پرش به محتوا

حمله مغول به ژاپن

بررسی‌شده
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از جنگ گنکو)

حمله مغول به ژاپن
گِنکو
بخشی از حمله مغول به آسیای شرقی
تاریخبار نخست ۱۲۷۴ (۳۱–۲۶ نوامبر) – بار دوم ۱۲۸۱ میلادی (۲۱ اوت –۹ ژوئن)
موقعیت
نتایج پیروزی ژاپن به رهبری شوگون‌سالاری کاماکورا
طرف‌های درگیر
شوگون‌سالاری کاماکورا
فرماندهان و رهبران
هوجو توکیمونه قوبلای خان (حکومت ۱۲۹۴–۱۲۶۰ میلادی)
قوا
سال ۱۲۷۴ میلادی ۳٬۰۰۰ تا ۶٬۰۰۰ سرباز[۱][۲]
سال ۱۲۸۱ میلادی، ۳٬۰۰۰ نفر[۳]
نبرد بون‌ای در سال ۱۲۷۴ میلادی، سربازان سلسله یوآن ۲۰٬۰۰۰
سربازان گوریو ۶۰۰۰
۷۰۰۰ ملوان اهل گوریو
در مجموع ۳۳٬۰۰۰ نفر
تعداد کشتی‌ها ۹۰۰[۴]
در سال ۱۲۸۱ تعداد سربازان گوریو ۴۰٫۰۰۰ نفر به همراه ۹۰۰ کشتی[۵] و سلسله یوآن ۱۰۰٫۰۰۰ نفر
[۶] به همراه ۳۵۰۰ کشتی[۷]
تلفات و خسارات
کم سال ۱۲۷۴ میلادی ۱۳٬۵۰۰ نفر در خاک ژاپن یا در نتیجهٔ غرق در دریا
سال ۱۲۸۱ میلادی ۱۰۷٫۰۰۰ نفر در خاک ژاپن یا در نتیجهٔ غرق در دریا.[۸]
حمله مغول به ژاپن
رویدادهای مهم در حمله مغول به ژاپن
۱۲۵۹ کشور گوریئو (کره) به مستعمره امپراتوری مغول تبدیل شد.
۱۲۶۸ قوبلای‌خان فرستادگانی همراه با نامه از کشور گوریئو (کره) روانهٔ ژاپن کرد و پس از آن نیز چندین هیئت دیگر اعزام شد اما دولت کاماکورا حاضر به پاسخ دادن به این پیغام‌ها نشد.
۱۲۷۱ قوبلای‌خان با تصرف چین شمالی توانست سلسله یوآن را بنیان‌گذاری کند.
۱۲۷۴ ۴ نوامبر، قوای متحد یوآن و گوریئو به تسوشیما حمله کردند. آغاز جنگ بون‌ای یا اولین جنگ خلیج هاکاتا
۱۳ نوامبر، قوای متحد در ایکی‌نوشیما پیاده شدند.
۱۹ نوامبر، قوای متحد در سواحل خلیج هاکاتا پیاده شدند و به مناطقی که امروزه در شهر فوکوئوکا قرار گرفته‌اند حمله کردند. ۲۰ نوامبر بر اساس برخی منابع کشتی‌های قوای متحد عقب‌نشینی کردند.
۱۲۷۵ دولت کاماکورا سر فرستادگان مغول به ژاپن را قطع کرد.
۱۲۷۶ دولت کاماکورا در کنارهٔ ساحلی خلیج هاکاتا دستور ساخت دیوار دفاعی سنگی را به علت بالا بردن قدرت تدافعی صادر کرد. طول و عرض دیوار ۲ متر و به طول ۲۰ کیلومتر بود.
۱۲۷۹ به دستور هوجو توکیمونه سر فرستادگانی که از طرف مغول به ژاپن اعزام شده بودند قطع شد.
۱۲۸۱ ۹ ژوئن، آغاز جنگ کوآن یا دومین جنگ خلیج هاکاتا

ناوگان یکم در جزیرهٔ تسوشیما و ایکی‌نوشیما پیاده شدند.

۲۳ ژوئن، ناوگان یکم به جزیرهٔ شیکانوشیما در خلیج هاکاتا حمله کرد.
۱۲ اوت دو ناوگان سپاه سلسله یوآن در نزدیکی هیرادوشیما در استان ناگاساکی به یکدیگر پیوستند و به طرف خلیج هاکاتا حرکت کردند.
۱۵ اوت در نزدیکی جزیرهٔ تاکاشیما اکثر سربازان قوای متحد در اثر توفان کشته شدند.
۱۲۸۴ ۲۰ آوریل مرگ هوجو توکیمونه فرماندهٔ سپاه ژاپن
۱۲۹۴ ۱۸ فوریه مرگ قوبلای خان امپراتور سلسلهٔ یوآن

حمله مغول به ژاپن یا گِنکو (به ژاپنی: 元寇 Genkō)، به دو حملهٔ سلسله یوآن[پ ۱] به ژاپن در دوره کاماکورا گفته می‌شود. به‌طور عمده صحنهٔ این جنگ‌ها کیوشو در جنوب غربی ژاپن بوده‌است. قوبلای خان امپراتور مغول پس از مسلط شدن بر چین شمالی و اشغال پادشاهی گوریو (کُره)، شش بار سفیرانی به ژاپن فرستاد و خواستار اظهار انقیاد ژاپن و شناسایی و قبول برتری چین در شرق آسیا توسط ژاپن شد اما هوجو توکیمونه فرماندار نظامی ژاپن هر بار این سفیران را بدون پاسخ گذاشت و به حالت آماده‌باش جهت حمله درآمد. حمله نخست مغول نبرد بون‌ای نام دارد و در سال ۱۲۷۴ میلادی رخ داد. در این حمله با وجود برتری نظامی و پیشروی سپاهیان امپراتوری مغول، سربازان پس از یک روز نبرد شدید، هنگام شب عقب‌نشینی کرده و به کشتی‌هایشان بازگشتند. حوادثی که بعد از سوار شدن سربازان مهاجم به کشتی‌ها رخ داده و باعث برنگشتن بیش از نیمی از این سربازان به سرزمین چین شده، هنوز در پرده‌ای از ابهام باقی‌مانده‌است.

وقوع حملهٔ دوم مغول به نام نبرد کوآن، در سال ۱۲۸۱ میلادی بوده‌است. در حملهٔ دوم دو ناوگان با فاصلهٔ زمانی و عدم‌هماهنگی از کشور گوریو (کُره) و کشور چین جنوبی، که به‌تازگی به تصرف مغول درآمده بود، به حرکت درآمدند. هر چند توسط ناوگان اول حملاتی به چند جزیره صورت گرفت اما توفان شدید، لشکر مشترک مهاجم را از انجام حملهٔ اصلی و پیاده شدن در خاک ژاپن بازداشت؛ و این حمله با شکست کامل مغول پایان یافت.

توفان شدیدی که کشتی مهاجمان را در هم کوبید، بعدها باد الهی یا کامی‌کازه نامیده شد. به جز اشغال ژاپن در جریان جنگ جهانی دوم، این دو حمله به ژاپن تنها حمله‌ای بوده‌است که با هدف اشغال این سرزمین، توسط یک نیروی خارجی در طی تمام تاریخ این کشور، صورت گرفته‌است. پیامد سال‌ها تدارک نظامی به منظور جنگ با مغولان، برای حکومت کاماکورا مصیبت‌آمیز بود. بسیاری از وفادارانی که برای پاسداری از حکومت جنگیده بودند، اینک در انتظار پاداش بودند و برآورده‌کردن این خواسته از توان حاکمان خارج بود. از این رو، مشکلات مالی و کاهش وفاداری در میان اربابان قدرتمند به فروپاشی حکومت کاماکورا کمک کرد.

تعریف

[ویرایش]

گِنکُو (به ژاپنی: 元寇 Genkō) از لحاظ لغوی از دو کانجی «元» به معنای «دودمان یوآن» و دیگری «寇» به معنای «یورش» تشکیل شده‌است و معنای تحت‌الفظی آن «یورش مغول» است. گِنکُو نامِ دو حملهٔ امپراتوری مغول به ژاپن است، و از دو نبرد تشکیل شده‌است، اولین حمله نبرد بون‌ای در پاییز سال ۱۲۷۴ میلادی برابر با سال یازدهم دورهٔ بون‌ای و پس از هفت سال حمله دیگر نبرد کوآن در تابستان ۱۲۸۱ میلادی برابر با سال چهارم دورهٔ کوآن رخ داد.[۹]

اوضاع سیاسی و نظامی در دوره کاماکورا

[ویرایش]

حکومت شوگون‌سالاری کاماکورا در سال ۱۱۸۵ میلادی بنیان‌گذاری شد و مقر آن شهر کاماکورا قرار گرفت. در این دوره امپراتور، دربار و حکومت مرکزی سنتی به نهادهایی تشریفاتی مبدل شدند. در این زمان اساس حکومت دیکتاتوری نظامی شوگون‌ها ریخته شد و اصول و قوانین آن تکوین و تدوین یافت؛ سپاه سامورایی شکل گرفت و قالب اصلی خود را پیدا کرد. هم‌زمان با تشکیل دوره کاماکورا، رسم خودکشی سامورایی یا هاراکیری به وجود آمده و رواج پیدا کرد.[۱۰] پس از منقرض شدن نسل میناموتونو یوری‌تومو نخستین شوگون و بنیانگذار شوگون‌سالاری کاماکورا، خاندان همسر وی، هوجو ماساکو، قدرت را در کشور در دست گرفتند. اکثر شوگون‌های دوره کاماکورا ناتوان و در واقع تحت کنترل کامل خاندان هوجو بودند. مقام شیکّن (معاونت شوگون) تنها در انحصار خاندان هوجو بود و بیشتر ایام این دوره، شیکّن‌ها اداره کشور را در دست داشتند.[۱۱]

رابطهٔ بین سامورایی‌ها و شوگون در دوره کاماکورا بر پایه اصلی به نام پاداش-خدمت بود. سامورایی‌ها در عوض خدمت به شوگون حفظ مالکیت اراضی‌شان تأمین می‌شد و در صورتی که در نبردها می‌توانستند اراضی جدیدی را تصرف کنند، مالکیت اراضی جدید را نیز به دست می‌آوردند. در مقابل دریافت چنین پاداشی آنها می‌بایست به شوگون وفادار می‌ماندند و پیرو امر وی در جنگ‌ها شرکت می‌کردند و در تأمین هزینه‌های جنگ سهیم می‌شدند. همچنین در صورت انجام یک خدمت برجسته و مهم زمین‌های تازه یا مقام و مناصبی بلندپایه به سامورایی‌ها داده می‌شد.[۱۲]

اوضاع سیاسی و نظامی مغول

[ویرایش]
قلمرو امپراتوری مغول با رنگ قرمز مشخص شده‌است.

در قرن‌های دوازده و سیزده میلادی، بزرگ‌ترین قدرت نظامی که جهان تا آن روز دیده بود، به‌وسیلهٔ خان معروف مغول چنگیز خان در آسیای مرکزی پدیدار شد، و به حرکت درآمد. مغولان طی چند دهه سرزمین‌های آسیا را درنوردیدند و تا نواحی شرق اروپا نیز راه یافتند.[۱۳]

تصرف گوریو

[ویرایش]

در نیمهٔ قرن سیزدهم و در سال ۱۲۳۱ میلادی، امپراتوری مغول به دستور اوگتای خان یورش خود را به پادشاهی گوریو (زمان حکمرانی ۱۳۹۲–۹۱۸ میلادی) در شبه‌جزیرهٔ کره آغاز کرد. ارتش باتجربه مغول موفق شد پایتخت آن روز کائسونگ را تصرف کند. پادشاه گوریو با درک اینکه با سقوط پایتخت قادر به مقاومت در برابر مهاجمان مغول نیست، خواستار صلح شد. مغول با قبول درخواست صلح، باج و خراج بسیار سنگینی را از گوریو مطالبه و هفتاد و دو مقام اداری مغول را به هدف اطمینان از رعایت شرایط صلح در شهرهای مختلف در شمال غربی گوریو مستقر کرد.[۱۴]

در اوت سال ۱۲۳۲ میلادی، پادشاه گوریو باهدف ادامه مقاومت در برابر این یورش و با توجه به ضعف نیروی دریایی مغول، پایتخت را از کائسونگ به جزیره گانگوا انتقال داد. همچنین دستور داد که مردم عادی از حومه شهرها فرار کرده و در شهرهای بزرگ، دژهای کوهستانی یا جزایر پناه بگیرند. در پی آن سپاه مغول بار دیگر حمله به گوریو را آغاز کرد و جنگ بین مردم این کشور و سپاه مغول سه دهه ادامه پیدا کرد. در طی این جنگ سی ساله بسیاری از معابد و مراکز فرهنگی گوریو به آتش کشیده شد و تعداد بسیاری از مردم کشته شدند. در سال ۱۲۶۰ پادشاه گوریو که امید به پیروزی را از دست داده بود صلح را بر ادامه جنگ ترجیح داد و بدین ترتیب، گوریو تسلیم و ضمیمهٔ امپراتوری مغول شد اما گروه دیگری که مخالف این تسلیم بودند، سپاه سانبتسوشو را در سال ۱۲۷۰ تشکیل دادند و نبرد با سپاه مغول را تا سال ۱۲۷۳ ادامه دادند. این شورش در نهایت سرکوب شد. درگیر شدن سپاه مغول در این شورش یکی از عوامل تأخیر حمله مغول به ژاپن دانسته می‌شود.[۱۵]

تصرف چین

[ویرایش]
سلسلهٔ کین و سونگ جنوبی قبل از حمله مغول

در قرن دوازدهم میلادی، کشور چین بین دو سلسله تقسیم می‌شد: یکی سلسلهٔ کین (۱۱۱۵–۱۲۳۴) که بر چین شمالی تسلط داشت، و سلسلهٔ دیگر سونگ جنوبی (۱۱۲۷–۱۲۷۹) بود که بر چین جنوبی حکومت می‌کرد. در سال ۱۲۱۱ میلادی چنگیز خان با تمام قوا به سلسله کین حمله کرد. هدف از این حمله به دست آوردن اسب و مراتع دولتی بود که اسبان نظامی در آن پرورش می‌یافتند. در آن زمان اسب یکی از مهم‌ترین ابزارهای جنگی به شمار می‌آمد. سلسله کین پس‌از از دست‌دادن تعداد بسیاری از اسبان و مراتع، تضعیف شد. با تسلط مغولان بر پکن، پایتخت چین شمالی که در مرکز کشور قرار داشت، سلسله کین به طرف نواحی جنوبی‌تر عقب‌نشینی کرد و پایتخت را شهر کایفنگ قرار داد. جنگ مغول-کین، مابین امپراتوری مغول و سلسلهٔ کین در شمال چین به مدت ۲۳ سال ادامه داشت و عاقبت به سقوط سلسله کین به دست مغول در سال ۱۲۳۴ میلادی انجامید.[۱۶]

منگوقاآن (زمان حیات ۱۲۰۹ تا ۱۲۵۹) پسر تولی خان (چهارمین و کوچک‌ترین پسر چنگیز خان) که چهارمین خاقان حکومت مغول بود، برادر کوچکتر خویش قوبلای خان را به فتح سونگ جنوبی مأمور کرد. قوبلای تا سال فوت منگوقاآن به تسخیر آن سرزمین مشغول بود و قسمتی از آن را، به همراه منگوقاآن که از نواحی دیگر به این کشور حمله کرده بود، گشود. در هنگامهٔ جنگ منگوقاآن به علت بیماری درگذشت و قوبلای تهاجم خود را رها کرده برای تعیین خاقان جدید مغول، به چین شمالی رفت و توانست در رقابت با دو برادرش اریق بوقا و هولاکو خان، پیروز شده و جانشین منگوقاآن شود. قوبلای خود را جانشین امپراتور سابق چین معرفی کرد و مقر سلطنت خود را در شهر قدیم پکن قرار داد. قوبلای سپس توانست با جنگ‌های بسیار، تمام چین جنوبی را بگیرد، و سلسلهٔ سونگ جنوبی را براندازد[۱۷] و سلسله یوآن (۱۲۷۱–۱۳۶۸ میلادی) را در چین بنیان‌گذاری کند. در زمان دودمان یوآن، تمامی خاک چین برای نخستین‌بار تحت سلطهٔ یک امپراتوری غیرچینی درآمد. قوبلای خان به این ترتیب امپراتور مغولستان و چین شد و شهر پکن را به پایتختی امپراتوری خود برگزید.[۱۸]

زمینه جنگ

[ویرایش]

بسیاری از محققان معتقدند که مغولان برای به دست آوردن ثروت به ژاپن حمله کردند.[۱۹] مارکو پولو که در حدود ۱۷ سال، از سال ۱۲۷۵ تا ۱۲۹۲ همزمان با حملهٔ مغول به ژاپن، در چین اقامت داشته‌است،[۲۰] در کتاب خود، سفرهای مارکوپولو، پس از معرفی ژاپن، به علاقه قوبلای خان به تصرف ژاپن اشاره کرده و ثروت این کشور را که سبب به وجود آمدن علاقمندی قوبلای خان دانسته‌است.[۲۱]

ژاپن و سونگ جنوبی سابقه دوستی ۳۰۰ ساله داشتند و ژاپن در طی تسخیر سلسله سونگ توسط مغول (۱۲۷۹–۱۲۳۵) با صدور گوگرد به چین به تقویت نظامی این کشور یاری می‌رساند. چینی‌ها ۱۰۰ سال قبل از حمله مغول در جنگ‌ها از باروت استفاده می‌کردند. ماده اولیهٔ ساخت باروت، گوگرد است که در چین کمیاب است اما در ژاپن به علت وجود منطقه‌های آتشفشانی، بسیار یافت می‌شود. قوبلای خان لازم می‌دید که راه صدور گوگرد را به چین ببندد و با تصرف ژاپن قصد داشت که این منبع مهم تسلیحاتی را تحت تسلط خویش درآورد.[۲۲]

اعزام هیئت از طرف قوبلای خان به ژاپن

[ویرایش]

در سال ۱۲۶۶ میلادی قوبلای خان پیغامی حاوی هشدارهای دیپلماتیک خطاب به امپراتور ژاپن تدوین کرد و دستور داد تا این نامه توسط هیئتی به ژاپن رسانده شود.[۲۳] قرار بود این هیئت از راه گوریو به ژاپن برسد و پس از رسیدن به این کشور، از شاه گوریو، ون جونگ، خواسته شد که نقش میانجی را برعهده بگیرد و ترتیبی داده شود که اشخاصی از کشور گوریو که با راه‌های ژاپن آشنایی داشتند، هیئت مغولی را تا مقصد همراهی کنند. از طرف دیگر گوریو از حمله مغول به ژاپن و بار هزینه‌های نظامی که پس از حمله، توسط امپراتوری مغول بر روی دوش این کشور گذاشته می‌شد، واهمه داشت.[۲۴] هیئت مغولی با راهنمایی مأمورانی از گوریو تا جزیره کُره‌ای جئونجدو در مرز دریایی با ژاپن رسیدند. در این جزیره مأموران گوریویی باد و طوفانی بودن دریا را بهانه کرده و ادامه سفر را خطرناک دانستند. به همین علت هیئت قوبلای خان مجبور شد که مأموریت را ناتمام گذاشته و به چین بازگردد.[۲۵]

قوبلای خان پس از شنیدن علت برگشت هیئت اول، به شاه گوریو دستور داد مسئولیت عدم انجام دستور وی را برعهده بگیرد. شاه گوریو که کشورش در آن زمان در سلطهٔ سلسله مغولی یوآن بود چاره‌ای جز اطاعت نداشت؛ و این بار کار رساندن پیغام برعهدهٔ مأموران کشور گوریو گذاشته شد. در نتیجه در ژانویه ۱۲۶۸ میلادی هیئت دوم که از اهالی گوریو تشکیل شده بود به ژاپن رسید و پیغام زیر را به امپراتور ژاپن ابلاغ کرد:[۲۶]

به لطف مشیت آسمانی،

این نامه از طرف امپراتور مغولستان بزرگ، به پادشاه کشور ژاپن ارسال می‌گردد. می‌اندیشیم از قدیم پادشاه آن کشور کوچک در پی رابطه‌ای دوستانه با کشورهای هم‌مرز بوده‌است. به ویژه از آن رو که پدران ما به فرمان آسمانی حکمرانان زمین شده‌اند و تعداد کشورهایی که بر اقتدار و فضیلت ما گردن نهاده‌اند از شمار خارج است. اندک زمانی پس از آن که تاج‌گذاری کردیم، مردم گوریو (شبه‌جزیره کره) را که از جنگ خسته‌شده‌بودند آشتی دادیم و پیران و کودکان ایشان را به خانه‌هایشان بازگرداندیم. مردم گوریو برای سپاس‌گزاری و تقدیم هدایا آمدند. ما پادشاه هستیم و آنان رعیت، اما رابطه ما همچون رابطهٔ پدر و فرزند است. تو این را می‌دانی و مردم تو نیز این را می‌دانند. گوریو خراج‌گزار ما در شرق است و ژاپن با آن پیوندی نزدیک دارد. ژاپن از زمان تأسیس بارها فرستاده‌اش را برای سپاس‌گزاری به چین گسیل داشته بود اما از هنگامی که دوران ما آغاز شده حتی یک بار هم کسی را نفرستاده‌است. شاید کشور تو از اوضاع جهان بی‌خبر است. از این رو پیغام‌رسانی را با نامهٔ امپراتوری اعزام می‌داریم تا با افکار ما آشنا شوید. بیایید از این پس پیوند دوستی برقرار کنیم. خردمندان، مردم چهار دریا را از یک خانواده می‌دانند. آنکه پیوند دوستی برقرار نمی‌کند، خود را از این خانواده نمی‌داند. ما در پی استفاده از نیروی نظامی نیستیم، پس نیک بیندیش. ارادتمند شما؛ عهد شیگن، سال سوم، ماه هشتم[۲۷]

پس از آگاهی امپراتور ژاپن از محتوای نامه، بحث و مشورت در مورد چگونگی واکنش در برابر این پیغام، به علت لحن بی‌ادبانه و تهدیدآمیز نامهٔ فرستاده‌شده، انجام شد؛[۲۸] و سرانجام هوجو توکیمونه، هشتمین شیکّن، که در همان سال و در سن هجده سالگی به این سمت منصوب شده بود، تصمیم گرفت هیچ پاسخی به این پیغام‌ها ندهد.[۲۹] به غیر از این دو هیئت، مغولان چهار بار دیگر فرستادگانی، در سال‌های ۱۲۶۹ (دوبار)، ۱۲۷۱، و ۱۲۷۲ به ژاپن فرستادند. اما توکیمونه هر بار مأموران قوبلای خان را بدون جواب گذاشت و حتی اجازهٔ ورود به پایتخت ژاپن را به آن‌ها نداد.[۳۰]

تاریخ‌نگار دوره کاماکورا، کاوازوئه شوجی توضیح می‌دهد که مغولان در ابتدا به منظور جلوگیری از کمک ژاپنی‌ها به سونگ جنوبی، به دنبال ایجاد روابط با ژاپن بودند اما ژاپنی‌ها درخواست مغول را اعلان جنگ قلمداد کردند. در آن زمان ژاپن جامعه‌ای بود که توسط نظامیان اداره می‌شد و فرمانروایان در این کشور مستعد جنگ بودند.[۳۱] این احتمال نیز وجود دارد که درک ژاپن از پیغام‌های مغولان مغرضانه باشد. هوجو توکیمونه اعتقاد عمیقی به آیین ذن داشت و اطلاعاتی که دربارهٔ چین دریافت می‌کرد به ویژه از طریق، راهبان ذن بود که از چین جنوبی، که در حال جنگ با مغولان بود، گریخته و در ژاپن در پناه توکیمونه قرار داشتند. مخالفت شدید آنان با مذاکره و قبول درخواست قوبلای خان از جمله عواملی بود که بر تصمیم فرمانروای نظامی جوان تأثیر بسیاری گذاشت.[۳۲]

متن تهدیدآمیز پیغام‌های قوبلای‌خان باعث شد ژاپن در برابر حملهٔ خارجیان به حال آماده‌باش دربیاید. کمی پیش از شروع حمله امپراتور ژاپن به قصد دعا برای پیروزی به معبد شینتو رفت و توکیمونه فرماندهٔ نظامی ژاپن نیز نیایش‌های خود را با نوشتن دعاهای بودایی با خونش انجام داد.[۳۳]

پیش از نبرد

[ویرایش]

در ایام سال نو ۱۲۶۸ سفیران کشور گوریو نامهٔ تهدیدآمیز قوبلای خان را به دولت محلی دازایفو در کیوشو، جنوب غربی ژاپن، تحویل دادند. در ماه سوم شوگون‌سالاری کاماکورا که در انتظار حمله مغول بود، جهت یک‌پارچه‌کردن قدرت، هوجو توکیمونه را که از خاندان اصلی هوجو بود، به عنوان هشتمین شیکّن منصوب کرد. در ماه دهم از سال ۱۲۷۱ نیچیرن بنیانگذار بوداگرایی نیچیرن تبعید شد. نیچیرن باور داشت که جوهرِ آموزه‌های بودا در سوره نیلوفر است. بر طبق نظر نیچیرن فرقه‌های دیگری که در آن زمان در ژاپن وجود داشتند، حقیقت را اشتباه فهمیده بودند و همین اعتقاد باعث شد که نیچیرن از سایر مکاتب بودیسم و حکومت را که از آنها حمایت می‌کرد را شدیداً انتقاد کند.[۳۴]

در این زمان بیشتر فرماندارانِ منطقه کیوشو از شاخه دیگر خاندان هوجو بنام خاندان هوجو (شاخه ناگوئه) بودند. این شاخه بعد از شاخهٔ اصلی، بیشترین قدرت را در ژاپن در اختیار داشت و در سال ۱۲۴۶ میلادی، شورش میا را به علت اختلاف با خاندان اصلی در مورد سهم و حق خود در قدرت، موجب شده بود. در روز هفتم از ماه دوم سال ۱۳۷۲ شورشی در کاماکورا رخ داد. در روز یازدهم هوجو نوری‌توکی و هوجو توکی‌آکی دو برادر از اعضای خاندان هوجو (شاخه ناگوئه) به جرم دست داشتن در این شورش به قتل رسیدند. هوجو توکی‌آکی پس از قتل، بی‌گناه اعلام شد، و پنج سامورایی مسئول قتل وی گردن زده شدند. پس از قتل هوجو توکی‌آکی که فرماندار سه ولایت در کیوشو بود، فرمانداری این مناطق به افرادی از شاخه اصلی خاندان هوجو منتقل شد. این تغییر به این علت دانسته می‌شود که در صورت حمله مغول فرمانداران و افراد وابسته به شاخه فرعی خاندان هوجو (شاخه ناگوئه) از اریکه قدرت در منطقه جنوبی کشور حذف شوند و از نظر امنیتی کسانی که فرمانبرداری بیشتری از هوجو توکیمونه داشتند جایگزین آنان شوند.[۳۵]

توکیمونه برادر بزرگتری از خود بنام هوجو توکیسوکه داشت که مادر وی سوکوشیتسو (زن غیراصلی) پدر وی بود؛ و خود وی، بزرگ‌ترین پسر از زن اصلی پدرش محسوب می‌شد. توکیسوکه نیز در همان ماه به دستور نابرادری‌اش، هوجو توکیمونه به جرم شورش به قتل رسید. کشته‌شدن وی نیز؛ در راستای تصفیه نیروهای مخالف احتمالی قبل از حمله مغول و استقرار بیش از پیش یکه‌سالاری خاندان هوجو ارزیابی می‌شود.[۳۶]

تسلط کامل مغول بر گوریو

[ویرایش]

زمان و اجرای واقعی طرحی حمله مغول به ژاپن با تغییر شرایط در گوریو (کُره) گره خورده بود، از ششمین ماه ۱۲۶۹ به دلیل فروپاشی پادشاهی گوریو، جنگ داخلی و شورش در آن کشور حاکم بود. پس از آن مغول‌ها توانستند موقعیت خود را در گوریو تقویت کرده و از این طریق پیشروی خود را به ژاپن تسهیل کنند. در دوازدهم ماه سال ۱۲۷۰، سلسله یوآن ارتش را در گوریو مستقر کرد. در این میان، وی با استفاده از نیروی ترکیبی از مغول‌ها و کره ای‌ها حمله اصلی علیه عناصر شورشی سانبتسوشو را در خود گوریو انجام داد. در سال ۱۲۷۱، ژاپن پیامی را از شورشیان گوریو دریافت کرد که در مورد پیشروی مغول هشدار داده و از ژاپن تقاضای ارسال مواد غذایی و جنگجو برای مبارزه با مغول در گوریو شده بود. در ماه پنجم سال ۱۲۷۱، این عناصر شورشی شکست خوردند. اگرچه برخی از آنها به سمت جنوب نقل مکان کردند و توانستند مقاومت خود را برای مدتی ادامه دهند.[۳۷] قوبلای خان به کشور گوریو که در آن زمان تحت تسلط مغول بود، دستور داده بود که برای حمله به ژاپن در مدت ۵ ماه، ۹۰۰ کشتی جنگی بسازد. کشتی‌ها در مدت ۵ ماه آماده و ساخته شدند اما این کشتی‌ها که تحت فشار قوای مغول ساخته بودند از نظر کیفیت و استحکام دارای کیفیت بسیار پایینی بودند. شروع نخستین حمله مغول در نوامبر سال ۱۲۷۴ میلادی بود و تعداد سپاهیان متحد سلسله یوآن و گوریو و مغول بر روی هم به‌طور تقریبی بالغ بر ۳۳٬۰۰۰ نفر بود.[۳۸]

نخستین نبرد، نبرد بون‌ای

[ویرایش]
جزیرهٔ تسوشیما مابین دو کشور ژاپن و کُرِهٔ جنوبی قرار دارد. این جزیره به شبه جزیرهٔ کُرِه نزدیک‌تر از ژاپن است و تنها ۵۰ کیلومتر با شهر بوسان در کره فاصله دارد. جزیرهٔ دایره مانند و بزرگ دیگری که به شهر فوکوئوکا نزدیک‌تر است جزیرهٔ ایکی‌نوشیما نام دارد. دو جزیرهٔ فوق به همراه سواحل خلیج هاکاتا سه مکانی بود که نیروهای امپراتوری مغول در حملهٔ نخست در آن نیرو پیاده کردند.[۳۹]

پیروزی مغول در تصرف جزایر ژاپنی

[ویرایش]
نبرد تسوشیما، پیروزی مغول

سپاهیان مغول دو روز بعد از حرکت، در ۵ اکتبر، به جزیرهٔ تسوشیما (بزرگ‌ترین جزیرهٔ استان ناگاساکی) رسیدند و نیروی دفاعی این جزیره را شکست دادند.[۴۰] در مورد برخورد با اهالی ژاپن نوشته‌ای از نیچیرن (۱۲۸۲–۱۲۲۲)، رهبر و مؤسس فرقهٔ بوداگرایی نیچیرن، باقی مانده مبنی بر اینکه تمامی مردان جزیره را کشتند یا به اسارت گرفتند و زنان را در یک جا جمع‌آوری و کف دستشان را سوراخ کردند و با طنابی که از کف دستشان رد شده بود به یکدیگر متصل کردند و در درون کشتی‌ها آنان را به کشتی بستند.[۴۱]

نبرد جزیرهٔ ایکی

در ۱۴ اکتبر، در جزیرهٔ ایکی‌نوشیما پیاده شدند.[۴۲]

نبرد جزیره هیرادوشیما، تاکا و نوکونو

در ۱۶–۱۷ اکتبر، بر اساس کتاب تاریخی هاچیمان گودوکون، سه جزیره جزیره هیرادوشیما، تاکا و نوکونو مورد حمله قرار گرفتند.[۴۳]

پیاده شدن مغول‌ها در خلیج هاکاتا

[ویرایش]

سپاه متحد در روز ۱۹ نوامبر (روز بیستم از ماه دهم سال یازدهم بون‌ای) در سواحل خلیج هاکاتا واقع در جنوب غربی ژاپن پیاده شده و به مناطقی که امروزه شهر فوکوئوکا در آن قرار گرفته، حمله‌ور شدند.[۴۴] قوای مغول تنها از نظر تعداد بر سپاه ژاپن برتری نداشتند بلکه آن‌ها از سلاح‌هایی استفاده می‌کردند که برای ژاپنی‌ها ناشناخته بود. یکی از این سلاح‌ها، سلاحی نارنجک مانند به نام «تتسوهائو» بود. این ابزار به شکل توپی بود که درون آن با باروت پر شده بود و با اینکه باعث کشته شدن سربازان نمی‌شد اما هنگام انفجار به علت تولید صدای مهیب به همراه دود باعث ترسیدن اسب‌ها و پراکنده شدن سربازان ژاپنی می‌شد. همچنین استفاده از تیرهای آغشته شده به زهر، اسب‌ها و سربازان سپاه ژاپنی را یکی بعد از دیگری از پا می‌انداخت. از نظر عملیات جنگ گروهی و فن جنگیدن نیز سپاه ژاپنی در سطح پایین‌تری از سپاه مهاجم قرار داشتند.[۴۵]

نبرد آکاساکا، پیروزی ژاپن

[ویرایش]

نیروهای متحد مغول پس از پیاده شدن در خلیج هاکاتا، کوه آکاساکا که امروزه در بخش مرکزی شهر فوکوئوکا واقع شده‌است را پایگاه خود قرار دادند. اولین کاری که مغولان پس از فرود در یک کشور دشمن مدنظر داشتند، قرار گرفتن در پایگاه امن بود و «کوه آکاساکا» به علت مرتفع بودن به عنوان پایگاه امن انتخاب شده بود. در همین زمان، یک سامورایی به نام کیکوچی تاکه‌فوسا با همراهی صد سرباز حملهٔ غافلگیرانه‌ای انجام داد و توانست ارتش مغول را در کوه آکاساکا شکست دهد و برای گرفتن پاداش سر تعداد زیادی از سربازان مهاجم را بریده و همراه خود ببرد.[۴۶]

نبرد توریکای گاتا، پیروزی ژاپن

[ویرایش]
تصویری از نبرد توریکای‌گاتا، در این تصویر تاکه‌زاکی سوئه‌ناگا بر روی اسب سمت راست قرار دارد. بعد از پایان این جنگ، نحوه شرکت سوئه‌ناگا در نبردها به سفارش وی توسط یک استاد در پرده بزرگ نقاشی حمله مغول به نام موکو شورای اکوتوبا به تصویر کشیده شد. سمت چپ ارتش متحد مغول است؛ و انفجار «تتسوهائو» (نوعی نارنجک دستی) در سمت راست بالای تصویر به چشم می‌خورد.

پس از شکست نیروهای متحد در آکاساکا، آنان در جستجوی یک پایگاه دیگر به سمت «کوه سوهارا» که در غرب کوه آکاساکا قرار دارد حرکت کردند. تحت تعقیب قرار دادن این سپاه و حمله به آنان توسط ژاپنی‌ها نبرد توریکای گاتا نامیده می‌شود. در نتیجه این حملات معاون سپاه چینی ریو فوکوکو مورد اصابت تیر قرار می‌گیرد و زخمی می‌شود.[۴۶]

عقب‌نشینی مغول

[ویرایش]

سپاه مهاجم مغول توانسته بود تا کیلومترها در داخل سواحل خلیج هاکاتا پیشروی کند تا اینکه به‌طور کاملاً غیرمترقبه و با وجود برتری، در شب تمامی سربازان سلسلهٔ یوآن به کشتی‌های خود در خلیج هاکاتا سوار شدند. برخی از مفسران علت عقب‌نشینی سپاهیان چینی را پیشگیری از شبیخون و حمله شبانهٔ ژاپنی‌ها می‌دانند. ژاپنی‌ها که تنها با یک روز جنگیدن تا آخرین قلعهٔ دازایفو، به نام قلعهٔ میزوکی عقب‌نشینی کرده بودند، آن شب را با ناامیدی طی کردند اما روز بعد با کمال ناباوری دیدند که اثری از کشتی‌های مهاجم در سواحل نیست.[۴۷]

در یک کتاب تاریخی چین به نام تاریخ یوآن، علت بازگشت به پایان رسیدن تیرهای سربازان در طی جنگ با سربازان ژاپنی ذکر شده و در ادامه آمده که ادامهٔ جنگ بدون تیر ناممکن بوده‌است. همچنین در این کتاب از زخم شدید معاون سپاه چینی ریو فوکوکو ذکر رفته‌است که به عنوان دلیل بازگشت در نظر گرفته می‌شود. به هر صورت به نظر می‌رسد که سپاه چینی به اراده و خواست خود از خاک ژاپن عقب‌نشینی کرده‌است. خبر ناپدید شدن کشتی‌ها به کیوتو مقر امپراتوری ژاپن رسید و شایعه شد که سپاه دشمن نفرین شده و درحالی‌که از جزئیات و چگونگی وضعیت کشتی‌های چینی اطلاعی در دست نبود، به اطلاع دولت کاماکورا و امپراتور رسانده شد که در نتیجه دعاهای همگانی، سپاه دشمن را توفان با خود برده‌است. این توفان را ژاپنی‌ها کامی‌کازه یا باد الهی نام دادند.[۴۸]

در واقع وقایعی که بعد از سوار شدن سربازان به کشتی رخ داده و باعث شده بیش از نیمی از سربازان به کشور خود بازنگردند، چندان مشخص نیست و این مسئله یکی از معماهای تاریخی کشور ژاپن به‌شمار می‌آید. در منابع چینی اطلاعات در مورد این جنگ بسیار مختصر است و تنها ذکر شده که سپاهیان چینی به علت به پایان رسیدن تیر، تصمیم به عقب‌نشینی گرفتند و هیچ اشاره‌ای به باد و توفان نشده‌است. در یکی از منابع تاریخی گوریو بنام دونگوک تونگام، نوشته شده که تندباد همراه با باران در شب باعث کوبیده شدن کشتی‌ها به صخره‌ها و درهم شکسته شدن آن‌ها شد اما در این منبع اشاره‌ای به تاریخ وقوع توفان نشده‌است. همان‌طور در خاطرات یک صاحب‌منصب ژاپنی که به نام کانچوکی معروف است، نیز مطالب مشابهی به چشم می‌خورد اما مکان و تاریخ وقوع توفان ذکر نشده‌است. بر اساس مطالب این منبع تاریخی، نویسنده این مطالب را در کیوتو، ۱۶ روز پس از عقب‌نشینی از خلیج هاکاتا (۱۹ نوامبر) از شخصی شنیده‌است. در طومار تاریخی موکو شورای اکوتوبا (تدوین بین سال‌های ۱۲۷۵ و ۱۲۹۳) و هاچیمان گودوکون (تدوین در ۱۳۱۸–۱۳۰۳ میلادی) و همچنین یک منبع تاریخی–مذهبی ژاپنی دیگر به نام کونبو بوتسوشی ایسون کانشین گاکوشوکی (تدوین ۱۲۸۵) که هم دوره با این جنگ نوشته شده، اشاره‌ای به توفان و باران نشده و تنها نوشته شده که کشتی‌ها روز بعد ناپدید شدند یا عقب‌نشینی کردند.[۴۹][۵۰]

بر همین اساس، این نظریه که در نبرد نخست و در شب عقب‌نشینی سپاه مغول در ۱۹ نوامبر (روز بیستم از ماه دهم سال یازدهم بون‌ای) در سواحل خلیج هاکاتا توفانی رخ نداده‌است، امروزه به‌طور فزاینده‌ای در بین محققان به عنوان نظریه معتبرتر مطرح می‌شود.[۵۱] از آنجایی که رسیدن خبر از هاکاتا تا کیوتو به‌طور طبیعی ۱۰–۸ روز طول می‌کشد، احتمال این می‌رود که منبع تاریخی کانچوکی به توفانی اشاره می‌کند که پس از عقب‌نشینی مغول از خلیج هاکاتا اتفاق افتاده‌است. همچنین در رویدادنامه کاماکورا اخباری در مورد جنگ با قوای مغول چهار روز پس از عقب‌نشینی از خلیج هاکاتا در چشم می‌خورد. از طرف دیگر زمان رسیدن قوای گوریو به کشورشان ثبت شده‌است و این زمان بسیار دیرتر از آن است که روز بازگشت ۱۹ نوامبر در نظر گرفته شود. امروزه محققان نظر بر این دارند که قوای مغول پس از عقب‌نشینی از خلیج هاکاتا برای مدتی در اطراف آبهای ژاپن مستقر بود و احتمالاً در طی این زمان با باد شدید آغاز زمستان روبرو شده‌است.[۵۲]

علت شکست حمله مغول

[ویرایش]
تصویر «تتسوهائو» که در موزه تاریخ گنکو نگهداری می‌شود. «تتسوهائو» نوعی مواد منفجره نارنجک مانند و حاوی باروت است که توسط قوای مغول در حمله به ژاپن استفاده می‌شد.

قوبلای‌خان کاملاً مقاومتی را که ژاپنی‌ها می‌توانستند در مقابل حمله وی انجام بدهند را دست کم گرفته بود. گرچه ژاپنی‌ها مجهز به سلاح‌های دوربرد مغول‌ها مانند کمان زنبورکی و منجنیق نبودند و فرماندهان آنها به اندازه رهبران مغول تجربهٔ جنگی نداشتند اما آنها خود را برای دفاع ساحلی آماده کرده بودند و در سرزمین‌های خود می‌جنگیدند و تعدادشان بیشتر و با جغرافیا و آب‌وهوا آشناتر بودند.[۵۳]

در فاصلهٔ بین دو نبرد

[ویرایش]
آثار باقیمانده از دیوار سنگی دفاعی گِنکُو بُوری در سواحل خلیج هاکاتا

در سپتامبر ۱۲۷۵ میلادی، پس از شکست در حملهٔ نخست بار دیگر پنج فرستاده از سوی امپراتور مغول به ژاپن اعزام شدند. سفیران مغول بعد از ورود به کاماکورا منتقل شدند و سپس به دستور توکیمونه، فرمانده سپاه ژاپن، سر آنان قطع شد. گور این پنج فرستادهٔ مغول هنوز در یک معبد در نزدیکی شهر کاماکورا باقی‌مانده‌است. سپس دوباره در سال ۱۲۷۹، بدون آنکه امپراتوری مغول از کشته شدن هیئت نخست اطلاعی داشته باشد، هیئت ۵ نفرهٔ دیگری به ژاپن فرستاد. این بار در همان محل ورود در نزدیکی خلیج هاکاتا سر آن‌ها قطع شد. با وجود اینکه به قوبلای خان توصیه شده بود که از حملهٔ مجدد به ژاپن خودداری کند، او هنوز بر توسعهٔ امپراتوری مغول تا منتهی‌الیه سرزمین‌های جنوب شرقی آسیا اصرار داشت و پس از شکست در جنگ، بار دیگر به تجهیز نیرو جهت حمله به ژاپن پرداخت. قوبلای خان همان سال (۱۲۷۹ میلادی) توانست چین جنوبی را تصرف کند و سلسله سونگ را به‌طور کامل براندازد.[۵۴]

آمادگی در برابر حمله

[ویرایش]
تصویری از گنکو بوروی یا دیوار دفاعی سنگی در سواحل خلیج هاکاتا، این دیوار مابین دو حمله ساخته شد. تاکه‌زاکی سوئه‌ناگا با زره قرمز رنگ در وسط تصویر دیده می‌شود. نقاشی دوازدهم از طومار دوم موکو شورای اکوتوبا

پس از تصرف چین جنوبی ژاپن در انتظار حملهٔ مجدد قوبلای خان بود و در سال ۱۲۸۰، به دستور دربار سلطنتی در تمام معابد و زیارتگاه‌ها برای پیروزی بر امپراتوری مغول مراسم دعا برپا شد.[۵۴]

ژاپنی‌ها در کنارهٔ سواحل خلیج هاکاتا دیواری سنگی به نام گِنکُو بُوری به طول ۲۰ کیلومتر و ارتفاع و عرض ۲ متر جهت دفاع از سواحل هاکاتا ساختند و به حالت آماده باش برای حملهٔ دوم درآمدند.[۵۵]

دومین نبرد، نبرد کوآن

[ویرایش]

هفت سال بعد از شکست در نبرد نخست و در سال ۱۲۸۱ میلادی، قوبلای خان، بار دیگر بر آن شد که از جانب ساحل خلیج هاکاتا به ژاپن حمله کند.[۵۶] قوبلای خان دو ناوگان جنگی برای حمله تدارک دیده بود. ناوگان نخست توروگون یا جناح شرقی[الف] نامیده می‌شد و سپاهی ترکیب شده از سربازان گوریو و چینی و مغولی به تعداد ۴۰٫۰۰۰ بود. ناوگان دوم کونان‌گون[ب] نامیده می‌شد و از حدود ۱۰۰٫۰۰۰ نفر از سربازان چین جنوبی یا سلسله سونگ سابق تشکیل شده بود. نخست قرار بر این بود که پس از حرکت ناوگان اول، به زودی ناوگان دوم به آن بپیوندد؛ اما به دلیل بیماری ناگهانی فرمانده ناوگان دوم، حرکت این ناوگان با تأخیر بسیار انجام شد.[۵۷] از سوی دیگر سپاه صدهزار نفری ناوگان دوم تقریباً به‌طور کامل توسط سلسله یوآن (چین شمالی) از مردان کشور تازه به تصرف درآمدهٔ چین جنوبی تشکیل شده بود که به اجبار به این جنگ آورده شده بودند. این افراد به غیر از اینکه انگیزه‌ای برای جنگیدن با ژاپن نداشتند، فاقد سلاح‌های رزمی نیز بوده و بیشتر به ابزارهای کشاورزی مانند بیل و کلنگ مجهز بودند. بنابر فرضیه‌ها وجود این صدهزار مرد بیشتر به خاطر از بین بردن روحیهٔ جنگیدن در بین ژاپنی‌ها و بالا نشان دادن خطر تهدید بود.[۵۸]

نبرد تسوشیما، پیروزی ژاپن

[ویرایش]

در نتیجه دیر رسیدن ناوگان دوم، ناوگان اول به تنهایی به جزیره تسوشیما حمله کرده و در این جزیره پیاده شد و این در حالی بود قبل از حمله به این جزیره به مدت دو هفته سربازان در داخل کشتی‌ها معطل و به حالت انتظار گذاشته شده بودند.[۵۹]

نبرد شیکانوشیما، پیروزی ژاپن

[ویرایش]
حملهٔ سامورایی‌ها به داخل کشتی‌های سلسله یوآن در سال ۱۲۸۱ میلادی. تاکه‌زاکی سوئه‌ناگا در گوشه چپ قایق در حال کشتن یک سرباز مغول به تصویر کشیده شده‌است.

بعد از تسوشیما به جزیرهٔ شیکانوشیما و جزیره نوکونوشیما حمله شد و به تدریج قوای جسمانی و وضعیت بهداشتی سربازان در داخل کشتی‌ها رو به وخامت گذاشت و در حدود ۳۰۰۰ نفر از ناوگان نخست بر اثر بیماری‌های گوناگون از بین رفتند. همان‌طور محل پیوستن به ناوگان دوم نیز از جزیره شیکانوشیما در استان فوکوئوکا به جزیره هیرادوشیما در استان ناگاساکی تغییر داده شد. همین عامل باعث شد که ناوگان اول در شیکانوشیما مجبور به ادامهٔ جنگ به تنهایی شود و از قدرت بدنی و انگیزهٔ سربازان به جنگ کاسته شد.[۶۰]

این بار ژاپنی‌ها از نظر جنگیدن تدابیر تازه‌ای به کار بردند؛ بدین صورت که ژاپنی‌ها شب‌ها با قایق‌های کوچک به کشتی‌های مهاجم نزدیک شده و با حملات چریکی شبانه تعداد بسیار زیادی از سربازان مغول، کره‌ای و چینی را در داخل کشتی‌هایشان می‌کشتند. این حملات برای مدتی باعث شد سربازان مهاجم که در تمام طول شب‌ها امکان خواب و استراحت از آن‌ها گرفته شده بود، به شدت خسته شوند اما در دراز مدت مثمر ثمر نبود؛ زیرا پس از مدتی سپاهیان متحد دست به ضد حمله زده و از بالای کشتی‌ها سنگ به طرف قایق‌ها پرتاب کردند. در اثر این ضد حمله‌ها تعداد زیادی از سربازان ژاپنی کشته شدند، بنابراین حمله‌های شبانه با قایق پس از مدتی متوقف شد و به جای آن نیروهای ژاپنی متمرکز شدند تا سپاه چینی را از جزیرهٔ شیکانوشیما که فاقد دیوار سنگی دفاعی بود، بیرون برانند. این جزیره تنها مکان در این جنگ بود که به میدان یک جنگ تبدیل شد.[۶۱]

جزیرهٔ شیکانوشیما محل جنگ اصلی در حمله دوم به خلیج هاکاتا به صورت بیضی شکل در سمت شمالی شرقی خلیج دیده می‌شود و به‌وسیله راه خشکی باریکی با دیگر نواحی ساحلی خلیج هاکاتا و کیوشو در ارتباط‌است. جزیره‌ای که در وسط خلیج و بی‌ارتباط با خشکی قرار گرفته جزیرهٔ نوکونوشیما است.

نبرد جزیره ایکی، پیروزی ژاپن

[ویرایش]

ساخت دیوار دفاعی سنگی از نظر بالا بردن قدرت دفاعی بسیار مثمر ثمر بود و باعث بی‌اثر شدن پرتاب تیرهای مهاجمان شد و سپاه متحد مهاجم را مجبور به عقب‌نشینی در دو جزیره شیکانوشیما و نوکونوشیما که فاقد دیوار بودند ساخت. از سوی دیگر در جزیره‌های تسوشیما و جزیرهٔ ایکی نیز که هیچ تدبیر دفاعی تهیه نشده بود، بار دیگر مردم مورد حمله قرار گرفته و تلفات دادند.[۶۲]

نقشه جنوب ژاپن و جزیرهٔ تاکاشیما محل غرق ناوگان‌های مغول در حمله دوم مغول در اثر توفان

نبرد جزیره تاکاشیما، حمله به سپاه مغول

[ویرایش]

با وجود انگیزهٔ ضعیف سربازان و وضع ارتباطی نامساعد بین دو ناوگان، به هر حال در نزدیکی هیرادوشیما این دو به یکدیگر پیوستند و این در حالی بود که ناوگان اول در همین مکان تقریباً یک ماه به انتظار رسیدن ناوگان دوم باقی‌مانده بود. بالاخره حملهٔ نهایی تا اوایل ماه اوت یعنی فصل طوفان فصلی در ژاپن به تأخیر افتاد.[۶۳] هر دو ناوگان بعد از پیوستن به یکدیگر به قصد حمله مشترک به طرف خلیج هاکاتا حرکت کردند. روز دوازدهم اوت این کشتی‌ها در بین راه در نزدیکی جزیره تاکاشیما مورد حملهٔ شدید نیروهای ژاپنی قرار گرفتند.[۶۴]

توفان

[ویرایش]

سرانجام سه روز بعد از این حمله و در شب پانزدهم اوت توفانی شدیدی که امروزه به نام کامی‌کازه شناخته می‌شود، درگرفت و هر دو ناوگان در نزدیکی جزیره تاکاشیما گرفتار توفان شدند. ژاپنی‌ها روز بعد، ناوگان چینی و کره‌ای را تقریباً به‌طور کامل درهم شکسته یافتند. باقی‌ماندهٔ سربازان مهاجم نیز که بعد از توفان جان سالم به در برده بودند، به دست سربازان ژاپنی کشته یا به اسارت گرفته شدند. در حملهٔ دوم حدود ۱۰۰٬۰۰۰ نفر از سربازان چینی و ۷۰۰۰ نفر از سربازان کره‌ای به کشور خود برنگشتند.[۶۵]

بزرگی نیروها و تلفات

[ویرایش]

بزرگی نیروهای مهاجم میان مورخان محل بحث بوده‌است. دلایلی وجود دارد که از مختلف بودن شمار نیروهایی که در منابع معاصر ارائه شده و نسبتاً ناقص بودن گزارش‌ها در این مورد، پرسش شود. همین‌طور تفاوت فاحشی در منابع و ارزیابی‌کنندگان مختلف وجود دارد. این باور وجود دارد که هم ژاپنی‌ها و هم مغول‌ها در بزرگی نیروها اغراق کرده‌اند.[۶۶][۶۷][۶۸][۶۹]

سال ۱۲۷۴ میلادی

در مورد شمار کارکنان کشتی‌های شرکت‌کننده در تهاجم سال ۱۲۷۴ میلادی اعداد ۲۰٬۰۰۰،[۷۰] ۴۰٬۰۰۰[۷۱][۷۲] و حتی ۹۰٬۰۰۰[۷۳] تن ذکر شده‌است. جرج سانسوم تخمین زده این نیروها شامل ۱۵٬۰۰۰ مغول و ۸٬۰۰۰ کره‌ای بوده‌اند.[۷۴][۷۵] استیون ترنبول از ۱۶٬۶۰۰ سرباز یاد کرده که ۱٬۶۰۰ تن از آن‌ها کره‌ای بوده‌اند.[۷۶][۷۷] همین‌طور گزارش شده که ۵٬۰۰۰ سوار مغول در این تهاجم شرکت داشته‌اند.[۷۸][۷۹] چندین منبع اشاره کرده‌اند که ناوگان مغول‌ها مشتمل بر ۹۰۰ کشتی بوده[۸۰][۸۱][۸۲][۸۳] که ۳۰۰ کشتی بزرگ در میان‌شان بوده‌است.[۸۴] علاوه بر سربازان، حدود ۷٬۰۰۰ ملوان نیز خدمه را همراهی می‌کرده‌اند.[۸۵][۸۶][۸۷]

تلفات نیروهای مهاجم بیش از ۱۰٬۰۰۰ تن ذکر شده‌است.[۸۸] چندین منبع گزارش داده‌اند که این عدد ۱۳٬۰۰۰ تن بوده به اضافه ۲۰۰ کشتی.[۸۹][۹۰] بزرگی نیروهای مدافع نیز قطعی نیست. ژاپن ناوگان قابل توجهی نداشته و بزرگی نیروهای نظامی‌اش توسط مغول‌ها بزرگ‌نمایی شده تا بتوانند شکست‌شان را توجیه کنند.[۹۱] اغلب مورخان بر این باورند که نیروهای مدافع به شکل قابل توجهی کوچک‌تر از نیروهای مهاجم بوده‌اند؛ احتمالاً تنها حدود ۳٬۰۰۰ تا ۶٬۰۰۰ سرباز ژاپنی در نبرد شرکت داشته‌اند.[۹۲][۹۳]

سال ۱۲۸۱ میلادی

نیروهای مهاجم در حمله ۱۲۸۱ به شکل قابل توجهی بزرگ‌تر بوده‌اند[۹۴] و عملیات آن‌ها یکی از بزرگ‌ترین تهاجم‌های دریایی تاریخ پیش از پیاده‌شدن نیروهای متفقین در نرماندی در ۱۹۴۴ بوده‌است.[۹۵][۹۶] همین‌طور در این تهاجم، اطلاعات در مورد بزرگی نیروها بسیار پراکنده هستند.[۹۷] اغلب اطلاعاتی وجود دارد که نیروهای مهاجمی که از شرق و از کره گسیل شده بودند شامل ۴۰٬۰۰۰ نفر و نیروهای مهاجمی که از جنوب و چین وارد عملیات شده‌اند، ۱۰۰٬۰۰۰ نفر بوده‌اند[۹۸][۹۹][۱۰۰] که براساس منابع مغولی است.[۱۰۱] تخمین‌ها البته شمار افراد را ده‌ها هزار نفر سرباز نشان می‌دهند.[۱۰۲] نیروهای مهاجم با حدود ۳٬۰۰۰ نفر مدافع ژاپنی سامورایی مواجه شدند.[۱۰۳] امروزه ممکن نیست که به‌درستی تعداد کشتی‌ها تخمین زده شود[۱۰۴] اما براساس یکی از آمارهای رایج، ناوگان مهاجم شرقی از کره شامل ۹۰۰ کشتی و ناوگان جنوبی از چین شامل ۳٬۵۰۰ کشتی بوده‌است.[۱۰۵][۱۰۶] احتمالاً چندصد کشتی از این تعداد از نوع بزرگ بوده‌اند.[۱۰۷] همین‌طور اطلاعاتی وجود دارد که نشان می‌دهد بزرگی این ناوگان حدود ۱٬۵۰۰ کشتی بوده‌است.[۱۰۸]

این تهاجم به کشته‌شدن عده زیادی منجر شد[۱۰۹] که تعداد آن حدود ۱۰۰٬۰۰۰ نفر برآورد شده‌است.[۱۱۰][۱۱۱] براساس گزارش‌های خاندان یوان حدود ۲۰٬۰۰۰ مغول و ۳۰٬۰۰۰ کره‌ای پس از نابودی بخشی از ناوگان از بین رفتند و باقی نیز کشته شدند.[۱۱۲]

تمایل قوبلای خان برای حمله سوم

[ویرایش]

در سال ۱۲۸۴، فرمانروای ژاپن هوجو توکیمونه ناگهان در سی و چهار سالگی درگذشت.[۱۱۳] قوبلای خان ستادی برای بسیج به ژاپن تشکیل داد و چندین بار برای حملهٔ مجدد مقدمه‌چینی کرد اما با شورش مردم در کشورهای چین جنوبی و ویتنام علیه این امپراتوری و رخ دادن حوادث دیگر، فرصتی برای عملی کردن نقشه‌های خود برای حمله پیدا نکرد. با مرگ قوبلای خان در سال ۱۲۹۴ میلادی، سرانجام نقشهٔ او برای حمله به ژاپن نافرجام ماند. ژاپن با وجود مرگ قوبلای خان تا آخر دوره کاماکورا در حالت آماده باشِ نظامی باقی‌ماند.[۱۱۴]

پیامدها

[ویرایش]
مجسمه‌ای که نبرد یک سامورایی و یک مغول را به تصویر کشیده‌است.

این جنگ چندروزه تمامی تجربهٔ ژاپن از نخستین جنگ با نیروهای مهاجم خارجی بود که در مقایسه با سایر حوادث مرتبط با حملات مغول به دیگر نقاط آسیا، بسیار کوچک می‌نماید. اما این حادثه بر امور داخلی ژاپن اثرات بسیار عمیقی گذاشت. همچنین رفتار بی‌رحمانهٔ سپاه متحد سلسله یوآن و گوریو با اهالی دو جزیرهٔ تسوشیما و ایکی‌نوشیما در طی یورش نخست، باعث بدنامی مغول در تاریخ ژاپن شد.[۱۱۵]

اهمیت نظامی

[ویرایش]

از دیدگاه نظامی، تهاجم‌های ناکام به قوبلای خان تنها نخستین جنگ از سه جنگی بود که سامورایی‌ها، به جای جنگیدن در یک درگیری داخلی با نیروهای خارجی جنگیدند؛ دو حمله دیگر عبارتند از تهاجم هیده‌یوشی به کره (۱۵۹۸–۱۵۹۲) و حمله به ریوکیو (۱۶۰۹). همچنین این اولین باری بود که خاندان‌های سامورایی به جای جنگیدن برای منافع خاندان به خاطر خود ژاپن جنگیدند. همچنین این تهاجم‌ها ژاپنی‌ها را در معرض یک سبک جنگ بیگانه قرار می‌داد. این شیوه فاقد جنگ تن‌به‌تن بود که روش جنگیدن سنتی سامورایی‌ها به شمار می‌آمد. تفاوت در روش جنگ در هاچیمان گودوکون بدین ترتیب ذکر شده‌است: مطابق شیوه مبارزه ما ابتدا باید کسی را از صفوف دشمن نام برده و سپس با وی در یک جنگ تن‌به‌تن درگیر شویم. اما مغولان همه با هم به‌صورت دسته جمعی حرکت می‌کنند و هر کس را که بتوانند می‌گیرند و می‌کشند.[۱۱۶]

حمله به کشور ژاپن برای امپراتوری مغول تنها جنبهٔ جاه‌طلبانه داشت و پیروزی در جنگ نیز تنها از نظر حیثیتی برای این امپراتوری مهم بود زیرا این کشور نه تهدیدی برای مغول بود و نه غنیمت ارزنده‌ای محسوب می‌شد. اما برای کشور ژاپن این حمله یگانه یورش کشورهای خارجی به این کشور تا پایان جنگ جهانی دوم بود و ژاپنی‌ها این پیروزی را یک معجزه دانستند.[۱۱۴]

برای مغولان، این شکست یک شوک ویرانگر بود. شکست آنها خرقه شکست‌ناپذیری را از تن آنان برداشت، زیرا مردم اکنون فهمیده بودند که مغولان آسیب‌پذیر هستند. یکی از اصلی‌ترین پایه‌های قدرت مغول ایجاد وحشت روانی در بین مخالفان آنان بود. پس از این نبرد گرچه وحشت روانی از مغول کاملاً نابود نشد، اما به شدت کم‌رنگ شد. پرضررترین پیامد حمله به ژاپن هزینه‌های هنگفتی بود که مغول در این لشکرکشی متحمل شد.[۱۱۷] همچنین در آن زمان این تهاجم‌های ناکام، ضعف و عدم توانایی در تهاجم‌های دریایی مغول‌ها را نمایان کرد.[۱۱۸]

تأثیرات مذهبی و اعتقادی

[ویرایش]

دورهٔ کاماکورا در تاریخ آیین بودایی در ژاپن یک نقطهٔ عطف بود. در این دوره رهبران جدید بودایی پیدا شدند و مکتب‌های آیین بودایی ژاپنی را بنیاد نهادند. برخی از این اصلاح‌گران عبارت بودند از هواخواهان سنت ذِن و نیچیرن، بنیان‌گذار مکتب جدید بوداگرایی نیچیرن که شهرت چشمگیری یافت.[۱۱۹] پس از حمله اعتقاد مردم به خدایان و قدیسیان شینتو و آیین بودا بیش از قبل شد. همچنین این اعتقاد که کامی‌کازه یا رب‌النوع توفان در حفظ سرزمین خدایان (ژاپن) دخالت کرده‌است، در مردم به وجود آمد. بر اثر این حمله مردم اعتقاد پیدا کردند که در هنگامهٔ خطر در آینده هم، خدایان خود به یاری و رهایی ژاپن خواهند آمد.[۱۲۰]

اسطورهٔ کامی‌کازه

[ویرایش]
تصویری از نخستین اسکناس یک یِنی چاپ شده در سال ۱۸۷۳ با طرحی از حمله مغول به ژاپن در پشت اسکناس[۱۲۱]

کامی‌کازه یکی از واژگان دین شینتو است، در لغت به‌معنی «باد الهی» و در مفهوم هر باد شدیدی است که با قدرت خداوند می‌وزد.[۱۲۲] در منابعی که همزمان با رویداد حمله مغول نوشته و باقی مانده‌است، عبارت‌های «باد»، «باد شدید»، «باد مخالف»، «باد و باران شدید» به چشم می‌خورد اما نمونه‌ای از بکار بردن کامی‌کازه در این منابع دیده نمی‌شود.[۱۲۳] در دوره ادو (سال ۱۶۰۳ تا ۱۸۶۸ میلادی) رونوشت اسناد خاندان شیمازو در کتابی به نام ساپان کیوکی زاتسوروکو جمع‌آوری شد. در این کتاب رونوشتی از متنی آمده‌است که اصل آن یک‌سال بعد (۱۲۷۵ میلادی) از جنگ نخست یا جنگ بون‌ای نوشته شده‌است. این قدیمی‌ترین متنی است که عبارت کامی‌کازه در آن دیده می‌شود. در این کتاب آمده‌است که «در جنگ کامی‌کازه شروع به وزیدن کرد، بیگانگان مهاجم جان خود را از دست دادند و کسانی که در داخل کشتی‌ها بودند در ته دریا فرورفتند و باد آن‌ها را به طرف ساحل کشاند» و این نشان‌دهندهٔ این است که اعتقاد بر حمایت کامی‌کازه در این جنگ از همان ابتدا وجود داشته‌است.[۱۲۴] اما از آنجائیکه سند اصلی در دسترس نیست، این احتمال وجود دارد که عبارت کامی‌کازه در هنگام بازنویسی به این متن اضافه شده باشد.[۱۲۵] در اکثر منابع قدیمی که به این جنگ پرداخته‌اند مطالبی مبنی بر اینکه شکست دشمن به خاطر تأثیر برپا داشتن مراسم دعا در معابد سراسر کشور بوده به چشم می‌خورد، اما تأکید و رواج به کار بردن اصطلاح کامی‌کازه در اواخر دوره تایشو (۱۹۲۶–۱۹۱۲) تا اوایل دوره شووا (۱۹۸۹–۱۹۲۶) شدت بیشتری یافت و هدف از آن نیرومند کردن نظامی‌گری در کشور ژاپن بوده‌است. در کتاب تاریخ دورهٔ ابتدایی مدارس در دوره تایشو آمده‌است که «در جنگ با مغول‌ها کامی‌کازه شروع به وزیدن کرد و بیشتر کشتی‌های دشمن غرق شدند و تعداد بی‌شماری از سربازان دشمن در آب کشته شدند.» همین‌طور آمده‌است که «ژاپن کشور خدایان است و هر گاه نیاز باشد، حتماً کامی‌کازه این کشور را حمایت می‌کند.»[۱۲۶] ژاپنی‌ها از رخدادهای این جنگ، افسانه‌ها ساخته‌اند. در جنگ دوم جهانی نیز نامگذاری هواپیماهای انتحاری ژاپن به نام کامی‌کازه یا باد الهی از همین واقعهٔ شکست مغول الهام گرفته‌است. کامی‌کازه‌ها در طی جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نابودی ژاپن در روزهای نومیدی تن به حملات انتحاری می‌دادند و به دشمن می‌تاختند.[۱۲۰][۱۲۷]

موکو شورای اکوتوبا

[ویرایش]

یکی از میراث‌های لشکرکشی مغولان به ژاپن، پرده بزرگ نقاشی حمله مغول به نام موکو شورای اکوتوبا است که بخش‌های مهمی از آن بازمانده‌است. این نقاشی بسیار پرارزش تاریخی به درخواست و سفارش یک سامورایی به نام تاکه‌زاکی سوئه‌ناگا که در هر دو نبرد جنگیده بود کشیده شده‌است.[۱۲۸] تاکه‌زاکی سوئه‌ناگا یک سامورایی دون پایه بود که املاک خود را قبل از وقوع جنگ از دست داده بود. وی به امید دریافت پاداش، در نخستین نبرد تحت فرمان شونی کاگه‌سوکه شرکت کرد و در خط اول حمله همراه با اسب خود مجروح شد. پس از پایان نبرد اول، فرمانده وی شونی کاگه‌سوکه، در گزارش خود به مقامات بالاتر جهت پرداخت پاداش، نام سوئه‌ناگا را ذکر نکرد و در نتیجه هیچ پاداشی به وی پراخت نشد. از آنجا که ادامهٔ زندگی سوئه‌ناگا به دریافت پاداش بستگی داشت، وی سال بعد با فروش اسب خود هزینه سفر تا کاماکورا را تهیه کرد و توانست با یک مسئول بلندپایه نظامی بنام آداچی یاسوموری شکایت خود را مطرح کند. توضیحات وی در مورد نحوه جنگیدنش در خط مقدم، چنان یاسوموری را تحت تأثیر قرار داد که وی به عنوان پاداش زمینی را به وی اهدا کرد و حتی اسب خود را به وی بخشید. در نبرد دوم نیز سوئه‌ناگا در جنگ فعالان شرکت کرد و بار دیگر پاداش دریافت کرد. وی در سال ۱۲۹۳ میلادی، کشیدن موکو شورای اکوتوبا را بر اساس خاطرات خود از جنگ، به یک استاد نقاش سفارش داد.[۱۲۹] این پردهٔ نقاشی به جز ارزش هنری، به این خاطر که اطلاعاتی دربارهٔ روش جنگیدن و کار سامورایی‌ها در پایان سده سیزدهم میلادی به دست می‌دهد نیز بسیار مهم و باارزش است.[۱۳۰]

برافتادن حکومت کاماکورا

[ویرایش]

پیامد سال‌ها تدارک نظامی به منظور جنگ با مغولان برای شوگون‌سالاری کاماکورا (زمان حکمرانی ۱۳۳۳–۱۱۸۵ میلادی) مصیبت‌آمیز بود. بسیاری از وفادارانی که برای پاسداری از حکومت جنگیده بودند و همچنین معابدی که در طی جنگ برای پیروزی دعا کرده بودند، اینک در انتظار پاداش بودند و برآورده کردن این خواسته از توان حاکمان خارج بود.[۱۳۱] در پایان این جنگ هر چند که ژاپن توانست ارتش مغول را از کشور براند اما برخلاف جنگ‌های داخلی نخستین بار بود که زمینی به تصرف درنیامده بود و برخلاف عرف آن زمان دولت نتوانست به عنوان پاداش زمینی بین رزمندگان این جنگ اهدا کند. همچنین با توجه به اینکه انتظار حمله سوم از طرف مغول می‌رفت، سامورایی‌های منطقه کیوشو مجبور شدند بدون اینکه سودی ببرند، هزینه زیادی را جهت آمادگی نظامی متقبل شوند. به همین دلیل میزان نارضایی در میان سامورایی‌ها که می‌دیدند که در ازای خدمات بسیاری که از آنان توقع می‌رفت دستمزد اندکی دریافت می‌کنند بالا گرفت. در این هنگام بود که دولت جهت کمک مالی به سامورایی‌های بدهکار فرمان بازگرداندن وثیقه ضبط شده را در سال ۱۲۹۷ میلادی صادر کرد و از رباخواران خواست زمین‌هایی که در ازای پرداخت وام از سامورایی‌ها ضبط کرده بودند را به آنان پس دهد. اما پس از اجرای این فرمان رباخواران از دادن وام به کسانی که نیاز داشتند خودداری کردند و زندگی سامورایی‌ها بیش از پیش با سختی روبرو شد.[۱۳۲] از این رو، مشکلات مالی و کاهش وفاداری در میان اربابان قدرتمند به فروپاشی حکومت کاماکورا کمک کرد.[۱۳۳]

منابع تاریخی

[ویرایش]

ژاپن

[ویرایش]

سلسله یوآن

[ویرایش]
  • تاریخ یوآن یکی از آثار تاریخی رسمی چینی شناخته شده به عنوان بیست و چهار تاریخ چین است. متن این کتاب تاریخی، طبق سنت سیاسیِ دربار دودمان مینگ، در سال ۱۳۷۰ توسط اداره رسمی تاریخ دودمان مینگ، تحت رهبری سونگ لیان (۱۳۱۰–۱۳۸۱) نوشته شد. این اثر تاریخی شامل ۲۱۰ فصل است که تاریخ دودمان یوآن از زمان چنگیز خان چنگیز خان (۱۱۶۲–۱۲۲۷) تا آخرین امپراتور یوان، طغون تیمور و پایان دودمان یوآن در سال ۱۳۶۸ را در بر می‌گیرد. در مجموع، ۲۱۰ فصل این کتاب فقط ۳۳۱ روز طول کشید تا تألیف شود.[۱۴۰]
  • تاریخ جدید یوآن با توجه به خطاهای زیادی که در متن تاریخ یوآن وجود دارد، تلاش‌هایی در طول دودمان چینگ (۱۶۴۴–۱۹۱۲ میلادی) انجام شد تا مجدداً تاریخ یوآن تألیف شود. تا اینکه در سال ۱۹۱۹ میلادی در طی مدت سی سال مجدداً این کتاب در ۲۵۷ فصل گردآوری شد.[۱۴۱]

گوریو

[ویرایش]

اروپا

[ویرایش]

یادداشت‌ها

[ویرایش]
  1. یکی از شعبه‌های امپراتوری مغول

واژه‌نامه

[ویرایش]
  1. 東路軍
  2. 江南軍

پانویس

[ویرایش]
  1. Formative Memory.
  2. KUBLAI KHAN AND KAMIKAZEE WINDS.
  3. Formative Memory.
  4. 青原、「日本を襲った元寇の真実」5
  5. Britannica international encyclopaedia، 元寇، 338.
  6. 青原、「日本を襲った元寇の真実」7
  7. Davis, “100 Decisive Battles: From Ancient Times to the Present”, 147.
  8. Encyclopedia Nipponica 2001، 元寇، 310.
  9. 奈良本、日本の合戦128
  10. ۱۳۷۹، پاسبان و یاماگوچی، جشن‌ها و آیین‌های ژاپنی، ۴۸.
  11. "The Kamakura Period" (به انگلیسی). War History Online. Archived from the original on 23 February 2019. Retrieved Feb 20, 2019.
  12. 木村، 歴史の流れがわかる時代別新، 14.
  13. 村井、「文永。弘安の役とその影響」278-4
  14. "Ch 6 - Koryo Under the Mongols" (به انگلیسی). japan-guide.com. Archived from the original on 23 February 2019. Retrieved Feb 20, 2019.
  15. 津久井、「朝鮮半島がわかる本」20
  16. 渡辺、中国の歴史9
  17. 渡辺、中国の歴史11
  18. Britannica international encyclopaedia، ، 283.
  19. Yamamura, The Cambridge History of Japan, 419.
  20. Bernardini، POLO, MARCO.
  21. Avril、全訳 マルコ・ポーロ147
  22. 服部、「蒙古襲来と神風」
  23. Britannica international encyclopaedia、元寇336
  24. 新井、蒙古襲来21-22
  25. 奈良本、日本の合戦129
  26. 三池、「モンゴル襲来と神国日本」39
  27. 村井、「日連の見た中世。日本」269-4
  28. 奈良本、日本の合戦130
  29. "元寇はなぜおきたか(文永の役)" (به ژاپنی). 玉川学園. Retrieved Feb 20, 2019.
  30. 奈良本、日本の合戦129
  31. Yamamura, The Cambridge History of Japan, 21.
  32. Yamamura, The Cambridge History of Japan, 134.
  33. رجب‌زاده، «کامی‌کازه یا تندباد آسمانی رهایی‌بخش ژاپن از حملهٔ مغول»، ۲۸۲.
  34. Yamamura, The Cambridge History of Japan, 567.
  35. 網野、(9) 日本の中世83
  36. "二月騒動" (به ژاپنی). The Asahi Shimbun Companyy. Retrieved 5 August 2019.
  37. Yamamura, The Cambridge History of Japan, 136.
  38. 村井、「文永。弘安の役とその影響」278-4
  39. Turnbull, Stephen. "The Mongol Invasions of Japan 1274 and 1281" (به انگلیسی). Osprey Publishing. Archived from the original on 23 February 2019. Retrieved Feb 20, 2019.
  40. 村井、「文永。弘安の役とその影響」278-4
  41. 村井、「文永。弘安の役とその影響」278-4
  42. 村井、「文永。弘安の役とその影響」278-4
  43. 青原、「?文永の役で元軍が敗れた理油は」5
  44. 村井、「文永。弘安の役とその影響」278-4
  45. 青原、「?文永の役で元軍が敗れた理油は」5
  46. ۴۶٫۰ ۴۶٫۱ https://manareki.com/buneinoeki#toc8
  47. 青原、「?文永の役で元軍が敗れた理油は」5
  48. 青原、「?文永の役で元軍が敗れた理油は」5
  49. Turnbull, Genghis Khan & the Mongol Conquests 1190-1400, 66.
  50. "歴史を読み解く: さまざまな史料と視角" (PDF) (به ژاپنی). Kyushu University Institutional Repository. Retrieved 5 August 2019.
  51. 青原、「創りあげられた神風伝説」8
  52. 服部、「蒙古襲来と神風」45
  53. Regimes and States, The Cambridge History of China, 442.
  54. ۵۴٫۰ ۵۴٫۱ اوکادا، «زمانه سعدی در ایران و ژاپن»، ۲۹.
  55. 奈良本、日本の合戦135
  56. Sansom, George. "A History of Japan to 1334" (به انگلیسی). Stanford University Press. p. 449. Archived from the original on 23 February 2019. Retrieved Feb 20, 2019.
  57. 青原、「日本を襲った元寇の真実」7
  58. 青原、「日本を襲った元寇の真実」7
  59. 青原、「日本を襲った元寇の真実」7
  60. 青原、「日本を襲った元寇の真実」7
  61. 青原、「弘安の役で日本軍はいかに戦ったのか」6
  62. 青原、「弘安の役で日本軍はいかに戦ったのか」6
  63. 青原、「日本を襲った元寇の真実」7
  64. Encyclopedia Nipponica 2001، 元寇، 310.
  65. Encyclopedia Nipponica 2001، 元寇، 310.
  66. Mongol invasions.
  67. KUBLAI KHAN AND KAMIKAZEE WINDS.
  68. Sansom, A History of Japan, 442.
  69. Formative Memory.
  70. Formative Memory.
  71. Blown Away.
  72. KUBLAI KHAN AND KAMIKAZEE WINDS.
  73. KUBLAI KHAN AND KAMIKAZEE WINDS.
  74. Formative Memory.
  75. Sansom, A History of Japan, 442.
  76. Formative Memory.
  77. Turnbull, The Mongol Invasions of Japan, 33.
  78. Blown Away.
  79. KUBLAI KHAN AND KAMIKAZEE WINDS.
  80. Formative Memory.
  81. Ebrey, Pre-Modern East Asia, 178–179.
  82. KUBLAI KHAN AND KAMIKAZEE WINDS.
  83. Blown Away.
  84. Sansom, A History of Japan, 442.
  85. Ebrey, Pre-Modern East Asia, 178–179.
  86. Formative Memory.
  87. Sansom, A History of Japan, 442.
  88. Formative Memory.
  89. Sansom, A History of Japan, 442.
  90. KUBLAI KHAN AND KAMIKAZEE WINDS.
  91. Formative Memory.
  92. Formative Memory.
  93. KUBLAI KHAN AND KAMIKAZEE WINDS.
  94. KUBLAI KHAN AND KAMIKAZEE WINDS.
  95. Formative Memory.
  96. KUBLAI KHAN AND KAMIKAZEE WINDS.
  97. Formative Memory.
  98. KAMIKAZE SAVES JAPAN.
  99. KUBLAI KHAN AND KAMIKAZEE WINDS.
  100. Mongol invasions.
  101. Sansom, A History of Japan, 448.
  102. KUBLAI KHAN AND KAMIKAZEE WINDS.
  103. Formative Memory.
  104. Sansom, A History of Japan, 448.
  105. KAMIKAZE SAVES JAPAN.
  106. KUBLAI KHAN AND KAMIKAZEE WINDS.
  107. Sansom, A History of Japan, 448.
  108. Formative Memory.
  109. Sansom, A History of Japan, 448.
  110. Ebrey, Pre-Modern East Asia, 178–179.
  111. Mongol invasions.
  112. Formative Memory.
  113. Yamamura, The Cambridge History of Japan, 148.
  114. ۱۱۴٫۰ ۱۱۴٫۱ رجب‌زاده، «کامی‌کازه یا تندباد آسمانی رهایی‌بخش ژاپن از حملهٔ مغول»، ۲۸۱.
  115. 村井、「文永。弘安の役とその影響」278-4
  116. "The Mongols in World History" (به انگلیسی). japan-guide.com. Archived from the original on 23 February 2019. Retrieved Feb 20, 2019.
  117. Regimes and States, The Cambridge History of China, 484.
  118. "The Mongols in World History" (به انگلیسی). japan-guide.com. Archived from the original on 23 February 2019. Retrieved Feb 20, 2019.
  119. شجاعی، «سیر تحول تاریخ و اندیشهٔ بودایی»، ۱۷۵.
  120. ۱۲۰٫۰ ۱۲۰٫۱ ۱۳۷۹، پاسبان و یاماگوچی، جشن‌ها و آیین‌های ژاپنی، ۴۸.
  121. "Japanese 1 yen banknote" (به انگلیسی). Currency Wiki. Archived from the original on 23 February 2019. Retrieved Feb 20, 2019.
  122. 井上、「ベネッセ古語辞典」346
  123. 服部、「蒙古襲来と神風」
  124. 三池、「モンゴル襲来と神国日本」21
  125. 服部、「蒙古襲来と神風」234
  126. 青原、「神風が登場したのは大正時代」8
  127. "The Mongol Invasions of Japan and the Origin of the Word "Kamikaze"" (به انگلیسی). War History Online. Archived from the original on 23 February 2019. Retrieved Feb 20, 2019.
  128. "Takezaki Suenaga" (به انگلیسی). The Samurai Archives. Archived from the original on 23 February 2019. Retrieved 25 July 2012.
  129. 木村، 歴史の流れがわかる時代別新، 44.
  130. رجب‌زاده، «کامی‌کازه یا تندباد آسمانی رهایی‌بخش ژاپن از حملهٔ مغول»، ۲۸۳.
  131. Britannica international encyclopaedia، ، 339.
  132. 木村، 歴史の流れがわかる時代別新، 44.
  133. "Kamakura Period (1192 - 1333)" (به انگلیسی). japan-guide.com. Archived from the original on 23 February 2019. Retrieved Feb 20, 2019.
  134. "蒙古襲来絵詞" (به ژاپنی). Kyushu University Library. Retrieved 5 July 2019.
  135. "八幡愚童訓 はちまんぐどうくん" (به ژاپنی). The Asahi Shimbun Company. Retrieved 7 July 2019.
  136. "勘仲記 かんちゅうき" (به ژاپنی). The Asahi Shimbun Company. Retrieved 7 July 2019.
  137. "旧記雑録 きゅうきざつろく" (به ژاپنی). The Asahi Shimbun Company. Retrieved 5 July 2019.
  138. "金剛仏子叡尊感身学正記" (به ژاپنی). WorldCat. Retrieved 5 August 2019.
  139. "鎌倉年代記" (به ژاپنی). Weblio. Retrieved 15 August 2019.
  140. "元史 げんし Yuan-shi" (به ژاپنی). The Asahi Shimbun Company. Retrieved 8 July 2019.
  141. "新元史" (به ژاپنی). The Asahi Shimbun Company. Retrieved 8 November 2019.
  142. "こうらいし Koryǒsa 高麗史" (به ژاپنی). The Asahi Shimbun Company. Retrieved 5 July 2019.
  143. "高麗史節要 こうらいしせつよう Koryǒsa-chǒlyo" (به ژاپنی). The Asahi Shimbun Company. Retrieved 5 July 2019.
  144. "東国通鑑 とうごくつがん Tongguk-t'onggam" (به ژاپنی). The Asahi Shimbun Company. Retrieved 5 July 2019.
  145. "李朝実録りちょうじつろく Yijo sillok" (به ژاپنی). The Asahi Shimbun Company. Retrieved 5 July 2019.
  146. "東方見聞録 とうほうけんぶんろく" (به ژاپنی). The Asahi Shimbun Company. Retrieved 5 July 2019.

منابع

[ویرایش]
  • اوکادا، امیکو (۱۳۶۳). «زمانه سعدی در ایران و ژاپن». کیهان فرهنگی (۱۰).
  • پاسبان، محمد؛ یاماگوچی، ماسایو (۱۳۷۹). جشن‌ها و آیین‌های ژاپن همراه با گاه‌شماری رویدادها. تهران: نشر میترا. شابک ۹۶۴-۵۹۹۸-۶۱-۱.
  • رجب‌زاده، هاشم (۱۳۷۴). «کامی‌کازه یا تندباد آسمانی رهایی‌بخش ژاپن از حملهٔ مغول». کلک (۶۵).
  • شجاعی، علی‌رضا (مرداد ۱۳۸۴). «سیر تحول تاریخ و اندیشهٔ بودایی». هفت آسمان (۲۵).

پیوند به بیرون

[ویرایش]