فضاهای عمومی


فضای عمومی (به انگلیسی: Public space) یک فضای اجتماعی است که بهطور کلی برای عموم مردم باز و قابل دسترسی است. فضايی است که مردم برای فعاليت های فردی و جمعی به آن میروند. جادهها (از جمله پیادهرو)، میدانهای عمومی، پارکها و سواحل را معمولاً فضای عمومی در نظر میگیرند. همچنین بهطور محدود، ساختمانهای دولتی که به روی عموم مردم باز میشود، مانند کتابخانههای عمومی، فضاهای عمومی هستند، هرچند تمایل دارند که مساحت محدود و محدودیت بیشتری برای استفاده داشتهباشند. اگر چه ساختمانهای خصوصی یا ملک قابل مشاهده از راهپلهها و خیابانهای عمومی میتوانند چشمانداز بصری عمومی را تحت تأثیر قرار دهند، اما فضای عمومی در نظر گرفته نمیشود، مثلاً، با تبلیغات در فضای باز. به تازگی، مفهوم فضای مشترک پیشرفت کردهاست تا تجربه عابران پیاده در فضای عمومی را که بهطور مشترک توسط خودروها و وسایل نقلیه و… مورد استفاده قرار میگیرد، افزایش دهد. فضای عمومی نیز به عنوان یک معیار برای نظریه انتقادی در رابطه با فلسفه، جغرافیای شهری، هنرهای تجسمی، مطالعات فرهنگی، مطالعات اجتماعی و طراحی شهری تبدیل شدهاست. اصطلاح «فضای عمومی» اغلب به معنای چیزهای دیگری مانند «محل جمع شدن»، که عنصر مفهوم بزرگتر فضای اجتماعی است، اشتباه است. [۱]
فیلمبرداری در فضاهای عمومی قانونی است؛ اما مراکز خرید که مالکیت خصوصی دارند اغلب برای فیلمبرداری نیازمند مجوز برای عکسبرداری و فیلمبرداری هستند.[۲]
حق استفاده از فضاهای عمومی
[ویرایش]ضوابط و قوانین فضاهای عمومی در ایران
[ویرایش]در ایران فضاي عمومی فضای باز و در دسترس عموم است که ممکن است شکلها و نامهای متفاوتی داشته باشد: پارک، ميدان، بازارچه، کافه يا مرکز فرهنگی نمونههایی از فضای عمومی در ایران هستند. ممکن است تحت مالکيت عمومی يا خصوصی باشند، اما به هر حال به روی مردم باز هستند. اين فضاها ممکن است به صورت برنامهريزی شده خلق شده باشند يا به صورت خودجوش و در نتيجه استفاده مکرر مردم از يک فضا برای يک فعاليت معين به وجود بيايند، مثل برخی پاتوقها و مکانهای مکث و گپ زدن محلي و .... [۳]
بیشتر فضاهای عمومی در جمهوری اسلامی ایران برای عموم مردم در دسترس هستند. به جز فضاهایی که با ایجاد محدودیتهایی مانند محدودیت از نظر ایدئولوژیکی مانع از حضور تمام افراد میشوند. برای مثال مسجدها که ورود برای افراد کافر ممنوع است.[۴]
حق عبور مشترک
[ویرایش]در کشورهای شمال اروپا، مانند نروژ، سوئد، فنلاند و همچنین استونی، به دلیل وجود قانون آزادی پرسه زدن (حق عبور و مرور مشترک) همه مناطق طبیعی به عنوان فضای عمومی در نظر گرفته میشوند.[۵]
تعریف در انگلستان
[ویرایش]در بریتانیا «فضای عمومی» شامل هر بزرگراه و هر فضا یا مکان دیگری است که در یک زمان عموم مردم به آن دسترسی داشته یا اجازه دسترسی به آن را دارند، خواه با پرداخت وجه یا غیر آن.[۶]
هنجارهای اجتماعی در فضاهای عمومی
[ویرایش]در بعضی فرهنگها هیچ انتظاری از حریم شخصی در یک فضای عمومی وجود ندارد؛ با این وجود بیتوجهی مدنی فرآیندی است که افراد به موجب آن میتوانند حریم شخصی خود را در یک جمعیت حفظ کنند.
جنجالهای محدودیت در استفاده از فضاهای عمومی
[ویرایش]فضای عمومی معمولا میان افراد به اشتراک گذاشته میشود و برای استفاده همهی جامعه ایجاد میشود. در حالی که فضای خصوصی متعلق به افراد یا شرکتها است. این فضا برای طیف وسیعی از انواع مختلف تفریح و سرگرمی ساخته شده است. محدودیتهایی در فضای عمومی در جهت جلوگیری از وقوع اقدامات خاص اعمال میشود؛ رفتار عمومی که نفرتانگیز یا خارج از شخصیت است (به عنوان مثال، مصرف مواد مخدر و الکل، ادرار کردن، برهنگی در ملاء عام و ....).[۷]
مکانی برای دموکراسی
[ویرایش]جغرافیدانان انسانی استدلال کردهاند که با وجود محرومیتها که بخشی از فضای عمومی هستند، با این حال میتوان آن را به عنوان یک فضا که در آن دموکراسی امکان پذیر است، تصور کرد.[۸]در حالی که دموکراسی و فضای عمومی کاملاً منطبق نیستند، این پتانسیل تلاقی آنهاست که از نظر سیاسی مهم می شود. جغرافی دانان دیگری مانند گیل ولنتاین بر عملکرد و دیده شدن در فضاهای عمومی تمرکز کردهاند که یک جزء نمایشی یا «فضای ظاهر» را به ارمغان میآورد که در عملکرد یک فضای دموکراتیک نقش اساسی دارد.[۹]
خصوصیسازی
[ویرایش]یک فضای عمومی با مالکیت خصوصی، یک فضای عمومی برای همه است اما متعلق به یک نهاد خصوصی (معمولا یک توسعه دهنده املاک). تبدیل فضاهای عمومی که مالکیت عمومی دارند به فضاهای عمومی با مالکیت خصوصی به عنوان خصوصیسازی فضای عمومی شناخته میشود که یک نتیجه رایج توسعه مجدد شهری است.[۱۰]
فضاهای نیمهخصوصی
[ویرایش]در معنای گستردهتری از فضای عمومی، فضای عمومی میتواند شامل مکانهایی شود که در صورت پرداخت هزینه، همه میتوانند به آنجا بروند، مانند کافه، قطار و یا سینما. مغازه نمونهای است از آنچه بین این دو معنا قرار دارد. همه میتوانند بدون الزام به خرید وارد شوند و به اطراف نگاه کنند، اما تشخیص فعالیتهای غیر مرتبط با هدف مغازه در اختیار مالک است.
سالنها و خیابانها (از جمله راهروها) در یک مرکز خرید ممکن است به عنوان یک مکان عمومی اعلام شوند و ممکن است حتی زمانی که مغازهها بسته هستند باز باشند. به طور مشابه برای سالنها، سکوهای راه آهن و اتاقهای انتظار حمل و نقل عمومی؛ گاهی اوقات یک بلیط سفر مورد نیاز است. کتابخانه عمومی یک مکان عمومی است. ایستگاه استراحت یا ایستگاه کامیون یک فضای عمومی است.
برای این فضاهای "نیمه عمومی" ممکن است قوانین سخت گیرانهتری نسبت به فضای بیرون اعمال شود، به عنوان مثال. در مورد نوع لباس پوشیدن، تجارت، گدایی، تبلیغات، عکاسی، استفاده از اسکیت بورد و ....
سنجش میزان عمومیت یک فضای عمومی
[ویرایش]میزان عمومیت فضای عمومی، با توجه به شرایط تاریخی جامعه، حکومت سیاسی، شرایط اقتصادی (نیروهای سیاسی و بازار)، سنتهای فرهنگی و تجربه شخصی از فضا متفاوت است. یک فضای عمومی شهری هر چه بازتر، مثبتتر، فراگیرتر، دردسترستر، اجتماعیتر و سازگارتر (نرمتر) باشد، میزان عمومیت آن نیز بیشتر خواهد بود.[۱۱]
تغییرات فضای عمومی در تاریخ ایران
[ویرایش]بر اساس منابع موجود، به طور کلی میتوان تاریخچهی فضاهای عمومی در ایران را به دستههای زیر تقسیم کرد:
پیش از اسلام (دورهی ساسانی)
[ویرایش]فضاهای باز در این دوران به این سبب که همهی طبقات اجتماعی در همهی قسمتهای شهر، امکان حضور در آنها را نداشتند و همچنین این فضاها محل حضور روزانهی طبقات مختلف اجتماعی و برگزاری مناسبتها و رویدادهای گوناگون برای همه نبودند (حتی برای برخی مثل پیشهوران دارای محدودیتهایی بود)، نمیتوان آنها را جزو فضاهای عمومی در مقیاس شهری برشمرد. همچنین از آنجایی که هر طبقه، آتشکدهای اختصاصی داشته و حتی برخی از طبقات (مانند پیشهوران و بازرگانان) چندان پایین شمرده شدهاند که حق داشتن آتشکده اختصاصی نیز نداشتند چنین مکانهایی را نمیتوان فضایی عمومی در مقیاس شهری دانست.[۱۲]
بنابراین، به نظر میرسد که در شهر ایرانی پیش از اسلام، فضاهای جمعی و عمومی در مقیاس شهری، بسیار اندک و احتمالاً به معابر محدود میشد؛ هرچند که این معابر را نیز نمیتوان فضاهایی در مقیاس شهری دانست؛ زیرا به سبب تفکیک طبقاتی شهر، اغلب حوزهی نفوذ این معابر، در مقیاس محلی بودهاست.[۱۲]
ایران اسلامی تا پیش از ناصرالدین شاه
[ویرایش]قرن یکم تا چهارم قمری (دورهی خلف کای راشدین تا خلفای اموی)
[ویرایش]در ابتدای پیدایش شهر اسلامی در ایران، دو عامل نقش اساسی داشت. اولین آنها شعار برابری اجتماعی در اسلام بود که مهمترین بنیاد سازمان فضایی شهر ساسانی، مبتنی بر جامعهی طبقاتی را در هم ریخت و دیگری، سنت حضرت محمد در اهمیت بخشیدن به «جماعت» که آن را برای ساخت جامعه اسلامی ضروری میدانست.[۱۲]
بنای مسجد از نمودهای اسلام در تغییر کالبد شهرهای ایران به شمار میرود. آنچه در تمامی آن دوران قابل ذکر است، نقش مساجد به عنوان پایگاهی اجتماعی میباشد. در اکثر شهرها مسجد به گونهای قرار میگیرفت که چندین ورودی به بافت اطراف خود داشت و همواره محل گذر ساکنان منطقه بود و دیدارهای چهره به چهرهی روزمره در آن اتفاق میافتد. خیابانها نیز در این عصر محل تعاملات اجتماعی محسوب میشد. معابر شهری برای عموم قابل استفاده بود و زمینهای برای برگزاری رویدادهای آیینی پدید میآورد. منابع تاریخی به معابر شهری مشجر در قرن دوم قمری که برای تفریح از آنها استفاده میشده است، اشاره کردهاند.[۱۲]
میدان یکی دیگر از فضاهای شهری در ساختار شهرهای سدههای نخستین اسلامی محسوب میشد. میدانها گاه به مرکز برخی تجمعها نیز تبدیل میشد؛ اما تنها در صورتی که میدان در پیوند مستقیم با مسجد جامع یا بازار بود. اجرای برخی فرمانهای حکومتی، انجام مجازاتهای مجرمان و مواردی از این دست، کارکردهای اصلی میدان در آن دوران بود.[۱۲]
قرن چهارم تا هفتم قمری (دورهی خلفای عباسی)
[ویرایش]در این عصر که ایران شاهد رشدی چشمگیر در هنر، علوم و ادبیات بود، شهرنشینی و شهرها نیز از رونق بسیار یافتند. انتقال عناصر اصلی زندگی شهری به ربض، در این دوران، مهم ترین تغییر در شکل شهر ایرانی بود.[۱۲]
در این دوران حذف حیاط مساجد جامع (مساجد اصلی شهر و نه مساجد در مقیاس محلی) از جمع فضاهای باز جمعی در اغلب موارد، باعث شد تا میادین شهری با کارکرد جمعی پدید آیند. در این شهرها عناصر اصلی (بازار، مسجد جامع و مقر نمایندگان سیاسی- اداری) به شکلی هماهنگ، گرد یک میدانگاه جمع میشد و پیرامون هر یک از این بناهای یاد شده نیز فضاها یا کالبدهای تکمیلی و متلازم با آن قرار میگرفت. این میادین که در اواخر دورەی پیشین شکل گرفته بود، این بار به عنوان عنصری سازماندهندەی ساختار شهرهای جدید مطرح شد.[۱۲]
قرن هفتم تا یازدهم قمری
[ویرایش]با حملهی قوم مغول، ایران بیشترین حد از زوال و افول در شهرسازی را شاهد بود. فضاهای عمومی در این دوران به تدریج تکامل مییافت؛ به طوری که تنها محوطهی ارسنهای مذهبی به عنوان گونهی جدیدی از فضاهای جمعی شهری پدید میآمدند. همچنین فضاهای پیشین مانند میادین و معابر مشجر در ساختار کالبدی خود دچار تحول خاصی نشدند.[۱۲]
توسعهی ارسنهای مذهبی و عام المنفعه از مهمترین تحولات فضاهای جمعی این دوران بود. این توسعه با ساخت مدارس، خانقاهها، مساجد، دارالسیادهها، مقابر و دارالشفاها در مجموعهای واحد و گسترش شهر به سمت این هستههای جدید انجام میشد.[۱۲]
یکی دیگر از فضاهای جمعی این دوران همچون دورەی قبل میادین بودند که در کنار شهر یا شهرکهای جدید ساخته میشدند و بعداً عنصر سازمان دهندەی مجموعههای شهری بودند. این گونه از میدانها مانند باغ میدان و میرچخماق در یزد، صاحب آباد در تبریز و میدان حسین در کنار لشگرگاه و دارالعمارهی حکومتی بودند و محل تمرینهای نظامی، ورزش و تفریح و بعضی اجتماعات عمومی محسوب میشدند.[۱۲]
قرن یازدهم تا سیزدهم قمری (دورهی صفویه)
[ویرایش]فضاهای جمعی شهری در دوران صفویه تحت تأثیر شرایط سیاسی جدید حاکم بر ایران، یعنی احیای هویت جمعی و ایجاد وحدت جمعی، دگرباره تحولی بنیادین یافت. به طوری که پلها، باغهای عمومی و باغ ـ مزارها همچون گونههای جدیدی از این گونه فضاها سر بر آوردند. همچنین فضاهای پیشین مانند خیابانها و میادین، کارکردهای جدیدی یافتند، مانند برگزاری جشنها و آیینها در مقیاس شهری و توقف و تفریح. علاوه بر این، تغییرات بنیادین در کالبد خیابانها و میادین (هندسه و طراحی جدید) زمینهی مناسبی برای تحولات کارکردی مذکور فراهم میآوردند.[۱۲]
الگوی خیابانی چهارباغ یکی از نوآوریهای این عصر محسوب میشود و کاملترین نمونهی آن در اصفهان است. دراین طرح، خیابان بیش از آنکه معبری برای عبور باشد، به عنوان محلی برای توقف و تفریح در نظر گرفته شده بود؛ به طوری که برخی از گردشگران مانند اولئاریوس پیش از آنکه چهارباغ را خیابان بنامد، مینویسد: "... نزدیک پل زاینده رود باغ وسیع و جالبی به نام چهارباغ وجود دارد" سایر گردشگران نیز براینکه این خیابان گردشگاهی عمومی است، تاکید کردهاند. این خیابان علاوه بر تفریح، محلی برای برگزاری مراسم آیینی و حکومتی نیز بود: مانند مراسم عید قربان و بخشی از مراسم سوگواری امام حسین و همچنین مراسمی نظیر جشن گل و جشن آب پاشان و بدرقهی شاه هنگام رفتن به سواری و شکار.[۱۲]
میادین شهری نیز یکی دیگر از فضاهای جمعی در شهرهای صفوی است. پیشتر ملاحظه شد که از اواخر قرن چهارم قمری میادین شهری مهمترین و بزرگترین فضای جمعی در مقیاس شهر بودند. آنچه میادین دورەی صفوی را به خصوص در اصفهان و قزوین متمایز میکند، کاربریها و کالبد جدیدی است که برای آن کاربریها تعریف میگردد.[۱۲]
یکی دیگر از فضاهای جمعی جدید در عصر صفوی پلها ست. دراین دوران پل علاوه بر کارکرد تاریخی خود یعنی اتصال دو نقطه و فراهم آوردن امکان عبور، کارکرد جدید پل ـ توقف یا پل ـ استقرار مییابد. گرچه در تاریخ ایران مفهوم پل ـ سکونت وجود داشته است، ولی پل ـ توقف به عنوان مفهومی جدید در عصر صفوی سر بر آورد.[۱۲]
اتفاق دیگر در عصر صفوی، حذف محدودیت ورود شهروندان به باغهای شاهی بود. به ادعای برخی از گردشگران برای مردم عادی این امکان وجود داشت که آزادانه در ایامی از سال وارد باغهای شاهی اطراف چهارباغ شوند و حتی از میوههای آنجا نیز استفاده کنند.[۱۲]
قرن سیزدهم قمری (دورهی قاجار تا پیش از ناصرالدین شاه)
[ویرایش]تا اواسط عصر قاجار و درست پيش از ورود تجدد، زندگی در شهرهای ايران عموما بر اساس اقتصاد سنتی و شيوههای قرون وسطايی اجتماعی و سياسی خود باقی بود. اما ورود قدرتهای خارجی به صحنه سياسی ايران و نفوذ عوامل اقتصادی و فكری همراه آنان در ساختار زندگی شهری ايرانی، موجب پيدايش سبک تازهای در طراحی فضاهای معماری، باغسازی، طرح قصرها و خانهها، ميادين و در نهایت فضاهای عمومی نيز گرديد که البته عمدهی این تغییرات در دورهی حکومت ناصرالدین شاه اتفاق افتاده است.[۱۳]
دورهی حکومت ناصرالدین شاه
[ویرایش]فضاهای عمومی مدرن که با اولین تغییرات در عصر ناصری آشکار میشوند. رفتهرفته و در کنار انسانها تغییر میکنند و تکمیل میشوند. خیابانهای جدیدی که متناسب با عبور کالسکه بودند ساخته شد و ساختار جامعه شهری تغییرات جدیای را شاهد بود. به عنوان مثال خیابانهای باب همایون و لاله زار و ناصریه و چراغ گاز که متاثر از خیابان های قرن نوزدهم فرانسه میباشند، ساخته شده بودند.[۱۴]
پیش از این در معماری درونگرای ایرانی گذرگاهها و کوچهها همیشه باریک و پیچ در پیچ ساخته میشدند و کمترین روزن و منفذی به بیرون وجود داشت اما در این دوره با ایجاد خیابان به شکل امروزی و مدرن آن، نیاز به فضاسازی و تزئینات جانبی بناها احساس شد. همچنین خیابانهای نوپدیدی چون لاله زار که مغازهداران در آنها از ویترین هم برای جلب توجه بیشتر عابران استفاده میکردند، به مکانی برای تفریح و پرسهزنی رهگذران بدل شد؛ امری که پیش از آن سابقه نداشت. تا پیش از عصر مدرن مسجد و بازار که معمولا در کنار هم ساخته میشدند محل اصلی و شاید تنها محل تجمع رهگذران بودند اما در این دوره خیابان به عنوان یک فضای جمعی شناخته میشود. این دوره نشان میدهد که تغییر نوع شهرسازی، عادات جدیدی را برای مردم پدید میآورد.[۱۴]
دورهی حکومت رضا شاه
[ویرایش]در این دوره به دلیل گسترش حمل و نقل با اتومبیل بافت قدیمی شهرها دیگر پاسخگوی احتیاج روز نبودند. به این ترتیب خیابانها بسیار گسترش پیدا کردند و تعداد زیادی خیابان نیز احداث شد. برای مثال در تهران با تخریب حصار ناصری، خیابانهای جدیدی محدوده شهر را در بر گرفت. خیابان مهمترین نماد شهرسازی رضا خانی و همچنین مهمترین فضای جمعی در دوره 24ساله حکومت اوست. پهلوی اول و دربار او معقتد بودند خیابان جایی است که مردم به عنوان تماشاچی شاهد پیشرفت و رژه نیروهای نظامی هستند. بناهای دو طرف خیابان هم همچون سربازان آماده، به حالت خبردار ایستادهاند.[۱۴]
دورهی حکومت محمدرضا شاه
[ویرایش]در دورهی پهلوی دوم طراحی و ساخت فضاهای مدرن همچون سینما، ورزشگاه، پارک و موزه با رویکرد بومیگرایی یاد میشود. در این دوره گسترش فضاهای عمومی مدرن درکنار فضاهای عمومی سنتی و قدیمیتر مثل جاده و مسجد رونق گرفت و حتی رشد بیشتری نیز داشت.[۱۴]
از انقلاب اسلامی تا اکنون
[ویرایش]پس از انقلاب گفتار مسلط بر حوزه همگانی و فضاهای عمومی تحول يافت. برای دورهای کوتاه فضاهای عمومی، که پيش از انقلاب يکی از عرصههای تشديد قطببندی جامعه بودند، به فضاهای تقويت انسجام و همبستگی اجتماعی مبدل شدند. استفاده مردم از فضاهای عمومی در طول ماههای انقلاب بسياری از مرزبندیهای شمالی ـ جنوبی شهر را در هم ريخت و تمايزات طبقاتی فضاهای عمومی شهر تضعيف شد. [۳]
در سالهای جنگ ايران و عراق فضاهای عمومی شهری ايران به مکانهای مقدسی تبديل شد که مجاهدت عليه دشمن را با نصب تصاوير شهدا، برگزاري مراسم تشييع جنازه در خيابان ها، تظاهرات و پخش سرودهای انقلابی ترغيب میکرد. طی همين سالها حضور مداوم زنان در فضاهای عمومی شهری در سنتیترين محلات و مناطق شهر تثبيت گرديد و زمينه تغييرات مهمی را در تغيير مرز حريم خصوصی و عمومی، که بر مبنای تفکيک جنسيت بود و مناسبات بين دو جنس در زندگی عمومی شهر را فراهم کرد.[۳]
برای محققان شهری انقباض و انبساط فضاهای عمومی شهری طی دهههای گذشته مسئله چشمگير و درخور توجهی بوده است. بسياری از فضاهای عمومی گذران فراغت و ورزش و تفريح در سالهای اوليه انقلاب دچار رکود يا وقفه شدند و کارکرد بسياری از اين مراکز و فضاها تغيير يافت. در حالی که طی دهه هفتاد دوباره روند توسعه فضاهای عمومی در تهران و سپس ساير شهرها رو به رشد گذاشت. فرهنگسراها و خانههای فرهنگ به وجود آمد و با توسعه فعاليت مراکز فرهنگی ـ تفريحی و افزايش گذران فراغت در فضاهای شهری باز، موضوع مديريت فضای عمومی و مديريت فرهنگی به هم مرتبط شد و نحوه مداخله در آن مورد بازنگری قرار گرفت.[۳]
فضای عمومی در اصول طراحی
[ویرایش]فضای عمومی به عنوان یک اصطلاح و مفهوم در طراحی بیثبات است. اختلاف نظر و گفتگوهای زیادی در مورد اینکه چه چیزی فضای عمومی را تشکیل میدهد، فضای عمومی چه نقشی ایفا میکند و چگونه طراحی باید با آن برخورد کند و با آن برخورد کند، وجود دارد.
منتقدان مدرن
[ویرایش]منتقدان معماری و شهرسازی از «سرگذشت از دست دادن» در محیط و قلمرو عمومی ابراز تاسف کردهاند. یعنی جامعهی مدرن از زندگی عمومی که در گذشته به مراکز شهرها اطلاع رسانی میکرد (آنها را آگاه میکرد)، کنارهگیری کردهاست. اکنون میتوان به نیازها و اخبار سیاسی و اجتماعی و تالارهای اطلاعرسانی از خانه دسترسی پیدا کرد. این احساس در اعلامیهی مایکل سورکین و مایک دیویس مبنی بر «پایان فضای عمومی» و «تخریب هر گونه فضاهای شهری واقعاً دموکراتیک» منعکس شده است."[۱۵] به نظر میرسد که مفاهیم عمومی، فضا، دموکراسی و شهروندی توسط مردم از طریق تجربهی زندگیشان بازتعریف میشوند. بحثی پیرامون این ایده مطرح شدهاست که از نظر تاریخی، فضای عمومی ذاتاً متناقض بوده است؛ به گونهای که همواره مشخص بوده است که چه کسی قادر به مشارکت در آن فضا خواهد بود.[۱۶]
این موضوع مسبب شده است که اصطلاح «ضدعمومی» توسط نانسی فریزر ایجاد شود و این افراد (ضدعمومیها) فضاهای عمومی خود را برای پاسخگویی به دغدغههای خود ایجاد کنند. این فضاها در یک جریان دائمی هستند و در پاسخ، کاربران آن فضای فیزیکی را به سبک و سلیقهی خودشان بازسازی و تفسیر میکنند.[۱۷]
نمونههایی از این نوع تغییرات را در ایران میتوان در تبدیل خیابانها یا پارکینگها به بازارچه مشاهده کرد (مانند برخی چندشنبه بازارها، خیابان سی تیر و ...). این پارکینگ به یک بازارچه و محل اجتماع مردم شده است. از این مثال برای نشان دادن این موضوع استفاده شده است که ایدهآل تاریخی فضای عمومی ثابت در اطراف یک بنای تاریخی برای طیف اجتماعی متنوع معاصر قابل اجرا نیست زیرا هیچ فضای فیزیکی واحد نمیتواند «فضای دموکراسی» کاملاً فراگیر را نشان دهد.[۱۸]
هنر در فضای عمومی
[ویرایش]این حس تغییر و جاری بودن در فضای عمومی، چگونگی تحول هنر عمومی معاصر را نشان می دهد. هنر موقت در فضاهای عمومی یک رویه قدیمی بوده است. اما حضور هنر عمومی در شهرهای معاصر ما به طور فزایندهای رایج و مهم شده است. هنر عمومی موقت به دلیل توانایی آن در پاسخگویی، انعکاس و کشف زمینه ای که در آن زندگی می کند بسیار مهم است. پاتریشیا فیلیپس «میل اجتماعی به هنری را توصیف میکند که معاصر و به موقع است، که به بافت زمانی و شرایطی آن پاسخ میدهد و منعکسکننده آن است». هنر عمومی از مخاطب خود می خواهد که دوباره تصور کند، دوباره تجربه کند، دوباره ببیند و دوباره زندگی کند. در زمینه طراحی، تمرکز زیادی بر روی شهر معطوف شده است زیرا نیاز به کشف راههای جدید و الهامگرفته برای استفاده مجدد، ایجاد مجدد و اختراع مجدد شهر، در راستای علاقهمندی به جوانسازی شهرهایمان برای پایداری در آینده است. طراحی معاصر با نیاز به نجات شهر مدرن از یک گودال صنعتی، تجاری و شهری در بستر مرگ، وسواس زیادی پیدا کرده است. در برخی موارد، رقص، موسیقی و سایر رویدادهای فرهنگی سازماندهی شده توسط جامعه محلی در روند احیای برخی از فضاهای عمومی پوسیده بسیار مهم بوده است.[۱۹]
در مواجهه با طراحی شهری
[ویرایش]ادراک معاصر از فضای عمومی در حال حاضر بخشبخش شده و به انبوهی از فضاها و مکانهای غیرسنتی با برنامههای متنوعی در ذهن تبدیل شده است. به همین دلیل است که نحوه برخورد طراحی با فضای عمومی به عنوان یک رشته، به حوزه ای بسیار متنوع و غیرقابل تعریف تبدیل شده است.
آیریس آراووت با ایده «روایت-اسطوره» رویکرد جالبی را به فرآیند طراحی شهری ارائه می دهد. آراووت استدلال میکند که «تحلیل مرسوم و روشهای حل مسئله منجر به تکهتکه شدن ... تجربه اصیل یک شهر میشود ... بخشی از سرزندگی شهر به عنوان یک موجودیت منحصر به فرد از بین میرود»."[۲۰] توسعه یک روایت-اسطوره در طراحی شهری مستلزم تجزیه و تحلیل و درک جنبه های منحصر به فرد فرهنگ محلی بر اساس پنج «شکل نمادین» متمایز کاسیرر است.[۲۱] آنها اسطوره و دین، هنر، زبان، تاریخ و علم هستند. جنبههایی که اغلب توسط تمرین حرفهای نادیده گرفته میشوند. آراووت پیشنهاد میکند که روایی-اسطوره «معنا را بهویژه بر چیزی که هنوز توضیحناپذیر است»، یعنی جوهر شهر، تحمیل میکند.[۲۰]
تعریف طراحی فضا
[ویرایش]طراحی فضا به عنوان "هنر و علم طراحی و چیدمان فضاهای فیزیکی به منظور مساعدتر کردن آنها برای شکوفایی و رفاه انسان" تعریف می شود. فضایی که برای کاربرانش هم کارآمد و هم جذاب است.طراحی فضا معمولاً در زمینههای مختلفی از جمله خانهها، ادارات، رستورانها و فروشگاههای خردهفروشی استفاده میشود.[۲۲]
اهداف اولیه طراحی فضا
[ویرایش]یکی از اهداف اولیه طراحی فضا، ایجاد محیطی است که واکنشهای احساسی مثبت را در ساکنان خود ایجاد کند و یا ارتقا دهد. مطالعات نشان داده است که افراد تمایل ذاتی به انواع خاصی از فضاها مانند فضاهایی با نور طبیعی، چیدمان باز و استقرار راحت دارند.[۲۳] یکی دیگر از ملاحظات مهم در طراحی فضا، مفهوم جریان یا میزان سهولت حرکت افراد در یک فضا است. این شامل طراحی فضاهایی است که بصری و عاری از موانع هستند و به کاربران اجازه میدهند بدون احساس ناامیدی یا سرگردانی در آنها حرکت کنند. ویژگی اصلی فضاهای عمومی این است که زندگی جمعی، فرهنگ شهری و مباحث روزمره را بروز داده و در ضمن بر آنها تأثیر مثبت بگذارد.[۲۲]
یکی از جنبه های حیاتی طراحی فضا، ایجاد محیطی دلپذیر و فراگیر است که نیازهای اجتماعی و عاطفی افراد را در خارج از خانه و محل کارشان برآورده می کند. این اغلب به عنوان مفهوم "محل سوم" شناخته می شود، که مکان های عمومی تعامل اجتماعی را توصیف می کند که راحتی روانی و حمایت عاطفی را فراهم می کند.[۲۴]
پانویس
[ویرایش]- ↑ Caves, R. W. (2004). Encyclopedia of the City. Routledge. p. 549. ISBN 9780415252256.
- ↑ دولت یازدهم به ریاست جمهوری حسن روحانی، 1395، «منشور حقوق شهروندی جمهوری اسلامی ایران»، بخش خ: حق حریم خصوصی، ماده: 41
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ خاتم، اعظم؛ 1384؛ «حوزه همگاني و فضاهاي عمومي در ايران»، اندیشه ایرانشهر، شماره 3
- ↑ حجت، محمدتقی؛ «احکام مسجد»، مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت قدس، شماره: 743
- ↑ Everyman's rights and the code of conduct on private land. Ministry of the Environmentnd. December 2015. ISBN 9789521144561. Retrieved 2015-12-01.
- ↑ Section 33 of the Criminal Justice Act 1972.
- ↑ Malone, K. "Children, Youth and Sustainable Cities" (PDF). Local Environment. 6 (1). Archived from the original (PDF) on 11 April 2019. Retrieved 28 January 2024.
- ↑ Valentine, Gill, 1996, Children should be seen and not heard: the production and transgression of adults' public space . Urban Geography 17, 205-220.
- ↑ Valentine, Gill, 1996, Children should be seen and not heard: the production and transgression of adults' public space . Urban Geography 17, 205-220.
- ↑ Vasagar, Jeevan (11 June 2012). "Privately owned public space: where are they and who owns them?". The Guardian. London. Retrieved 2012-09-01.
- ↑ اشرفی، یوسف؛ پوراحمد، احمد؛ رهنمایی، محمدتقی؛ رفیعیان، مجتبی. 1393؛ «مفهوم شناسی فضای عمومی شهری معاصر»، پژوهشهای جغرافيای برنامهريزی شهری، دوره 2، شماره 4: 25
- ↑ ۱۲٫۰۰ ۱۲٫۰۱ ۱۲٫۰۲ ۱۲٫۰۳ ۱۲٫۰۴ ۱۲٫۰۵ ۱۲٫۰۶ ۱۲٫۰۷ ۱۲٫۰۸ ۱۲٫۰۹ ۱۲٫۱۰ ۱۲٫۱۱ ۱۲٫۱۲ ۱۲٫۱۳ ۱۲٫۱۴ حقیقی بروجنی، سمر؛ رهروی پوده، ساناز. 1399؛ «مقاله دگردیسی در فضاهای جمعی ایران تا انتهای عصر صفوی»، پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی: 24-10
- ↑ ابراهیمی، محمدحسن؛ 1389؛ «فضاهای جمعی در شهرهای ایرانی»
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ ۱۴٫۳ بندار، صالح؛ مهدیزاده، میثم؛ ترابی، سید مازیار؛ 1392؛ «تجربه مدرنیته در ایران و تغییر شکل فضاهای جمعی در این فرآیند»، موسسه آموزش عالی خاوران: 10-3
- ↑ Michael Sorkin, "Introduction", and Mike Davis, "Fortress Los Angeles: The Militarization of Urban Space," in Michael Sorkin, ed. Variations on a Theme Park: The New American City and the End of Public Space (New York: Hill and Wang, 1992)
- ↑ Margaret Crawford. 1995, "Contesting the Public Realm: Struggles over Public Space in Los Angeles", Journal of Architectural Education, Vol. 49, No. 1 (Sep, 1995) pp. 4-9
- ↑ "MargaretCrawford"
- ↑ "MargaretCrawford"
- ↑ Gutiérrez, F., Törmä, I. Urban revitalisation with music and dance in the Port of Veracruz, Mexico. Urban Des Int 25, 328–337 (2020). https://doi.org/10.1057/s41289-020-00116-8
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ Iris Aravot, "Narrative-Myth and Urban Design", Journal of Architectural Education (1984-), Vol. 49, No. 2 (Nov., 1995), pp. 79-91
- ↑ Ernst Cassirer, An Essay on Man (New York: Bantam, 1970)
- ↑ ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ Channon, Ben (2022-02-28). The Happy Design Toolkit. London: RIBA Publishing. ISBN 978-1-003-27789-7.
- ↑ Oseland, Nigel (2009-11-20). "The impact of psychological needs on office design". Journal of Corporate Real Estate. 11 (4): 244–254. doi:10.1108/14630010911006738. ISSN 1463-001X.
- ↑ Oldenburg, Ramon; Brissett, Dennis (1982). "The third place". Qualitative Sociology. 5 (4): 265–284. doi:10.1007/bf00986754. ISSN 0162-0436.
منابع
[ویرایش]- عبداللهی، راشین؛ محمدی، اصغر؛ حقیقتیان، منصور؛ 1398؛ «بررسی تاثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد رفاه اجتماعی»
- رهنمایی، محمدتقی؛ اشرفی، یوسف؛ 1386؛ «فضاهای عمومي شهر و نقش آن در شكلگيری جامعه مدنی از ديدگاه برنامهريزی شهری»، نشريه علمی- پژوهشی انجمن جغرافيايی ايران
- لطفی، صدیقه؛ ساسانیپور، محمد؛ 1399؛ «تحلیل نقش عوامل محیطی در امنیت فضاهای عمومی شهری»، فصلنامه علمی مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی، دوره 15، شماره 3
- پاکزاد، جهانشاه؛ 1393؛ «راهنمای طراحی فضاهای شهری»، ناشران: وزارت مسکن و شهرسازی، معاونت شهرسازی و معماری، شهیدی
- مدنیپور، علی؛ ترجمه: نوریان، فرشاد؛ 1387؛ «فضاهای عمومی و خصوصی»، شرکت پردازش و برنامهریزی شهری
- خاتم، اعظم؛ 1384؛ «حوزه همگاني و فضاهاي عمومي در ايران»، اندیشه ایرانشهر، شماره 3