ایدئولوژی
حوزه | فلسفه و جامعهشناسی |
---|
ایدئولوژی، باورشناسی[۱][۲] یا مرام[۳] (به انگلیسی: Ideology) مجموعهٔ سامانمند باورها و اندیشههای ایستای سیاسی و اجتماعی از آن جمله نظامهای فکری، فلسفی و مذهب که فرد، گروه یا جامعه دارد و در تعیین خط مشی، عمل یا موضعگیری معتقدان به آنها در مسائل سیاسی اجتماعی مؤثر است. ایدئولوژی به معنی آسانتر طرز فکر است.
تاریخچه
[ویرایش]واژه ایدئولوژی نخستین بار توسط آنتوان دو تراسی فیلسوف و اشرافزاده فرانسوی دوران روشنگری به کار رفت.[۴]
تعریف
[ویرایش]تعریفی که مایکل فریدن (Michael Freeden) در دائرهالمعارف فلسفهٔ روتلج ارائه کرده را میتوان بهعنوان تعریفی نسبتاً ساده از مفهوم ایدئولوژی در نظر گرفت:
«ایدئولوژی مجموعهای آگاهانه یا ناآگاهانه از افکار، باورها و نگرشهاست که برداشتها و سوءبرداشتهای ما را از جهان سیاسی و اجتماعی شکل میدهد. ایدئولوژی بر روی قضاوتها، رفتارها، تصمیمها و توصیهها تأثیر میگذارد.»
واکاوی
[ویرایش]ایدئولوژی مفهومی بسیار بحثانگیز و فرّار در علوم اجتماعی است. میتوان گفت ایدئولوژی به مجموعهای از باورها و ایدهها گفته میشود که به عنوان مرجعِ توجیهِ اعمال، رفتار و انتظاراتِ افراد عمل میکند. بهطور دقیقتر، میتوان برداشتهای موجود از ایدئولوژی را در چهار دسته گنجانید:[۵]
- ایدئولوژی نوعی اندیشهٔ انحرافیِ کاذب و غیرواقعی است.
- برای مثال، «آگاهیِ» انسانها که در جامعهٔ سرمایهداری سوژه شمرده میشوند. این تعبیر که از نظر شناختشناسی منفی است، مشخصا از سوی مارکس و انگلس عنوان شدهاست[۵] به بیان دیگر، بنا به این تعبیر، ایدئولوژی نوعی آگاهی کاذب و غیرواقعی است که انسانها بر اساس آن عمل میکنند و خود نمیدانند که این آگاهی دروغین است. در حقیقت آنان اینگونه میاندیشند که آگاهند درحالیکه آگاهی آنان توسط طبقات حاکم به آنان بهطور ناخودآگاه تزریق شدهاست و انسانها خود از آن بیخبرند.
- ایدئولوژی مجموعهای است از ایدهها، نظرات، اعتقادات و نگرشها: مانند جهانبینی یک طبقه یا گروه اجتماعی.
- این تعبیر از نظر اجتماعی نسبی است. این دیدگاه بیشتر در نظریههای پسا مارکسی نظیر مارکسیسم هگلیِ گئورگ لوکاچ و نقد کارل مانهایم بر پیشداوریهای ماتریالیسم تاریخی حضور دارد.[۵]
- ایدئولوژی یک نظام فکری کم و بیش آگاهانهاست (ایدئولوژی نظری).
- این تعبیری محدود از ایدئولوژی است که دو مورد بالا را زیر پوشش میگیرد. این تعبیر تا دهه ۱۹۶۰ میلادی برداشت غالب از مقوله ایدئولوژی در بحثهای فلسفی و سیاسی بود.[۵]
- در این تعریف، ایدئولوژی نظامی است از باورها که قسمتی از آن به صورت آگاهانه توسط فرد انتخاب میشود و قسمتی از آن به صورت ناخودآگاه در اجتماع توسط فرد کسب میشود.
- ایدئولوژی رسانهٔ کمابیش ناآگاهانهٔ رفتارهای مرسوم محسوب میشود («ایدئولوژی عملی»).
- این تعریفی مبسوط است که توسط مارکس مطرح شدهاست و بعدها آنتونیو گرامشی و لویی آلتوسر آن را توسعه دادهاند. این برداشت، از دههٔ ۶۰ به بعد مقبولتر بودهاست.[۵]
- این تعریف ادامه تعریف مارکسیستی از ایدئولوژی است با این تفاوت که ایدئولوژی را آگاهی کاملاً کاذب نمیداند بلکه قسمتی از آن را که ناآگاهانهاست را مسئول قسمتی از عملکرد انسانها در جامعه میداند.
این تعبیرهای متفاوت که از ایدئولوژی شدهاست از نظر دستگاههای معرفتشناسانهٔ ایدئولوژی، شمولِ جامعه شناسانهٔ آن، کارکرد، صورت سیاسی، استلزامات ایدئولوژی، و ویژگی ذهنی-روانشناسانه یا عینی-اجتماعی آن با هم تفاوت دارند.[۵]
تئون وندایک زبانشناس انتقادی برجسته هلندی تحقیقات زیادی راجع به مفهوم ایدئولوژی داشتهاست. وی معتقد است که ایدئولوژی به عنوان نظامی از باورها تعاریف گوناگونی را داشتهاست اما آنچه در تمامی این تعاریف مشترک است این است که ایدئولوژی در حافظهٔ جمعی افراد قرار میگیرد و در نتیجه ایدئولوژی جنبهای شناختی و روانی دارد.[۶]
ایدئولوژیهای سیاسی
[ویرایش]در مطالعات اجتماعی، یک ایدئولوژی سیاسی یک مجموعه اخلاقی مشخص از ایدهآلها، اصول، دکترینها، اسطورهها و نمادهای یک حرکت اجتماعی، یک بنیاد، طبقه یا گروه بزرگ است که توضیح میدهد اجتماع چگونه باید کار کند؛ و برخی طرحهای کلی سیاسی و فرهنگی را برای یک آرایهٔ مشخص اجتماعی توصیه میدهد.[۷]
ایدئولوژی سیاسی مجموعه نظرات دربارهٔ مدیریت اجتماع انسانهاست. هر پیروِ ایدئولوژی سیاسی برای خود طریقِ عملیاتی عینی طراحی شدهای میبیند که باید پیادهسازی و اجرایش کند. اساساً هر شخصی (حتی او که معتقد است ایدئولوژی ندارد) دارای یک خط مشی است که در برخورد با اجتماع و واکنش نشان دادنهای خود آنها را ابراز میکند و در یک تعریف این همان ایدئولوژی است.
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ محمود پاکیزه و حمیدرضا کردی. کتاب باورشناسی تطبیقی شیعیان و سلفیان تکفیری، ناشر: دفاع. https://ketabema.com/product/9789645907875[پیوند مرده]
- ↑ میرجلال الدین کزازی، 1389. کتاب کتاب چراغی در باد: گزارش زیباشناختی و باورشناسی بیست غزل حافظ، نشر قطره. https://www.ketabium.com/product/1350540/چراغی-در-باد-گزارش-زیباشناختی-و-باورشناسی-بیست-غزل-حافظ/
- ↑ مرام و ایدئولوژی —هر دو— از واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی به جای ideology در انگلیسی و در حوزهٔ علوم سیاسی هستند. «فرهنگ واژههای مصوّب فرهنگستان: ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۵، بخش لاتین». فرهنگستان زبان و ادب فارسی. ص. ۱۱۲. بایگانیشده از اصلی در ۱۲ مه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱.
- ↑ "Ideology" from Destutt De Tracy to Marx, Journal of the History of Ideas, Vol. 40, No. 3 (Jul. –Sep. , 1979), pp. 353-368 (article consists of 16 pages) http://www.jstor.org/pss/2709242.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ ۵٫۵ ویراسته مایکل پین، «مدخل ایدئولوژی، از گریگوری الیوت»، فرهنگ اندیشه انتقادی، از روشنگری تا پسامدرنیته، ترجمهٔ پیام یزدانجو، تهران: نشر مرکز، شابک ۹۶۴-۳۰۵-۷۰۰-۳.
- ↑ Van Dijk, T. A. 1998. Ideology: A multidisciplinary approach. London: Sage Publications Ltd.
- ↑ مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Political ideologies».