- سیاهبرزنگی
- در فارسی به صورت تحقیرآمیز برای اشاره به فرد سیاهپوست بهکار میرود.
سیاتو… هجوشدهٔ سیاه تو… به صورت تحقیر و تعریف برای شناساندن فردی سیاهپوست و هم چنین کاکاسیاه هم گفته شده است.
سندنیگر
یک اسم در زبان انگلیسی است. قابل ذکرترین استفادهٔ آن، برای خطاب کردن مردمان خاورمیانه (به خصوص مردمان عرب) به منظور تحقیر بوده است.
ش
[ویرایش]- شیکسا
- یک لغت ییدیش یا لهستانی است که به زبان انگلیسی وارد شده است. این لغت به معنای «زن غیریهود» است که معمولاً با دید منفی همراه است. معمولاً شیکسا به زن غیریهودی (جنتیل) گفته میشود که بسیار جذاب بوده و برای مردان یهودی برای دوستی یا ازدواج وسوسهآمیز است. از آنجا که در شریعت یهود، یهودی بودن از طریق مادر منتقل میشود بسیاری از روحانیون یهودی شیکساها را به عنوان خطری جدی برای بقای یهودیت میدانستند زیرا در صورت ازدواج مردان یهودی با آنان، فرزند این رابطه دیگر یهودی تلقی نمیشود.
ع
[ویرایش]ک
[ویرایش]- کایک
- اصطلاحی توهینآمیز خطاب به یهودیان است. نخستین کاربرد ثبت شده این واژه به سال ۱۹۰۰ و ۱۹۰۴ برمیگردد.
- کو مو
- به معنی لغوی «مو قرمز»، واژهای است که در ژاپن، مالزی، سنگاپور و تایوان جهت توصیف مردمان سفیدپوست بکار برده میشود.
- کاکا سیاه
- اصطلاحی توهین آمیز خطاب به سیاه پوستان
- کرکر
- اصطلاحی (اغلب) توهین آمیز خطاب به سفید پوستان
گ
[ویرایش]- گوی
- لفظی است که در تورات برای نامیدن یک ملت یا قوم استفاده میشود. معنی لغوی آن میتواند «غریبه» یا «غیر یهود» نیز باشد. به صورت جمع معمولاً این لغت برای غیریهود استفاده میشود (Exodus ۳۴:۲۴)، که معادل واژه «جنتیل» (Gentile) است.
- گویدو
- یک اصطلاح زبان عامیانه اغلب موهن برای طبقه کارگر شهری ایتالیایی آمریکایی است. گیدو کلیشهای چند وجهی است. در اصل به عنوان یک اصطلاح تحقیرآمیز برای آمریکاییهای ایتالیاییتبار به کار گرفته میشده است.
ل
[ویرایش]ن
[ویرایش]- نیگر
- یک اسم در زبان انگلیسی است. قابل ذکرترین استفادهٔ آن، برای خطاب کردن سیاهپوست (به خصوص مردمان آفریقای سیاه) به منظور تحقیر بوده است.
- ناصبی
- واژهای است که به کسی که با علی بن ابیطالب یا امامان شیعه دشمن باشد گفته میشود.
و
[ویرایش]- واسپ
- ساختهشده از سرواژهٔ «سفیدپوستان انگلوساکسون پروتستان» عنوانی غیررسمی و بعضاً تحقیرآمیز است که برای اشاره به طبقهٔ بانفوذ و بالادست «آمریکاییان سفیدپوست» از نسل «انگلیسیهای پروتستان» بهکاربسته میشود. این عنوان برای گروهی به کار برده میشود که به باور برخی کنترلی بیاندازه بر جامعه، سیاست و اقتصاد ایالات متحده دارند.
- وایت ترش
- یک لفظ تحقیرآمیز نژادی انگلیسی آمریکایی در اشاره به سفیدپوستان فقیر، خصوصاً در مناطق روستایی جنوب آمریکاست، که تلقین گر طبقه اجتماعی و سطح پایین زندگی آنان است. این لفظ به رانده شدگان از جامعهٔ آبرومند اشاره دارد که در حاشیههای نظم اجتماعی زندگی میکنند، کسانی که از آنجا که ممکن است مجرم، غیرقابل پیشبینی و بیاحترام به اقتدار، چه سیاسی، حقوقی یا اخلاقی، باشند خطرناک شمرده میشوند.[۱۵] این لفظ غالباً یک لفظ تحقیرآمیز نژادی است،[۱۶] ولی ممکن است از سوی سفیدپوستان طبقه کارگری بهطور مطایبه آمیز در اشاره به خودشان به منظور توصیف اصل و نسب یا شیوهٔ زندگی شان به کار رود.[۱۷][۱۸][۱۹][۲۰]
- وِتبَک
- (به معنای تلویحی «خیسپُشت از عرق») اصلاحی تحقیرآمیز در زبان انگلیسی که به کارگران و مهاجران عمدتاً غیرقانونی هیسپانیک مقیم آمریکا گفته میشد.[۲۱]
ه
[ویرایش]- هاائول
- واژه ای در زبان هاوایی است و به فردی گفته میشود که دارای شرایط زیر باشد: سفیدپوست، آمریکایی، انگلیسی، یا بهطور کلی بیگانه.
ی
[ویرایش]- یانکی
- اصطلاحی عامیانه، و نامی است که مردم انگلستان به استهزا مردم اتازونی را به آن نامیدند و بعدها از طرف جنوبیهای آمریکا به شمالیها داده شد. اکنون در نقاط مختلف جهان این نام از روی استهزا و خشم به مردم آمریکا گفته میشود.[۲۲][۲۳]
منابع
[ویرایش]- ↑ (Spears 2001, p. 6)
- ↑ مریم-وبستر pak
- ↑ Ayto & Simpson (2010), p. 209, "Paki"
- ↑ Bhatia, Rajni (11 June 2007). "After the N-word, the P-word". BBC News. Retrieved 1 November 2013.
- ↑ Rahat Husain. "Muslims flee Northern Ireland to escape anti-Islam violence". Communities Digital News.
- ↑ Kasschau, Anne; Eguchi, Susumu (8 December 2015). Using Japanese Slang: This Japanese Phrasebook, Dictionary and Language Guide Gives You Everything You Need To Speak Like a Native!. Tuttle Publishing. p. 60. ISBN 978-1-4629-1095-3. Retrieved 1 February 2018.
- ↑ "Haji definition from Double-Tongued Dictionary".
- ↑ Oxford Advanced Leaner's English–Chinese Dictionary (published in 1987), p. 292.
- ↑ It is used in the American film Valkyrie (2008) by the character Field Marshal Wilhelm Keitel (portrayed by Kenneth Cranham) who says that some officer should "shoot that dago bastard" (meaning Italian dictator Benito Mussolini)
- ↑ "HYBRID: "My kids are still called dagoes": historical responses to an irksome racial slur". YouTube.com. 1 September 2022. Archived from the original on 4 February 2023. Retrieved 4 February 2023.
- ↑ Carabott, Sarah (24 September 2023). "'Animal-like parasites' – How Maltese were treated in Australia before WWII". Times of Malta. Archived from the original on 24 September 2023.
- ↑ Tripp, Elise Forbes. Surviving Iraq: Soldiers' Stories. Interlink Publishing. p. 22.
- ↑ Bailey, Richard W. (2012). Speaking American a History of English in the United States. Oxford: Oxford University Press, USA. p. 144. ISBN 978-0-19-991340-4. Retrieved 30 August 2012.
- ↑ Kockel, Ullrich; Craith, Máiréad Nic (2004). Communicating Cultures, Volume 1 of European Studies in Culture and Policy. Münster: LIT Verlag Münster. p. 48. ISBN 978-3-8258-6643-3. Retrieved 1 November 2013.
- ↑ Matt Wray, Not Quite White: White Trash and the Boundaries of Whiteness (2006) p. 2
- ↑ John Hartigan Jr, "Who are these white people?: 'Rednecks,' 'Hillbillies,' and 'White Trash' as marked racial subjects." in Ashley W. Doane and Eduardo Bonilla-Silva, eds. (2003). White Out: The Continuing Significance of Racism. Psychology Press. pp. 95–111.
{{cite book}}
:|author=
has generic name (help) - ↑ Lamar, Michelle and Wendland, Molly (2008). The White Trash Mom Handbook: Embrace Your Inner Trailerpark, Forget Perfection, Resist Assimilation into the PTA, Stay Sane, and Keep Your Sense of Humor.
{{cite book}}
: نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ Mickler, Ernest (1986). White Trash Cooking.
- ↑ Morris, Kendra (2006). White Trash Gatherings: From-Scratch Cooking for down-Home Entertaining.
- ↑ Marbry, Bill (2011). Talkin' White Trash.
- ↑ نماینده مجلس آمریکا از لاتین تبارها عذرخواهی کرد، بیبیسی فارسی
- ↑ یانکی | لغتنامه دهخدا[پیوند مرده]
- ↑ مولایی، زهرا (۲۰۲۳-۱۰-۱۱). «آن سوی سفید و سیاه؛ آنچه از نژادپرستی نمی دانیم». مجله بوکاپو. دریافتشده در ۲۰۲۴-۱۰-۰۲.